هشدار امام راحل را دریابید که: «حواستان را جمع کنيد که نکند يک مرتبه متوجه شويد که انجمن حجتيه‌اي‌ها همه چيزتان را نابود کرده‌اند.------------گاندی : ابتدا شما را نادیده می گیرند، بعد به شما می خندند، بعد با شما مبارزه می کنند، آنگاه شما پیروز خواهید شد!

Thursday, July 30, 2009

دولت دهم «دولت کودتا»




چهلم نخستین قربانیان کودتا در بهشت زهرا و مصلای تهران




بار کج به لبنان نرسید 18 میلیارد دلار پول ایران به چنگ دولت ترکیه افتاد!

تصاحب  5ر18 میلیارد دلار پول ایران توسط دولت ترکیه روزگذشته بصورت یک فیلم خبری روی شبکه یوتوب قرار گرفت. بموجب اطلاعاتی که به زبان ترکی استانبولی در این فیلم انتشار یافته، 20 تن طلا و 5/7 میلیارد دلار که جمعا 5/18 میلیارد دلار است، در بازرسی گمرکی آنکارا کشف شده است. این ثروت باور نکردنی با یک کامیون از مسیر قوینه(شرق ترکیه و هم مرز با ایران) به گمرک آنکارا وارد شده است. پس از کشف محموله کامیون رانندگان آن گریخته اند.
مدارک کشف شده از طرف گمرک ترکیه نشان می دهد که صاحب محموله فردی است بنام اسماعیل صفریان نسبی. گمرک ترکیه پس از کشف محموله کامیون به ارسال کننده محموله در ایران اطلاع داده که جهت دریافت محموله ارسالی خود به ترکیه مراجعت کند، اما فرد مذکور یک وکیل ترک را مامور دریافت 20 تن طلا و5/7 میلیارد دلار کرده است!
گفته می شود این واقعه مربوط به ماه گذشته است، اما اکنون جزئیات آن فاش شده است. نخستین خبری که دراین ارتباط انتشار یافت، جمله ای بود که نخست وزیر ترکیه "اردوغان" بصورت طنز در آخرین کنگره سالانه حزب خود بیان داشت. او گفت: "در شرایط بحران اقتصادی موجود از غیب مبلغ 5/18 میلیارد دلار به دست دولت رسیده است. این شوخی نیست بلک یک واقعیت است."
آن زمان، رسانه های ترکیه و جهان این جمله نخست وزیر ترکیه را جدی تلقی نکرده ولی اکنون با انتشار جزئیاتی که در فیلم خبری فاش شده، آن طنز اردوغان به یک واقعیت تبدیل شده است.
اکنون بزرگترین پرسش اینست که
1- این پول که نمی توانسته ثروت شخصی فرد یا افرادی در جمهوری اسلامی باشد، با چه هدفی در کامیون مورد بحث جاسازی شده و از ایران خارج شده بود؟
2- کامیون به کدام مقصد می رفته که در گمرک ترکیه متوقف شده و بار آن باید تحویل چه کسانی، در چه کشوری می شده است؟
با این دو سئوال، بیشترین توجه روی حزب الله لبنان است و این که این پول از طرف جمهوری اسلامی به مقصد لبنان بار زده شده است.
3- آیا این محموله می تواند دلار تقلبی باشد؟
پاسخ منفی است زیرا دلار تقلبی را نخست وزیر یک کشور بعنوان ثروت باد آورده به بانک مرکزی کشورش منتقل نمی کند.( فیلم را از اینجا ببینید!)


Wednesday, July 29, 2009

برنامه مصلی تهران قطعی شد: پنجشنبه 8 مرداد ساعت 6 مصلی تهران مراسم چهلم شهدا در مصلی برگزار خواهد شد

به دنبال درخواست مهدی کروبی و میرحسین موسوی در مورد برگزاری مراسم یادبود کشته شدگان حوادث اخیر، اعلام شد معترضان به نتایج انتخابات روز پنجشنبه با اجتماع در مصلای بزرگ شهر تهران، نسبت به شهداء جنبش سبز ادای احترام خواهند کرد.
موسوی و کروبی این خواست را در نامه ای به وزیر کشور مطرح کرده اند.  این مراسم در ساعت 18 روز 5 شنبه به یاد جان باختگان جنبش سبز در مصلای تهران   برگزارخواهد شد .بر همین اساس گفته می شود موسوی،کروبی و خاتمی هم در این مراسم شرکت خواهند کرد.
ما پیروزیم.....چون بیشماریم.......ما قدرتمندیم ....چون بسیاریم.....پیش بسوی مصلی تهران

ثابت کنیم جنبش سبز ما قابلیت اطلاع رسانی حتی در کمتر از 24 ساعت را نیز دارد
لطفا به همه اطلاع رسانی نمائید
 


Tuesday, July 28, 2009

وزارت کشور به مراسم یادبود مجوز نداد

مدیركل دفتر سیاسی وزارت كشور با اشاره به درخواست مجوز برگزاری تجمع از سوی برخی شخصی‌های سیاسی گفت: با توجه به حقوق مردم و نیاز كشور به آرامش و آسایش شهروندان، ضمن توصیه همه به رعایت قانون و حقوق مردم اعلام می‌كنیم حتی برای سایر گروه‌ها نیز مجوزی صادر نشده است.

محمود عباس زاده‌مشكینی گفت: كما این كه در یك ماه گذشته مكررا طی مصاحبه‌های متعدد اعلام شده است طبق تصریح قانون، برگزاری راهپیمایی و اجتماعات از حقوق گروه‌های قانونی دارای مجوز از كمیسیون ماده 10 احزاب است و طبق تصریح ماده 30 الی 34 آیین‌نامه اجرایی قانونی مصوب 1361 ابلاغ شده توسط نخست وزیر وقت، تقاضای برگزاری راهپیمایی و اجتماعات باید یك هفته قبل از انجام آن هم كتبا و حضورا توسط نماینده رسمی حزب متقاضی مجوز به صورت حضوری به وزارت كشور تسلیم و تعهدات لازم از جمله تعهد عدم حمل سلاح و عدم اخلال در امنیت و هم‌چنین طرح و شیوه انتظامات داخلی تجمع ارایه شود. در ایام گذشته یادداشتی نه با امضا نماینده یك گروه سیاسی بلكه با امضا دو نفر از كاندیداهای ریاست جمهوری دوره دهم كه با اقبال اكثریت رای دهندگان مردم ایران مواجه نشده‌انداز جایگاه شخصیت حقیقی به وزارت كشور ارسال شده است.

وی افزود: طی این یادداشت متقاضیان درخواست مجوز برگزاری" مراسم یاد بود" برای جان باختگان حوادث بعد از انتخابات نموده‌اند كه در این خصوص گفتنی است طبق عرف ملت ایران مجلس ترحیم توسط بستگان متوفی در مساجد محل و منطقه برگزار می‌شود و برگزار كنندگان مراسم یادبود پس از هماهنگی با هیات امنای مساجد به این امر همت می‌گمارند؛ بنابراین سابقه نداشته است كسی برای برگزاری مجلس ترحیم از وزارت كشور مجوز تقاضا كند، مگر این كه متقاضای مقاصد خاص سیاسی دیگری به جز ترحیم و یادبود را دنبال كند.

وی در عین حال اظهار كرد: البته با توجه به مكاتبات و شكایات تسلیمی به نهادهای قانونی توسط اولیا محترم جان باختگان حوادث اخیر و مطالبات شكل گرفته در افكار عمومی كه لازمه آن پاسخگویی عاملان و محركان و دعوت‌كنندگان به رفتارها و تجمعات غیرقانونی، قانون‌شكنان و تجهیزكنندگان اغتشاشگران و معترضین به جان و مال مردم و اموال عمومی در برابر ملت و قانون است، مقاصد و انگیزه برخی از فرافكنی‌ها و رفتارهای پیش‌دستانه برای مردم ایران قابل درك است.

مدیركل دفتر سیاسی وزارت كشور خاطرنشان كرد: بدیهی است با توجه به حقوق مردم و نیاز كشور به آرامش و آسایش شهروندان، ضمن توصیه همه به رعایت قانون و حقوق مردم اعلام می‌كنیم حتی به سایر گروه‌هایی ـ كه در روزهای گذشته متقابلا برای اعتراض به شیطنت‌های رسانه‌های وابسته به سازمان‌های جاسوسی نظام سلطه و دشمنان ملت ایران كه بعد از انتخابات حماسی 22 خرداد به دنبال ایجادتردید و خدشه در سرمایه اعتمادملی بوده و تلاش می‌كردند شیرینی حماسه مشاركت چهل میلیونی را در كام ملت ایران تلخ كنند و هم‌چنین در اعتراض به قانون‌گریزی برخی از جریان و كسانی كه اخلاق شكست را رعایت نكرده و در مقابل رای اكثریت تمكین نمی‌كنند، متقاضی مجوز برای برگزاری تجمع بودند ـ مجوزی صادر نشده است.

وی تاكید كرد: به طور روشن در این ایام برای هیچ‌كس و هیچ‌ گروهی از جریانات مختلف سیاسی كشور مجوزی صادر نشده است.

منبع: ایسنا


میرحسین موسوی: چطور سران کشور ما فرياد نمی‌کشند و از اين فجايع گريه نمی‌کنند؟

ميرحسين موسوی در دیدار با اعضای تشکل‌های معلمان و فرهنگیان در انجمن اسلامی، با تبريک اعياد پيش رو، هر يک از اين فرصت‌ها را به عنوان نعمتی دانست که خداوند برای نهضت سبز قرار داده است تا از آن خوب استفاده کند و گفت: اين مهم‌ترين مساله است که شبکه عظيم اجتماعی و سبزی که در سراسر کشور ايجاد شده است، اگر هوشيار باشد که هست، بايد از تمام اين مناسبت‌ها با استفاده از خلاقيت خود استفاده کند .ادامه



Monday, July 27, 2009

بیانیه آیت الله دستغیب 40 میلیون رای دادند و حالا اکثریت آنها می پرسند رای من کجاست؟

آن خبرگانی که نامه علیه هاشمی امضا کرده اند بروند فکری به حال زندانیان، شکنجه و جوانانی بکنند که هر روز جنازه آنها را تحویل می دهند.
احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان و امام جمعه موقت تهران است. او روز جمعه از نامه ای که گفته می شود حسین شریعتمداری از طرف شیخ احمد جنتی و شیخ محمد یزدی و شیخ مصباح یزدی نوشته و از هاشمی رفسنجانی خواسته اند در برابر رهبر عقب نشینی کند دفاع کرد. مدعی اند این نامه 50 امضاء داشته که به ادعای خبرگزاری کودتا "فارس" بر شمار امضاء ها اضافه نیز شده است. همه این فشارها برای آنست که هاشمی در مراسم تنفیذ حکم رئیس جمهور کودتا حضور یابد و بر کودتا مهر تائید بزند.
پس از ادعاهای احمد خاتمی در نماز جمعه تهران، دو عضو مجلس خبرگان یعنی آیت الله هاشم زاده هریسی و آیت الله دستغیب از موضع جعلی بودن این نامه و دفاع از هاشمی رفسنجانی وارد میدان شدند. ایت الله هریسی صریحا گفت که این نامه ربطی به مجلس خبرگان ندارد، ممکن است جمعی از اعضای خبرگان چنین نظر داشته باشند اما موضع مجلس این نیست. آیت الله دستغیب که از مراجع شیراز است نیز در بیانیه ای نوشت:
بیانیه‏اى را مشاهده کردم که جمعى از نمایندگان مجلس خبرگان رهبرى صادر کرده‏اند. اینجانب به عنوان یکى از اعضای خبرگان و منتخب مردم فارس عرض مى‏کنم: مى‏فرمایید 40 میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند. اما سؤال اینجا است که سخن اکثریت ایشان این است که رأى ما کجا رفت؟ اگر شما به این خواسته آنها احترام مى‏گذاشتید و اهمیت مى‏دادید که الان هم دیر نشده، چنانچه صندوقى باقى باشد بازشمارى مى‏کردید، بر شما معلوم مى‏شد که خواست آنها غیر عقلایى نبوده.
بعضى افراد فکر مى‏کنند که دفاع از خطبه روز جمعه 26/4/88 آیةاللَّه هاشمى دفاع از شخص هاشمى و مقابله با مخالفین هاشمى است، در صورتی که هر شخص فهیم این خطبه را تقدیر مى‏کند و نقطه قوّت جهت استمرار جمهورى اسلامى ایران مى‏داند، چون مطالب جناب آقاى هاشمى همان مطالبات مردم است که امام امت‏(رحمه الله) براى آنها احترام قائل بود.
شما آیة اللَّه هاشمى رفسنجانى را نصیحت کردید، اما ظاهراً فراموش کرده‏اید که بعد از فوت امام امت (رحمه الله) بدون فوت وقت و با وجود حضرات آیات صافى گلپایگانى و اردبیلى و مشکینى و امینى و دیگر بزرگان از علما، ایشان براى حفظ نظام همه توان خود را گذاشت و با سخنان خود خبرگان را آماده کرد که به حضرت آیةاللَّه خامنه‏اى رأى بدهند، با آن حساسیت زمانى که یقیناً مکتوب است، آنگاه کسى نگفت خلاف نظام سخن مى‏گوید و خلاف نظام عمل مى‏کند، موجب تفرقه شده، اما اکنون که حقایقى بر خلاف میل شما مى‏گوید و بر همه شما خوب واضح است که حقیقت چیست، حالت اعتراض دارید. این انصاف است؟ پس غرض از این بیانیه حفظ نظام نیست.
شما توصیه به اخلاق مى‏کنید. خوب بود از آن همه خلاف شرع‏ها که در مناظره تلویزیونى روى داد، نهى مى‏کردید، و خوب بود شما به شکنجه‏هاى نامشروع در زندانها که هر روز جسدهایى تحویل داده مى‏شود، اعتراض مى‏کردید. مطمئن باشید که مردم اگر با آنها به صداقت رفتار شود، همه مخلص علما و روحانیون صادق هستند. شما را به خدا، هنوز هم دیر نشده، در عوض اینهمه تهمت‏ها، سرکوبها، نسبت ارتداد دادن، ضد ولایت فقیه خواندن، نسبت به عمال خارجى دادن و متهم کردن افراد به دستور گرفتن از خارج و براندازى نظام و هر شخصیت و یا جمعیتى را به نحوى از اطراف خودتان دور کردن؛ بیایید در عوض این کارها، دست مهر و محبت به سر مردم بکشید، زندانی‌ها را آزاد کنید، عذرخواهى کنید، با آزادى آنها به خواست اکثریت گوش دهید. ببینید چقدر لذت مى‏برید از دوستى، از محبت واقعى، از رحمت خداوند.
ضمناً قابل توجه اینکه بیان مى‏شود اعترافاتی در زندان صورت گرفته به عنوان مدرک جرم، باید گفته شود که هیچ مرجعى چنین فتوایى جهت صحت چنین اعترافاتى نمى‏تواند بدهد. لذا از نظر شرعى و قانونى مدرک نمى‏باشد


برکناری ها و برگماری ها در کابینه احمدی نژاد راننده شد رهبر چرخ یدکی ماشین کودتا

جنجال رحیم مشائی تمام نشده، جنجال برکناری دو وزیر دیگر کابینه ی پا در آسمان احمدی نژاد (وزیر اطلاعات و وزیر ارشاد) سوژه خبری مطبوعات داخل کشور شد. واقعیت اینست که این برکناری و برگماری ها و ژست های رهبر در تائید نظر علما برای مخالفت با رحیم مشائی، هیچکدام کوچکترین اهمیتی برای مردم ندارد و اساسا مردم به آن توجه ندارند.
اما اصل ماجرای کابینه تکانی احمدی نژاد، تفسیری بیش از چند خط ندارد. این که:
در ایران کودتا شده و آن که کودتا کرده می خواهد کابینه اش را سر کار بیآورد. مثل هر کودتای دیگری، در هر کجای دنیا. به این تفاوت که در ایران این تشکیل کابینه کودتائی 40 – 45 روز با تاخیر روبرو شده که آن هم زنده بودن و فعال بودن جنبش ضد کودتاست. آنها که در کودتا نقش داشته اند می خواهند زودتر پست های کلیدی را در کابینه اشغال کنند و احمدی نژاد هم در همین جهت عمل می کند و نه بیشتر! حداکثر، با آقا مجتبی و سرلشگر فیروز آبادی هم همآهنگی می کند که واکنشی نداشته باشد!
در این میان می ماند موقعیت پا در هوای علی خامنه ای. هم احمدی نژاد و هم دیگر عوامل و فرماندهان کودتا به خوبی می دانند که رهبر دیگر نه راه پس دارد و نه راه پیش. او فردای انتخابات 22 خرداد کودتای انتخاباتی را با بیانیه ای که بنام وی خوانده شد تائید کرد و سپس در دیدار با نمایندگان ستادهای انتخاباتی و نماز جمعه تهران احمدی نژاد را پیروز انتخابات اعلام کرده است. بنابراین، احمدی نژاد می داند که رهبر نمی تواند علیه وی موضع بگیرد و چاره ای جز ادامه حمایت از هر تصمیمی که کودتاچی ها می گیرند ندارد. هر موضعی خلاف تصمیم احمدی نژاد، در عمل موضع گیری علیه خود وی از آب در می آید و موقعیت رهبری را بیش از پیش در میان فرماندهان نظامی تضعیف می کند. و این درحالی است که  در میان روحانیون و مردم هم که دیگر پایگاهی ندارد.
ما با این واقعیت روبرو هستیم. یعنی تبدیل رهبر به چرخ پنجم ماشینی که راننده اش احمدی نژاد و سرنشینانش کودتاچی ها هستند و ایشان نقش چرخ یدکی را دارد. یعنی هرجا ماشین پنجر شد از او برای ادامه حرکت استفاده خواهند کرد.
این ماشین در جاده تثبیت کودتا پیش می رود. به سمت خشن تر کردن وزارت اطلاعات، کشتار در زندان، نابودی تمام مخالفان ومنتقدان و سپس مصالحه با امریکا و اسرائیل. اتقاقا به همین دلیل انتخابات رحیم مشائی شایسته ترین انتخابی بود که کودتاچی ها کرده بودند. بویژه که او پیشتر چراغ سبز را به اسرائیل هم نشان داده بود.
خیلی ها تعجب کرده اند که چرا در 8 روز باقی مانده به پایان کار دولت، احمدی نژاد دست به این تغییرات درکابینه اش زده است.
جنجال سازی برای به حاشیه رانده مسئله کودتا و مقاومت مردم یک سر این ماجراست، اما سر اصلی و بزرگتر آنست که کودتاچی ها دیگر به پارلمان و مجلس و تائید آن نیازمند نیستند.
کودتا شده!
عده ای مثل اینکه هنوز متوجه عمق ماجرا نشده اند. کودتا که مجلس و پارلمان نمی شناسد. مگر با انتخاباتی دستچین شده تر و تشکیل مجلسی تابع کامل اهداف کودتا و برنامه های داخلی و خارجی آن در آینده. به همین دلیل است که زیاد نباید تعجب کرد اگر مجلس خبرگان هم تشکیل شود و بخواهد سازی خلاف ساز کودتا بزند، چماقداران بریزند به داخل آن مجلس و علاوه بر ادب کردن آقایان خبره نا همسو با کودتا، عده ای از آنها را هم با خود ببرند به همانجائی که اکنون سیاسیون بازداشت شده در آنجا بسر می برند. حتی در صورت وقوع این واقعه و یا حتی ریختن لباس شخصی ها با چماق و قمه به داخل همین مجلس هشتم هم علی خامنه ای چاره ای جز ادامه حمایت از کودتا و احمدی نژاد ندارد، زیرا مخالفت با او و برنامه هایش، عملا یعنی خالی کردن زیر پای خودش.
این جدول ضرب ساده سیاسی را نباید بیش از این در جملات و تفاسیری پیچاند که مردم سرگیجه بگیرند و ندانند چه شده و چرا می گذرد.


چهلم شهدای جنبش سبز، پنجشنبه 8 مرداد، 6 بعدازظهر، مصلای تهران

میرحسین موسوی و مهدی کروبی با ارسال نامه‌ای به به وزير كشور، خواستار برگزاري مراسم يادبود جان باختگان حوادث اخير شدند. زمان این مراسم ساعت 6 بعدازظهر روز پنجشنبه 8 مرداد و مکان ان مصلای تهران اعلام شده است.

متن اين نامه را در ادامه می‌خوانید:
وزیر محترم کشور

بدینوسیله به اطلاع می‌رسانیم به مناسبت گذشت چهل روز از آغاز حوادث ناگواری که طی آن عده‌ای از هموطنانمان جان خود را از دست دادند، در خواست برگزاری مراسم یادبود این عزیزان در روز پنجشنبه 8/5/88 ساعت 18 الی 30/19 بعد ازظهر در محل مصلای بزرگ تهران را داریم.

شایان ذکر است که مراسم مذکور بدون ایراد سخنرانی و با استماع به تلاوت آیات کلام‌الله مجید انجام خواهد شد و از شرکت کنندگان نیز درخواست خواهد شد در سراسر مراسم با سکوت خود ادای احترام کنند.

مهدی کروبی، میرحسین موسوی



Sunday, July 26, 2009

بانک "تات"

     حمید از تهران با سلام
مطلب مهمی درمورد بانک جدید التاسیس "تات" دارم. خواهش می کنم آنرا منتشر نمایید.
این بانک با سرمایه اولیه حدود 224 میلیارد تومان از محل
1- مبلغ 140 میلیارد تومان وجوهات به جا مانده از آیت اله بهجت
2- مبلغ 84 میلیارد تومان وجوهات به جا مانده از آیت اله فاضل لنکرانی که در هردو مورد با دستور مستقیم رهبر جمهوری اسلامی گرفته شده و در اختیار آقایان 1- مجتبی خامنه ای فرزند رهبر (رئیس کودتا) 2- غلامعلی حداد عادل رئیس اسبق مجلس هفتم و 3- احمد جنتی دبیر شورای نگهبان قرارداده شده تا به عنوان سهامداران اصلی اقدام به تاسیس این بانک نموده و در شرف پذیره نویسی هستند (مطابق تبلیغ در سیما).
مردم را تشویق به تحریم این بانک و عدم پذیره نویسی آن بنمائید.



براي برگزاري مراسم يادبود جان باختگان حوادث اخير: نامه میرحسین موسوی و مهدی کروبی به وزیر کشور

متن اين نامه بدين شرح است:

وزیر محترم کشور

بدینوسیله به اطلاع می‌رسانیم به مناسبت گذشت چهل روز از آغاز حوادث ناگواری که طی آن عده‌ای از هموطنانمان جان خود را از دست دادند، در خواست برگزاری مراسم یادبود این عزیزان در روز پنجشنبه 8/5/88 ساعت 18 الی 30/19 بعد ازظهر در محل مصلای بزرگ تهران را داریم.

شایان ذکر است که مراسم مذکور بدون ایراد سخنرانی و با استماع به تلاوت آیات کلام‌الله مجید انجام خواهد شد و از شرکت کنندگان نیز درخواست خواهد شد در سراسر مراسم با سکوت خود ادای احترام کنند.



آماده‌باش در صدا و سیما به دلیل مراسم ختم امروز

یک وبلاگ خبری از وضعیت فوق‌العاده در سازمان صدا و سیما و تعطیلی زودهنگام کارکنان اداری آن به علت برگزاری مراسم ختم امروز در مجسد بلال خبر داد. امروز رأس ساعت 4 بعدازهظر قرار است مراسم یادبود محسن روح الامینی در مسجد صدا و سیما برگزار شود.


وبلاگ آق بهمن در این باره نوشته است:


یکی از دوستانم که در تلویزیون کار می‌کند، الان (که ساعت ۱۲ ظهر یک‌شنبه به وقت تهران است) بهم خبر داد که امروز به خاطر مراسم ختم محسن روح‌الامینی که قرار است ساعت ۴ در مسجد بلال صدا و سیما برگزار شود، کل سازمان صدا و سیما را یک ساعت زودتر تعطیل کرده‌اند. یعنی به جای ساعت ۴ هر روز، امروز ساعت ۳ تعطیل است. و به همه کارمندانی هم که ماشینشان را در پارکینگ سازمان (که روبه‌روی مسجد بلال است) پارک کرده‌اند، گفته‌اند تا قبل از ساعت ۳ ماشین‌هایشان را بردارند، وگرنه با جرثقیل خواهند برد.

این دوست من می‌گفت اولین بار است که به‌خاطر یک مجلس ختم، کل سازمان را یک ساعت زودتر تعطیل می‌کنند.

مادر ندا آقاسلطان گفته که وزارت اطلاعات دستورالعملی به همه مساجد داده که خانواده هیچ کدام از کشته‌شدگان ماجراهای اخیر تهران، حق ندارند در مسجد مراسم بگیرند. این مورد هم استثناست، چون پدر محسن روح‌الامینی از مقامات نظام و دوست صمیمی ضرغامی، رئیس صدا و سیماست. مثلاً برای این‌که اجازه بدهند محسن را از دم در خانه‌شان تشییع کنند، پدرش و ضرغامی تعهد داده بودند که اتفاقی نمی‌افتد و کسی شعاری نمی‌دهد.

شاید مراسم امروز تا مدتی تنها فرصتی باشد که بتوانیم در یک مکان عمومی و بدون دغدغه مجوز، برای یکی از کشته‌شدگان این روزهای تهران عزاداری کنیم. از دستش ندهیم.



تجربه‌ی جبهه‌ی ملی پیش روی جنبش سبز، تحلیلی خواندنی از دکتر پیمان

میرحسین موسوی چگونه جبهه‌ای باید تشکیل دهد و جنبش سبز در چه قالب‌هایی باید به فعالیت خود ادامه دهد؟ این سؤالی است که این روزها فکر بسیاری از تحلیلگران و نظریه‌پردازان را به خود مشغول کرده است. یادداشت زیر را که حبیب‌الله پیمان، دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز، در این باره نوشته و امروز در روزنامه اعتماد ملی منتشر شد، در ادامه می‌خوانید.


جزئیات تازه‌ای از ماجرای شهادت محسن روح‌الامینی، یادداشتی تکان‌دهنده از سردار علایی

سید سراج‌الدین میردامادی، از روزنامه‌نگاران ایرانی خارج از کشور، در وبلاگ خود یادداشتی را منتشر کرده که نویسنده‌ی آن سردار حسین علایی، از فرماندهان سابق جنگ و از مشاوران سید محمد خاتمی در زمان ریاست‌جمهوری وی است. در این وبلاگ توضیح داده شده که این یادداشت برای انتشار به روزنامه‌های داخلی داده شده، اما مطبوعات از انتشار آن امتناع ورزیده‌اند. متن کامل یادداشت علایی درباره‌ی محسن روح‌الامینی، شهید جنبش سبز، را در ادامه می‌خوانید.



Saturday, July 25, 2009

تحریم تبلیغ شده ها در سیما

نامه مهم کروبی به محسنی اژه‌ای: رفتار مأموران جمهوری اسلامی از صهیونیست‌ها هم بدتر است؛ حداقل آنها مراعات زنان را می‌کنند

حسین شریعتمداری بنام خبرگان رهبری نامه منتشر کرد!

خبرگزاری کودتا، یعنی خبرگزاری فارس، متن نامه ای را منتشر کرده است که گویا 50 نماینده مجلس خبرگان آن را امضاء کرده اند. هر کس که مقالات حسین شریعتمداری را در کیهان با دقت خوانده باشد بسرعت متوجه می شود که این نامه را وی نوشته است.
مضمون این نامه در جهت ایجاد فشار به هاشمی رفسنجانی است تا در مراسم فرمایشی تنفیذ رئیس جمهور کودتا، یعنی احمدی نژاد شرکت کند. مراسمی که قرار است در آن علی خامنه‌ا‌ی حکم احمدی نژاد را بدهد.
با آنکه اعلام شده 50 عضو مجلس خبرگان این نامه را امضاء کرده اند، اما نام هیچیک از آنها در پای این نامه نیست و این خود سندی است معتبرتر بر جعلی بودن این نامه که قطعا چند تنی از اعضای مجلس خبرگان با آن موافق اند. از جمله 3 شیخ توطئه احمد جنتی، محمدیزدی و مصباح یزدی که سفارش تنظیم این نامه را به شریعتمداری داده اند و شماری دیگر که در همین مجلس عضو اند و هم اندیش این سه شیخ. مثل علم الهدی امام جمعه مشهد.
همین تلاش و جعل نامه نشان میدهد که ماجرای تنفیذ احمدی نژاد و تائید دوباره کودتای 22 خرداد با چه موانعی روبروست و علی خامنه ای برای عبور از آن با چه دشواری دست به گریبان است.


خامنه‌ای: ده سال است مجتبی‌ رهبری را بر عهده دارد

چند روز بعد از انتخابات و وضعیت پیش آمده، آقای حداد عادل، تعدادی از دوستان را به رستوران در خیابان آپادانا دعوت کرد که البته رستوران را شبانه قرق کرده و تعداد زیادی از آقایان از جمله آقای وحید ابو طالبی، آقای کوثری، آقای باهنر، آقای توکلی، آقای جوان بخت، آقای میر حجازی از دفتر رهبری و تعدادی دیگر از دوستان به اتفاق همسران خود در رستوران برای صرف شام و جشن پیروزی آقای احمدی نژاد و صحبت‌های حداد جمع شده بودند، بحث‌های مختلفی‌ سر میزها در زمان صرف شام بین دوستان میشد که یکی‌ از دوستان به نام آقای ابو طالبی به آقای حداد گفت، شما واقعا از دایره انصاف دارید خارج میشید می‌تونم دلیل این عمل رو از شما جویا بشم> آقای حداد به حدی عصبانی‌ شد که از کنترل خارج شد  و عنوان کرد برای من زندگی‌ دخترم و آقا مجتبی‌ مهم تر از آقای احمدی نژاد هست من به خانم خرسندی همسر آقای خامنه‌ای هم گفتم، که سرنوشت سید احمد خمینی برای من درس تلخی‌ بود و اگر خدای نا کرده مقام معظم رهبری را از دست بدهیم سرنوشت فرزندان ما مانند سر نوشت فرزندان امام خواهد شد، به همین جهت اول نپزیرفتم اما بعدا پس از صحبت با آقا ایشون فرمودند که اتفاقات بیت آقای خمینی در رابطه با فرزندان من نخواهد افتاد و مطمئن باشید بعد از من آقا مجتبی‌ لایق‌ترین فرد هستند، البته آقا فرمودن که این تنها نظر من نیست، آقای مؤمن آقای خوش وقت و دیگر علما نیز همین نظر را دارند، به همین جهت همه شما باید کمک کنید که آقا مجتبی‌ همانطور که کشور را الان رهبری می‌کند در آینده رسما رهبری کند من نیز به همین جهت راضی‌ به وصلت ایشون با فرزندم بودم، پس از شنیدن این صحبتها از آقای حداد دگرگون شدیم و تعجب کردیم که با حضور آقای میر حجازی و دیگران هیچ کس اعتراضی نکرد و همه ساکت ماندند، و عملا همه ما دچار وحشت عجیبی‌ شدیم، از آن شب به بعد من که یکی‌ از طرفداران مقام معظم رهبری در مجلس بودم دچار انفعال شدید شده‌ام و امیدوارم که مورد عفو پروردگار قرار بگیریم



با این بازی می خواهند مردم کودتا را فراموش کنند! رحیم مشائی ماندن و رفتنش برای مردم بی تفاوت است!

از چند روز پیش، احمدی نژاد یک بازی موش و گربه جدید راه انداخته تا کودتای خونینی که علیه نتیجه واقعی انتخابات 22 خرداد صورت گرفت و خود او یکی از اعضای ستاد آن بود، زیر سایه این بازی قرار گیرد. موش این بازی "رحیم مشائی" است و گربه هم رهبر!
این موش را ایشان معاون اول خود اعلام کرده و رهبر که تاکنون برای علمای معترض به کودتای انتخاباتی تره هم خرد نکرده، حالا وارد میدان شده و با این انتصاب مخالفت کرده، زیرا علما مخالف اند!
نه معاون اولی و برکناری احتمالی رحیم مشائی برای مردم مهم است و نه پا در میانی رهبر. او اگر می خواست پا در میانی کند می گفت زندانیان ضد کودتا را آزاد کنند. خود احمدی نژاد بیشتر از معاون اولش زیر علامت سئوال است و مورد نفرت عمومی. اتفاقا می گویند "رحیم مشائی" عاقل تر از احمدی نژاد است!


در حمله به کوي دانشگاه دانشجويان را با دست و پاي بسته از پشت بام به پايين مي اندازند

ویرایش جالب نامه احمدی نژاد به بان کی مون توسط دکتر اعلمی

ویرایش جالب نامه احمدی نژاد به بان کی مون ( دبیر کل سازمان ملل متحد ) در مورد قتل  خانم مروه الشربيني مسلمان مصری تبار مقیم آلمان توسط مردی روسی تبار و ساکن آلمان  توسط دکتر اعلمی

متن نامه احمدی نژاد همراه با متن ویرایش شده آن توسط اعلمی



Thursday, July 23, 2009

گری کاسپاروف:حاکمان مذهبی ظالم ایران،اصول وحشیگری وبی رحمی دربرخورد با مردم را از اربابان روسی و چینی خود آموخته اند

.......armanazadi.blogspot.......
با توجه به خشونت و وحشیگری نیروهای طرفدار خامنه ای و احمدی نژاد در طی این اعتراضات و کشتار مردم به دست آنها ، دولت ج.ا بطور کامل مشروعیت خود را از دست داده است و بسیار محتمل است که احمدی نژاد به دنبال ایجاد یک جنگ با اسراییل از طرف حزب الله و حماس باشد تا نسبت به سرکوب شدیدتر معترضان اقدام کند و مردم را در برابر یک دشمن خارجی متحد کند
او در انتها با اشاره به مردم ایران می گوید که میلیونها ایرانی با به خطر انداختن جان خود این روزها جهت کسب آزادی و پیوستن به جامعه جهانی تلاش می کنند.از این رو وظیفه جهانیان این است که ازاین مردم شجاع دفاع کرده و به وضوح به آنها بگوییم که ما با آغوش باز به شما خوشامد می گوییم.


آیت الله بیات: تنفیذ رهبر هم مشروعیت برای دولت نمی آورد

آیت‌الله بیات زنجانی، از مراجع تقلید مخالف کودتا نیز با صدور فتوائی اعلام داشت که تنفیذ رهبری برای رئیس‌جمهور برآمده از انتخابات تقلبی، مشروعیت نمی‌آورد.
او نوشت: اگر کسی اطمینان پیدا کند که فرد مزبور، از راههای نامشروع و بر اساس تقلب روی کار آمده، تنفیذ رهبری و نیز انجام مراسم تحلیف چونکه تمام العلة برای مشروعیت نیستند و این دو زمانی نافذند که شخص بر اساس رای سالم به این مقام دست یافته باشد، مشروعیت آور نیستند


طلاب قم: نامه منتشره به نام ما را خود شريعتمداري به دستور آقاي حجازي نوشته است

برخی از فضلای حوزه علمیه قم که مایل نبودند نامشان فاش شود، گفتند که این نامه به دستور حجت‌الاسلام حجازی يكي از اعضاي دفتر رهبری، پس از خطبه‌های نماز جمعه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، توسط حسین شریعتمداری نوشته شده است.
روزنامه کیهان امروز پنجشنبه اول مرداد 1388 در تیتر اصلی خود نوشت: اساتيد و طلاب با صدور بيانيه اي اعلام كردند حمايت گسترده از آيت الله يزدي در حوزه علميه قم.
به گزارش سلام، 306 نفر از اساتيد، علما، پژوهشگران و مبلغان حوزه علميه قم با صدور بيانيه اي حمايت قاطع خويش را از سخنا ن آيت الله يزدي در نقد خطبه هاي رفسنجاني اعلام كردند.
در ابتداي اين بيانيه خطاب به آيت الله يزدي رئيس جامعه مدرسين و شوراي عالي حوزه علميه قم و نائب رئيس مجلس خبرگان آمده است: حوزه هاي مقدسه علميه و روحانيت معظم شيعه، در طول تاريخ، پاسداران بزرگ سنگرهاي عقيدتي و مدافعان حقوق مردم و تكيه گاه آنان در آشوب ها و فتنه ها بوده اند و حضرت عالي بحمدالله يكي از اين استوانه هاي سرفراز هستيد كه با درك شرايط به روشنگري مي پردازيد.
علما و طلاب قم در ادامه بيانيه خود با انتقاد از اظهارات اخير هاشمي رفسنجاني تصريح كرده اند: فتنه اي كه پس از انتخابات با مديريت دشمنان انقلاب اسلامي و با بي تدبيري برخي افراد در داخل كشور، پديد آمد، پس از سخنا ن خيرخواهانه و جامع الاطراف ولي فقيه زمان، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي- دامت بركاته- ابعاد آن آشكار و با درايت نظام و آگاهي مردم مهار شد و انتظار اين بود كه رئيس محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام با تدبير، آرامش به وجود آمده را پاس بدارند و دسيسه هاي دشمنان را آشكار كنند، ولي در كمال ناباوري در قامت رهبر اپوزيسيون و اقليتي كه خود را اكثريت مي پندارد، ظاهر شد و با سخناني متعارض با متون روايي و فقهي و نظرات فقيهان و متكلمان بزرگ شيعه، جنبه ديني مشروعيت جمهوري اسلامي را ناديده گرفت و با كتمان ده ها آيه و روايت در باب رهبري الهي و فصل الخطاب بودن سخنان ولي فقيه، به تكرار سخنان كانديداي ناكام و حاميان رسانه اي او پرداخت. اين سخنان، آن قدر تعجب آور بود كه محسن مخملباف سخنگوي ستاد آقاي موسوي در خارج از كشور با تجليل از خطيب نماز جمعه، گفت: «صحبت هاي آقاي هاشمي خلاف انتظار من بود.» متأسفانه اظهارات جناب آقاي هاشمي، با استقبال گسترده رسانه هاي بيگانه و ضد انقلاب مواجه شد و موجب ناخرسندي مردم مسلمان ايران و نمازگزاراني كه سال ها به ايشان اقتدا كرده بودند، شد.
البته روزنامه کیهان به اسامی این اساتید و طلاب هیچ اشاره ای نکرده است. برخی از فضلای حوزه علمیه قم که مایل نبودند نامشان فاش شود به خبرنگار جرس در قم گفتند که این نامه به دستور حجت الاسلام اصغر حجازی رئیس دفتر مقام رهبری، پس از خطبه های نماز جمعه آیت الله هاشمی رفسنجانی، توسط حسین شریعتمداری نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان نوشته شده است. خبرنگار جرس در قم از هر یک از علما، فقها و فضلای شناخته شده حوزه علمیه قم از این نامه جویا شد اظهار بی اطلاعی کردند. بالاخره پس از تفحص فراوان معلوم شد که «اساتید» امضا کننده این نامه به زحمت به انگشتان یک دست می رسد و هیچکدام آنها بجز آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و حجت الاسلام ممدوحی شناخته شده نیستند.
سیصد نفر باقیمانده «طلاب» مؤسسات ذیل هستند: اول، مؤسسه امام خمینی متعلق به آیت الله مصباح یزدی دارای ردیف بودجه دولتی، دوم، برخی اعضای دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم که زیر نظر مقام رهبری اداره می شود و در حکم انجمن اسلامی حوزه به حساب می آید و آن نیز دارای ردیف بودجه دولتی است. سوم، طلاب مدرسه معصومیه قم که زیر نظر بسیج اداره شده به پادگان معصومیه مشهور است و طلاب آن پای ثابت تعرض به مراجع و شخصیتهای ناهمسوئی مثل هاشمی رفسنجانی را تشکیل می دهند. سطح تحصیل اغلب قریب به اتفاق افراد یادشده شرح لمعه است و تنها چهره شناخته شده ایشان حجت الاسلام قاسم روانبخش می باشد. امضاکنندگان این نامه همان طلابی هستند که راهپیمائی 28 خرداد را در حمایت از مقام رهبری در قم به راه انداختند و به هاشمی رفسنجانی و برخی مراجع اهانت کردند و از سوی آیت الله استادی امام جمعه قم به شدت مورد انتقاد قرار گرفتند. آش آنقدر شور بوده که حتی اعضای دارالحدیث حجت الاسلام محمدی ری شهری نیز حاضر به امضای این نامه نشده اند.
با توجه به اینکه امضاکنندگان نامه حمایت از آیت الله یزدی در حوزه علمیه قم هیچ محلی از اعراب ندارند، روزنامه کیهان ازانتشار اسامی آنها خودداری کرد. بسیاری ازعلمای حوزه برای تبری جستن از حمایت از فرد بدنامی مانند شیخ محمد یزدی به خبرنگار جرس گفتند چرا کیهان اسامی امضا کنندگان چنین نامه مهمی را آشکار نمی کند؟


مراجع طرف مردم را بگیرند حمایت آیت الله دستغیب از هاشمی و میرحسین موسوی

آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب، از مراجع تقلید که در شیراز ساکن است، با انتشار پیامی خطاب به هاشمی رفسنجانی، حمایت خود از سخنان وی و خواسته‌های نامزدهای معترض به نتایج انتخابات را اعلام کرد.
وی در پیام خود به صراحت از دیگر مراجع تقلید نیز خواست تا در برابر کودتا به نفع مردم موضع بگیرند و از مردم جدا نشوند.
دستغیف خطاب به رفسنجانی نوشت:
حضور محترم حضرت آیة الله هاشمی رفسنجانی
رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و یار دیرین امام راحل (رحمة الله ) و انقلاب اسلامی ایران.
نصایح خیر خواهانه جنابعالی در نماز جمعه تهران در روز بیست و ششم تیر ماه را همه شنیدند و آنچه پیش آمده از نگرانی بسیاری از مردم این سرزمین که همه مسلمان و دوستداران اهل بیت پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) هستند بازگو کردید و رنجش خاطر آن عده کثیر از مردم را تذکر دادید. ما شاهد ضرب و شتم مردم بی دفاع بخصوص دانشگاهیان بودیم. پر کردن زندان ها و باز جوئی های آنچنانی که بر کسی پوشیده نیست.
شما پیشنهادهای خوبی برای التیام نسبی دادید، آزادی همه ی زندانیان، دلجوئی از آنها و خانواده آنها و اینکه بتوانند آزادانه حرف منطقی خود را بزنند و همچنین رسانه های جمعی قضاوت یکطرفه نداشته باشند.
این جانب عرض می کنم، بکار بردن سلاح سرد و یا احیاناً گرم و زندان برای مقلّدین آقایان و دوستداران اسلام و روحانیت یعنی برگشت از دین و تنها ماندن و این نه تنها نفعی ندارد که ضرر هم خواهد داشت و معنی حفظ نظام این نیست. این گونه نمی شود اسلام و انقلاب را حفظ کرد. این قبیل رفتارها دور نمودن مردم از نظام و اسلام است.
به هر حال لازم است به خواسته های منطقی دوستداران امام و انقلاب آقایان میرحسین موسوی و حجت الاسلام و مسلمین کروبی و محسن رضایی که عده ی بسیاری به آنها رأی داده اند گوش فرا داد که یقینا با دوستی بسیاری از مردم مواجه خواهیم شد. ضمنا متذکر می شوم تاریخ مسلمین به خصوص شیعه شهادت می دهد که تا به امروز مرجع و ملجأ مردم،علما و مراجع بوده اند، لذا قلم و بیان خیرخواهانه و حق طلبانه مراجع و علما ،باید مستمر بر این معنا باشد تا هیچ شائبه ی جدایی مراجع و علما از مردم حاصل نشود


میرحسین موسوی: ملت نباید فراموش کند دولت چگونه شکل گرفت

این یک ضرورت ملی است که به طور دائم به بحث انتخابات اخیر پرداخته و این مساله زنده نگه داشته شود و این مساله در انبوه وقایع اخبار پس از انتخابات نمیرد و هیچ‌کس فراموش نکند که این دولت در چه فرآیندی شکل گرفته است. اگر از همه بازداشت‌شدگان هم اعتراف بگیرند باز هم افکار عمومی اینها را قبول نمی‌کند؛ چرا که مردم در وقایع اخیر حضور داشته‌اند و دیده‌اند که ابعاد این مساله چقدر بوده است. شعارها و رفتارهای مردم نشان می‌دهد که اگر برخی افراد بخواهند ترفندهایی برای اتصال جنبش سبز مردم به بیگانگان به کار ببندند بیهوده خواهد بود.


Wednesday, July 22, 2009

عماد افروغ: می‌ترسم نه علی بماند و نه حوضش

انسان‌ها هم در برابر اعمالشان مسئولند و هم در برابر بی‌عملی‌شان؛ یعنی آنجایی که کاری باید بکنند، نکنند و آنجایی که نباید کاری انجام دهند مرتکب آن شوند. هم بی‌عملی نتایج سوء دارد و هم عمل نا‌به‌جا که در هر صورت فاعل نسبت به آن مسئول است.

هرکس بر اساس دیدگاه و حتی گلایه‌های خود عمل و بی‌عملی را انجام می‌دهد. در این میان نمی‌شود برای همه نسخه واحدی پیچید که معلوم کننده عمل و بی‌عملی باشد. سخت است باید همه‌جانبه نگریست. باید عمل‌ها و بی‌عملی‌ها را در شرایط و زمان خود قرار داد و تحلیلی از شرایط به دست آورد و مقوله را تحلیل کرد. ممکن است تحلیل‌ها و آسیب‌شناسی‌ها متفاوت باشد.
اما چه کسی تعیین می‌کند چه چیزهایی گفتنی و چه چیزهایی نگفتنی است. در اینجا یک ملاک قابل پذیرش است. رهبر انقلاب درباره شاخص عقلانیت فرمودند: «خود قضاوت کنیم که آیا سخنان و موضع‌گیری‌های ما برای رضای خدا و با نیت اخلاص است یا اینکه برای جلب توجه برخی افراد». هیچ‌کس نمی‌تواند این ملاک را تعیین کند. امروز داوران خدایی زیاد داریم که خودشان خدا و دیگران غیرند. این نگاه الهی نیست؛ ‌شیطانی است. افراد خودشان می‌توانند قضاوت کنند، اگر آنها را رشید و بالغ بدانیم.
نمی‌شود کسانی را که مخصوصاً در دل انقلاب اسلامی‌اند محکوم کرد و به قول آقایان گفت آنها از قطار انقلاب پیاده شدند و یا با اتهام‌ها پیاده‌شان کرد و بعد فکر کرد که این قطار می‌تواند با علی و حوضش به مقصد برسد. نمی‌شود بیاییم نخبگان را هم دسته‌بندی کنیم و خودی و غیرخودی به آنها نسبت دهیم، مخصوصاً نخبگانی که در دل انقلاب اسلامی تعریف می‌شوند. حرف‌ها باید در بستری از تعامل و ملاطفت و فرصت برابر شنیده شوند. هیچ‌کس نمی‌تواند در همان ابتدا فصل‌الخطاب باشد.
رهبرانقلاب فرمودند: «همه باید مراقب گفتار و مواضع و حتی نگفتن‌های خود باشند.» فکر می‌کنم آنچه باید توجه‌مان را به آن معطوف کنیم بازگشت اعتماد از دست رفته است. این اعتماد باید احیا شود. اگر یک جامعه می‌خواهد هدفی را دنبال کند باید به دنبال وحدت در عین کثرت باشد؛ وگرنه نفاق اتفاق می‌افتد. امروز شاهدیم جناحی با سطحی‌اندیشی و مصادره به مطلوب کردن اندیشه‌ها ایجاد نفاق می‌کند. باید در جهت تقویت وحدت در عین کثرت در جهت ترمیم اعتماد از دست رفته تلاش کرد و بار دیگر اصل حاکمیت و انقلاب اسلامی و مبانی ارزشی و اهداف انقلاب زنده شود و در بستری از «شدن» قرار بگیرد.
این وضعیت باید ترمیم و اصلاح شود. نخبه باید این را بگوید. این جزء گفتن‌هاست. اگر نگوید مسئول است. باید بگوییم چرا به مردم گفتید مخملی؟ چرا آنها را متهم کردید به نظام‌های سوسیالیستی چین و روسیه؟ چرا برخورد قهرآمیز داشتید؟ چرا دلجویی نمی‌کنید؟ چرا دیه نمی‌دهید؟ چرا میزگردی که سلایق مختلف حرف‌هایشان را بزنند تشکیل نمی‌دهید؟ چرا به کسانی که تهمت زده‌اید اجازه دفاع نمی‌دهید؟ کجای این حرکت‌ها اخلاقی و نبوی است؟ نمی‌شود هرجا خلاف منافع گروه و دسته بود بگوییم غیر الهی و غیردینی است. خودمان را محور الوهیت بدانیم و به دیگران اجازه نفس کشیدن هم ندهیم. باید در این خصوص بر اساس آموزه‌‌های عقلانی رفتار کرد. عقلانیتی که شاخصه‌های آن در بیانات رهبر انقلاب تعیین شد.
باید از کسانی که مخملی نامیدیم و مخملی نبودند دلجویی کرد. خانواده جان‌باختگان‌ باید مورد خطاب مهربانانه و لطیف جمهوری اسلامی قرار بگیرند و دیه آنها از باب نماد ترمیم پرداخته شود تا نشان دهد جمهوری اسلامی حتی در شرایط بحرانی دست از اخلاق و دین و مردم‌سالاری نمی‌کشد. به علاوه صدا و سیما هم باید دست از رفتارهای یک طرفه بردارد.
بنده سخت متوجه گفتن‌ها و نگفتن‌ها هستم. اگر می‌خواستم تحت تأثیر قرار بگیرم به تلفن‌ها و درخواست‌های مصاحبه با رسانه‌های خارجی جواب مثبت می‌دادم. اما این کار را نکردم به امید اینکه در داخل به حل مسائل بپردازیم، اما رسانه ملی گزینشی رفتار می‌کند. این نمی‌شود که یک طرف آزاد برای هر عملی و طرف دیگر مدام برای خود نگفتن تعریف کند.
در بستری از عقلانیت و شفافیت باید تعیین شود که چه چیزی گفته شود و چه چیزی گفته نشود. به نظر من گفتنی‌ها و نگفتنی‌ها معلوم است. اندیشه و سیره امام (ره) محور گفتنی‌ها و نگفتنی‌هاست. همان​طور که رهبر انقلاب هم در سیاست‌های کلی 5 ساله گفتند: باید محور سیره نظری و عملی امام (ره) قرار گیرد. حضرت امام (ره) دغدغه عجیبی نسبت به وحدت، جمهوری اسلامی، مردم‌سالاری دینی و تحقق اهداف اسلام داشتند. به اعتقاد حضرت امام (ره) مشروعیت یک نظام در گرو مقبولیت عامه مردم است. مردم یکی از پایه‌های مشروعیت‌اند. بر این مبنا ارزش‌های اسلامی همان استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی‌اند و عمل به قانون اساسی. قانونی اساسی تبلوری از خواسته‌های امام (ره) است.
روح کلی فرمایشات رهبر انقلاب قابل تأیید است، اما تعیین مصادیق، بستر و سازوکار نیاز به بحث و بررسی دارد؛ وگرنه همین صحبت‌ها هم می‌تواند مورد نقض غرض واقع شود.



Tuesday, July 21, 2009

این اختاپوس حجتیه است که چون سرطان خون سراپای جمهوری اسلامی را گرفته است و فرمان میدهد

هیچکس باندازه آیت الله خمینی پیش بینی نکرده بود که حجتیه با انواع نقاب ها در مهم ترین ارگان های حکومتی جمهوری اسلامی نفوذ خواهد کرد. از مجلس خبرگان تا ارگان های فرماندهی سپاه و بویژه "بیوت". و امروز این فاجعه در شرف کامل شدن است. بیت علی خامنه ای تبدیل به لانه توطئه شد. پسرهایش را مصباح یزدی زیر پر و بال دروس مذهبی گرفت و کارنامه اجتهاد را زودهنگام زیر بغل مجتبی خامنه ای گذاشت. اینگونه به داخل بیت رهبر خزید و از این طریق احمدی نژاد را که از شاگردان مکتبش (حجتیه) بود به ریاست جمهوری رساند. 4 سال جاسازی کادرهای حجتیه در تمام ارگان های نظامی و غیر نظامی توسط احمدی نژاد و مجتبی خامنه ای امکان کودتای 22 خرداد را فراهم ساخت. فرماندهان نیروی انتظامی با مصباح یزدی همسو شدند. جانشین نماینده رهبر در سپاه "ذوالنور" که یک پای کودتای اخیر و سرکوب خونین مردم و فرماندهی لباس شخصی ها را برعهده داشت، از شاگردان و مریدان مصباح یزدی است که درکنار مجتبی خامنه ای قرار گرفت و دست راست او در بسیج و سپاه شد.
آیت الله خمینی راست گفته بود، گرچه نتوانست و یا عمرش کفاف نداد تا چاره ای اساسی برای بیوت بکند، پیش از آنکه بیت رهبری تبدیل شود به لانه توطئه.
در تمام این سالها فرماندهان نظامی جا به جا شدند، برکنار شدند، بازنشسته شدند، درجه گرفتند، فرماندهی گرفتند و ... هیچکس ندانست با کدام معیار و کدام مشورت. و حالا او فرماندهان دست نشانده خود را در راس نیروهای نظامی دارد و توسط همین فرماندهان کودتا کرده است و حتی مراجع و اعضای خبرگان را که "نخبگان" اسم گذاشته و چهره هائی نظیر هاشمی و خامنه ای و موسوی و کروبی و بسیاری از روحانیون دیگر را تهدید به حذف و سقوط می کند. این او نیست که چنین تهدیدی می کند. این اختاپوس حجتیه است که چون سرطان خون سراپای جمهوری اسلامی را گرفته است و فرمان میدهد.
شاگردان و مریدان مصباح یزد در قم نماز جمعه آیت الله آملی و رضااستادری را بر هم می زنند. رهبرشان حجت الاسلامی است بنام "روانبخش" که در عکس دیده می شود. ذوالنور را هم در حال ابراز عبد و عبیدی مصباح می بینید. همچنان که آیت الله کعبی عضو شورای نگهبان را.
همین عکس کافی است تا دانسته شود حجتیه تا کجا نفوذ کرده و مصباح یزدی با پشتوانه کدام سازماندهی و داشتن دست دراز مجتبی در بیت علی خامنه ای برای این و آن فتوای قتل می دهد. شیخ محمد یزدی نیز درست است که بوی کباب را در بیت رهبر شنیده، اما دود آن را ابتدا در بیت مصباح دیده بود!
حالا بخوانید که آیت الله خمینی چه گفته بود
23تیر 1362 مجلس خبرگان رهبری با پیام آیت الله ‌خمینی افتتاح شد. او در این پیام نوشت:
«شما که خود را پیروان اصحاب وحی و اولیای عظیم‌الشان می‌دانید و بحمدالله هستید. خود را جز خدمتگزار به ملت‌های ستمدیده ندانید و باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان بیش از هر کس، چشم طمع به شما دوخته‌اند و با اشخاص منحرف نفوذی در بیوت شما با چهره‌های صد در صد اسلامی و انقلابی، ممکن است خدای نخواسته، فاجعه به بار آورند و با یک عمل انحرافی، نظام را به انحراف کشانند و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی بزنند. الله الله در انتخاب اصحاب خود! الله الله در تعجیل تصمیم گیری خصوصا در امور مهم! و باید بدانید و می‌دانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست و به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید و اقرار به خطا کنید که آن کمال انسانی است و توجیه پافشاری در امر خطا، نقص و از شیطان است. (صحیفه نور، جلد هجدهم، چاپ اول، صفحه


دهن‌کجی احمدی‌نژاد به رهبری؟!

با آنکه نایب‌رئیس مجلس صبح امروز به صراحت از دستور کتبی رهبری به رئیس دولت برای عزل مشایی خبر داده بود، عصر امروز احمدی‌نژاد به واحد مرکزی خبر گفت: مشایی به کار خود ادامه می‌دهد!

محمود احمدي‌نژاد عصر امروز در گفت‌وگو با واحد مركزي خبر اسفنديار رحيم مشائي را از وفاداران به انقلاب اسلامي و فردي ولايي ، ساده زيست و خدمتگزار مردم دانست و گفت: ايشان به معاونت اولي رئيس‌جمهور منصوب شده و به كار خود ادامه مي‌دهد.
احمدي‌نژاد با این حال گفت: اختيارات معاون اولي محدودتر از اختياراتي است كه ايشان در سمت قبلي خود داشته است.


درگیری معترضان با پلیس ضدشورش در تظاهرات میدان هفت تیر

گزارش‌ها از شاهدان عینی حاکی است که نيروهای ضد شورش همراه با لباس شخصی‌ها روز سه شنبه با ضرب و شتم صدها معترض به نتايج انتخابات رياست‌جمهوری در خيابان‌های مرکزی تهران، تلاش کردند تظاهرات آرام آنها را بر هم بزنند. يک شاهد عينی به خبرگزاری رويترز گفته است صدها طرفدار ميرحسين موسوی کوشيده‌اند تا در ميدان هفت تير راهپيمايی اعتراضی برگزار کنند.  بنا بر ديگر گزارش‌های دريافتی، در محدوده ميدان هفت تير و خيابان کريمخان بين تظاهر‌کنندگان و نيروهای ضد شورش درگيری‌هايی رخ داده است و نيروهای امنيتی از گاز اشک‌آور استفاده کرده‌اند.
به گزارش رويترز، تظاهرات‌کنندگان شعار‌هايی مانند؛ «احمدی‌نژاد استعفاء، استعفاء» و «مرگ بر ديکتاتور» سر می‌دادند. شاهدان عينی از بازداشت دهها نفر در جريان اين تظاهرات خبر داده‌اند. اين تظاهرات به مناسبت گراميداشت ۳۰ تير ۱۳۳۱ برگزار شده است. در اين روز پس از تظاهرات در تهران و برخی ديگر از شهرهای ايران ، محمدرضا شاه مجبور شد که شرايط محمد مصدق را بپذيرد و دولت قوام‌السلطنه سقوط کرد. سرتيپ احمدرضا رادان، جانشين فرمانده نيروی انتظامی، روز سه شنبه پيشتر هشدار داده بود که با هرگونه تجمعی برخورد خواهد شد.

احمدرضا رادان در گفت وگو با خبرگزاری مهر، با اشاره به شايعه برگزاری تجمع اعتراضی گفته بود: پليس وظيفه دارد با اين تجمعات غيرقانونی برخورد قاطعانه‌ای داشته باشد.

منبع: گویانیوز



چهل روز گذشت

چهل روز از ترانه شادی و آواز آزادی ایران گذشت. چهل روز از سروری که سوگ شد و سرودی که فریاد، گذشت. چهل روز از بزرگترین دزدی قرن، از تاراج آخرین آرمانهای یک انقلاب و از سرقت رای یک ملت گذشت.


نخبگان

    سخنگوي شوراي نگهبان در نشست خبري خبرنگاران داخلي و خارجي و در حاليكه اشك شوق از چشمانش جاري بود اعلام كرد در پي درخواست گروه هاي ملحد و وطن فروخته داخلي و خارجي و حسب اعلام موافقت مقام معظم رهبري، رفراندومي همه جانبه و با حضور كليه اقشار جامعه در نهايت صحت و سلامتي و مباركي ممكن برگزار گرديد. در اين رفراندوم با شكوه كه در طول 2600 سال گذشته بي نظير بود، 150 % از شركت كنندگان به حكومت اسلامي راي داده و تنها 3 نفر راي مخالف و يك نفر راي ممتنع داده است كه حسب پيگيري سربازان گمنام امام زمان(عج) مشخص گرديد آقايان كروبي، موسوي و هاشمي راي مخالف و آقاي خاتمي راي ممتنع داده اند. ايشان همچنين در پاسخ به سئوال يكي از خبرنگاران در خصوص علت افزايش ميزان شركت كنندگان از حد نصاب 100% ممكن اظهار داشتند، بعلت اينكه ايران كشوري است با اماكن زيارتي، مساجد و صندوق هاي صدقات پر شمار و جمعيت ثابتي كه شناكنان و يا بصورت شناور هر روزه از كشورهايي چون عراق، افغانستان، حزب ا ..لبنان، حماس فلسطين و ساير ممالك درب و داغان جهان به ايران سرازير مي شوند، اين موضوع امري طبيعي و چه بسا ميمون و مبارك است. ايشان همچنين در پاسخ به اقدامات تفرقه افكنانه كينه توزان كور دل نيز اعلام نمودند با توجه به پيمودن تمامي راه هاي ممكن در خصوص بسط دموكراسي، استمزاج و كسب نظر مردم غيور و امت شهيد پرور ايران اسلامي؛ حداقل تا 1000 سال آينده هيچ گونه انتخابات و رفراندومي برگزار نخواهد گرديد.



خروج سید حسن خمینی از کشور در اعتراض به اتفاقات پس از انتخابات

سلام :  نوه بنیانگذار انقلاب به دلیل فشارهای سیاسی جهت حضور در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، کشور را به مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرد.به گزارش  پایگاه خبری راهبردی سلام  سيد حسن خميني اخیرا و در اعتراض به اتفاقات پس از انتخابات، کشور را به مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرده است. گفتنی است وی در چند مدت اخیر برای حضور در مراسم تحلیف و تنفیذ حکم ریاست جمهوری بسیار تحت فشار بوده است و به همین علت برای چند وقتی به یکی از کشورهای منطقه مسافرت کرده است.


Monday, July 20, 2009

حسين باستاني: هفت دلیل در اثبات تقلب در انتخابات

گزارش اخیر شورای نگهبان در پاسخ به انتقادهای وارد بر سلامت انتخابات ریاست جمهوری دهم، یک بار دیگر بحث در مورد شواهد اثبات کننده تخلف در انتخابات 22 خرداد را زنده کرد. اگرچه این بحث، بلافاصله تحت الشعاع خبر داغ تر مراسم نماز جمعه تهران قرار گرفت، اما به نظر می رسد اهمیت بحث مستندات تقلب در انتخابات ریاست جمهوری، در حدی است که پرداختن به آن همچنان موضوعیت دارد. "روز" در این مجال می کوشد در یک گزارش تحلیلی، با بررسی شواهد آماری ناشی از بروز تخلف در انتخابات، به یادآوری مستنداتی بپردازد که بیانیه اخیر شورای نگهبان، کوشیده است تا از کنار آنها بگذرد.
یادآوری می شود که تمام شواهد مورد اشاره در این نوشته، در گذشته مورد اشاره منتقدان انتخابات و به طور مشخص ستاد میرحسین موسوی قرار گرفته اند و بنابراین شورای نگهبان، پیش از انتشار بیانیه اخیر خود، از وجود آنها اطلاع داشته است.
پیش فرض: تمام ادعاهای اصلاح طلبان نادرست است
در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد در ایران، اصلاح طلبان شواهد مختلفی را در اثبات بروز تخلفات انتخاباتی مورد اشاره قرار دادند.
مجموعه ای از این شواهد، مبتنی بر گزارش های منابع اصلاح طلب هستند. از جمله آنها، می توان به استفاده غیر قانونی از امکانات دولتی به منظور تبلیغات برای محمود احمدی نژاد، تطمیع و خرید رای با استفاده از بودجه دولتی، فعالیت های جانبدارانه وزارت کشور و شورای نگهبان به نفع رییس جمهور، دخالت غیرقانونی نهادهای نظامی در انتخابات، و ایجاد مانع در برابر نظارت نمایندگان کاندیداهای اصلاح طلب بر رای گیری و شمارش آرا اشاره کرد. اصلاح طلبان، همچنین چاپ  بیش از 14 میلیون برگه رای اضافی (با شماره سریال) و "میلیون ها" برگه رای اضافی (بدون شماره سریال) پیش از انتخابات را مورد توجه قرار داده و پرسیده اند که چرا با وجود این تعداد برگه رای اضافی،  کمبود برگه های اخذ رای باعث توقف رای گیری در پیش از ظهر، در سطح هزاران صندوق شد. آنان از سوی دیگر، فعالیت حدود 14 هزار "صندوق سیار" (که امکان نظارت بر آنها توسط رقبا بسیار ناچیز است) را که معادل یک سوم تعداد کل صندوق های رای در کشور می شود، شبهه دار دانسته اند.
نکته دیگری که مورد اعتراض کاندیدداهای اصلاح طلب قرار گرفته، آغاز اعلام نتایج شمارش آرا از ساعت 12.5 نصفه شب 22 خرداد، تنها 2.5 ساعت پس از اتمام زمان رای گیری بوده، که تردیدهایی جدی را در مورد امکانپذیر بودن شمارش آرا با این سرعت ایجاد کرده است.
در مورد هر کدام از موضوعات فوق، شواهدی از سوی اصلاح طلبان ارائه شده که شرح جزء به جزء آنها، نیاز به فرصت بسیار دارد. اما در بررسی محتاطانه نتایج انتخابات، می توان از تمام ادعاهای مطرح شده از سوی اصلاح طلبان صرف نظر کرد و برای احتیاط، تنها به شواهدی استناد کرد که از سوی خود دولت احمدی نژاد منتشر شده باشند. این همان کاری است که در گزارش حاضر، قصد انجام آن را داریم.
در این گزارش، با فرض آن که تنها اطلاعات رسمی منتشر شده از سوی دولت احمدی نژاد قابل استناد باشند، به بررسی شواهدی هفت گانه می پردازیم که سلامت انتخابات22 خرداد را به زیر سوال می برند. شواهدی که نویسندگان بیانیه اخیر شورای نگهبان یا از بحث در مورد آنها خودداری کرده اند و یا به اشاره ای مختصر و بدون ذکر ابهامات اصلی بسنده کرده اند.
درصد های مشارکت غیر طبیعی
مهم ترین ابهام قابل مشاهده در نتایج انتخابات ریاست جمهوری، به گونه ای که در جداول تفصیلی نتایج در 2 تیر 88 توسط وزارت کشور منتشر شد، اعلام درصدهای مشارکت انتخاباتی بسیار غیر عادی در ارتباط با مناطق مختلف کشور است.
بیانیه شورای نگهبان، با اشاره به ابهام فوق، تلاش زیادی را صرف توضیح "دلایلی" کرده که به عقیده این شورا ممکن است  باعث شوند تا تعداد رای دهنگان در یک حوزه انتخابیه، از تعداد واجدان شرایط در آن حوزه بیشتر شوند. دلایلی که وجه مشترک آنها، وجود رای دهندگان غیر بومی در یک حوزه انتخابیه است که ممکن است به دلایل تحصیلی و تفریحی و غیره به شهرستان دیگری رفته و در آنجا رای داده باشند. اما نکته قابل تامل در توضیحات شورای نگهبان، از قلم انداختن مهم ترین جنبه مشارکت  غیر عادی در انتخابات 22 خرداد است: "تعداد" حوزه های دارای نرخ مشارکت نزدیک یا بیش از صد درصد.
در واقع، در انتخابات اخیر، در میان "بخش" های کشور (در تقسیمات کشوری ایران، هر "بخش" مجموعه ای از چند ده یا احتمالا یک شهر مجاور آنهاست)  192 بخش با بیش از صددرصد مشارکت در انتخابات مواجه بوده اند. تعداد رای های شمارش  و اعلام شده  توسط وزارت کشور در این بخش ها بین 100 ٪ تا 211 ٪  تعداد کسانی بوده که  در سن رای دادن قرار داشته اند.
همچنین، در میان "شهرستان" ها (هر شهرستان شامل یک شهر و احیانا چند روستای مجاور آن است) در تعداد 60 شهرستان  تعداد رای های شمارش شده بیش از واجدین شرایط رای دادن بوده است. 6 روز بعد از انتخابات، در 28 خرداد، محسن رضایی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در برنامه ای تلویزیونی به وجود بیش از 170 حوزه انتخابیه با درصد مشارکت بین 95 تا 140 درصد اشاره کرد. اهمیت این آمار در آن بود که تعداد کل "حوزه" های انتخابیه ریاست جمهوری ایران (یا تعداد "شهرستان" هایی که مردم در آنها رای می دهند) 368  است و به این ترتیب
تعداد مورد اشاره توسط وی، بیش از 46 درصد از کل حوزه های انتخاباتی ایران را شامل می شدند. هر چند محسن رضایی نام و مشخصات حوزه های دارای مشارکت غیر عادی را اعلام نکرد، اما کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی، در 13 تیر و بر مبنای آمار رسمی منتشر شده از سوی وزارت کشور در تاریخ 2 تیر ماه 1388، اسامی و میزان آرای ماخوذه در 126 حوزه دارای مشارکت بالاتر بین 95 تا 127 درصد را منتشر کرد.
برای مشاهده اطلاعات دقیق تر در مورد بخش ها و شهرستان های دارای مشارکت غیرعادی، به جداول (2) و (3) از مجموعه جداول ضمیمه گزارش شماره (9) کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی نگاه کنید. 
این در حالی است که در سطح استان ها نیز، در دو استان یزد و مازندران میزان آرای شمارش شده  بیشتر از صددرصد واجدین شرایط شرکت در انتخابات بوده است.
یک نکته آماری بسیار مهم در همین ارتباط آن است که در اکثریت قریب به اتفاق حوزه هایی که دارای نرخ مشارکت بالای 95 درصد هستند،  آرای اعلام شده برای احمدی نژاد با اختلاف زیادی بیشتر از سایر کاندیداها بوده است (به جدول 3 فوق نگاه کنید).
بدین ترتیب، اگرچه می توان توضیحات مفصل بیانیه اخیر شورای نگهبان را قبول کرد که غیر ممکن نیست شهرستانی وجود داشته باشد که به خاطر وجود مسافران یا دانشجویان سایر مناطق، تعداد رای های شمرده شده در آن از تعداد کل افراد حائز شرایط رای دادن بیشتر باشد، اما آیا به لحاظ ریاضی، ممکن است که تعداد چنین حوزه هایی بین یک سوم تا نصف کل شهرستان های کشور باشد؟ و آیا عادی است که تقریبا در تمام چنین حوزه هایی، نام محمود احمدی نژاد به عنوان کاندیدای پیروز از صندوق ها خارج شده باشد؟
آرای غیر طبیعی احمدی نژاد در بسیاری از صندوق ها
یکی دیگر از ابهامات فراموش شده در دفاعیه اخیر شورای نگهبان از انتخابات، این است که مطابق ارقام و اطلاعات منتشر شده توسط وزارت کشور، در2233 صندق رای درصد آرای محمود احمدی نژاد بالای 95  بوده  است. از میان این صندوق ها، در 307 صندوق آرای احمدی نژاد حتی بیش تر از 99 درصد است، و در 103 صندوق، میزان این آرا 100 درصد است. این در حالی است که به لحاظ منطقی، در هر صندوق حداقل ناظران سه کاندیدای رقیب محمود احمدی نژاد به او رای نداده اند.  
ضمیمه توصیفی گزارش شماره (9) کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی، در این ارتباط به عنوان نمونه به شهرستان دلفان استان غربی  لرستان  اشاره می کند. در دلفان، حداقل 19 صندوق وجود داشته که حتی یک رأی باطله ندارند و میزان رأی احمدی نژاد در آنها بین75 تا 100 درصد است. در اکثر این صندوق ها تعداد آرای کروبی و رضایی که خود لر هستند صفر یا یک است. در برخی صندوق ها نه رأی باطله ای وجود دارد و نه هیچ یک از نامزدهای رقیب احمدی نژاد حتی یک رأی آورده اند. در شهرستان دلفان، میزان مشارکت هم 100 ٪ بوده است.
مثال دیگر مربوط به نتایج انتخابات شهرستان عنبرآباد استان کرمان است. در شهرستان مذکور میزان آرای اخذ شده معادل 110 درصد واجدین شرایط است و براساس آمار اعلام شده از سوی وزارت کشور 95 درصد آراء به احمدی نژاد تعلق داشته است. در همین شهرستان، در برخی از صندوقها تمامی آرا به احمدی نژاد تعلق دارد و سه کاندیدای دیگر دارای هیچ رأیی نیستند. مثلاً در صندوق شماره 13 بخش جبالبارز جنوبی تمامی 307 رأی، در صندوق شماره 14  تمامی 700 رأی، در صندوق شماره 16 تمامی 335 رأی و در صندوق شماره 18 تمامی 600 رأی و در صندوق شماره 21 تمامی 1000 رأی به احمدی نژاد تعلق دارد. در برخی دیگر از صندوقهای این شهرستان، مجموع آرای سه نامزد دیگر تک رقمی است. مثلاً در صندوق شماره 13، 16، 20 و 30 بخش مرکزی از کل آرای ریخته شده به صندوق، سه نامزد  دیگر مجموعاً 7 رأی کسب کرده اند. وضعیت مشابهی در صندوق های شمار3، 4، 7، 11، 19، 22، 24 و 25 بخش جبالبارز جنوبی و صندوق شماره 3 بخش اسماعلیلی  مشاهده می شود.

 
صندوق های حاوی آرای کل مضرب صد
یک پدیده غیرمعمول دیگر در ارتباط با آمار وزارت کشور،  آن است که در تعداد بسیار زیادی از صندوق ها، تعداد آرای اعلام شده مضربی از عدد صد (مثلا 900، 1000، 1100 و ...) است.
نسبت صندوق های دارای مضرب 100 به کل صندوق های رای موجود، در بعضی حوزه های انتخابیه بسیار قابل توجه بوده است (نگاه کنید به جدول 4 مجموعه جداول ضمیمه گزارش کمیته صیانت از آرا). مطابق گزارش کمیته صیانت از آرا، این نسبت مثلا در در شهرستان کوهدشت استان  لرستان  29 درصد، در شهرستان سلسله لرستان 23  درصد ، در شهرستان دلفان استان  لرستان 20 درصد ، در شهرستان فلاورجان استان اصفهان19  درصد ، و در شهرستان عنبرآباد استان کرمان 14  درصد بوده است. به لحاظ ریاضی، در حالت معمولی احتمال وقوع آرای کل مضرب صد در هر صندوق یک درصد است.  با توجه به اینکه برگه های رای در مجموعه های صدتایی منتشر می شوند، وجود صندوق های رای دارای اعداد مضرب صد، در صندوق هایی که تمام برگه های رای چاپ شده در آنها مصرف شده باشد نیز ممکن است. اما همواره برای کم نیامدن تعداد برگه های رای، تعداد برگه هایی که در اختیار هر حوزه انتخاباتی گذاشته می شود از تعداد واجدین شرایط آن حوزه بیشتر است؛ در نتیجه، مصرف شدن کامل بسته های صد تایی رای در بسیاری از حوزه ها، احتمالا نشان می دهد که از تمام برگه های رای موجود، برای پر کردن صندوق ها با آرای یک کاندیدای خاص استفاده شده است. از سوی دیگر، صندوق های دارای تعداد آرای مضرب صد، همگی در صندوق های حوزه های دارای مشارکت بالای صد درصد (که تمام برگه های رای آنها مصرف شده باشد) نیستند و بسیاری از آنها در حوزه های دارای درصد مشارکت پایین تر قرار دارند.
اعلام آرای متفاوت برای استانها و شهرستان های مختلف
طبق جدول شماره (1) گزارش کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی، در بسیاری از استان های ایران، مجموع آرای "شهرستانهای" استان (ارائه شده در تاریخ  2  تیرماه 88 بر روی سایت رسمی  وزارت کشور)  با مجموع آرای "صندوق های رای" همان استان (ارائه شده در تاریخ  25 خرداد 88 بر روی سایت وزارت کشور) فرق دارند. این پدیده در 24 استان از 30 استان ایران قابل مشاهده است و میزان تفاوت اعداد ذکر برای استان ها در دو روش فوق از یک رأی تا 29 هزار رأی است. به نحوی که به نظر می رسد آرای اعلام شده برای شهرستان ها از مجموع آرای صندوق های همان شهرستانها  حاصل نشده  و بر مبنای محاسبات دیگری به دست آمده است.
این ابهام وقتی برجسته تر می شود که که مقایسه آرای کلی اعلام شده با حاصل جمع آرای صندوق ها، در مورد تک تک شهرستانهای هر یک از استانها انجام بگیرد. نتایج آزمون فرضیه فوق در سطح شهرستانهای مختلف  نشان از تفاوت گسترده مجموع آرای صندوق های شهرستان ها با تعداد آرای کلی اعلام شده برای همان شهرستان ها دارد. این تفاوت در در 78 شهرستان کشور قابل مشاهده است که مجموع آرای آنها به 11 میلیون و 175853  رأی بالغ می شود.
ثابت ماندن نسبت آرا در هنگام اعلام اولیه نتایج انتخابات
در انتخابات هایی که تاکنون در ایران برگزار می شده، همواره اعلام تدریجی نتایج شمارش آرا، با مشخص کردن اینکه آرای شمارش شده به کدام حوزه های انتخاباتی تعلق داشته اند صورت می گرفته است. اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد، که از نیمه شب همان روز صورت گرفت، به شیوه ای غیر معمول و بدون مشخص کردن آنکه نتایجی که اعلام می شوند مربوط به کدام مناطق کشور هستند انجام گرفت. در هنگام اعلام نتایج، وزارت کشور تنها اعلام می کرد که با شمردن این تعداد صندوق رای، میزان رای کاندیداها چقدر بوده است (البته در پی اعتراضات شدید کاندیداهای معترض، بعد از چند روز آمار تفکیکی حوزه های انتخاباتی هم منتشر شد که بحث های جدیدی را برانگیخت).
بعد از شروع اعلام نتایج انتخابات، یکی از نکاتی که توجه ناظران را به خود جلب کرد، آن بود که میان آرای محمود احممدی نژاد و آرای میرحسین موسوی، همواره نسبت عددی ثابتی وجود داشت، نسبتی که هر چقدر تعداد صندوق های شمرده شده افزایش می یافت، باز هم تقریبا ثابت باقی می ماند. در واقع، به لحاظ ریاضی،  نمودار آرای اعلام شده برای کاندیداها (در زمان های مختلف) به شکل یک خط راست (و نه یک منحنی) بود و به اصطلاح، واریانسی نزدیک به ۱ داشت. این پدیده تنها در صورتی می توانست امکانپذیر باشد که در تمام شهرها و روستاهای ایران مردم به یک نسبت به کاندیداهای مختلف رای داده باشند، پدیده ای که نه تنها در ایران بی سابقه است، که حتی بر مبنای آمار آرای تفکیکی شهرستان ها که بعدها توسط وزارت کشور منتشر شدند هم قابل قبول نیست. آمار تفکیکی حوزه های انتخابیه، اگرچه دارای نقاط ابهام فراوان بودند، اما حتی بر مبنای آنها هم نسبت آرای کاندیداها در مناطق مختلف کشور تفاوت داشت و نمودار حاصل از آنها نمی توانست یک خط مستقیم باشد.
وجود نداشتن آرای باطله تا زمان شمارش 21 میلیون رای
یک نکته قابل توجه دیگر در زمینه آرای اولیه اعلام شده توسط وزارت کشور، آن بود که تا دهمین نوبت اعلام نتایج "آخرین شمارش آرا"، حتی یک رای باطله نیز در میان کل آرای شمارش شده وجود نداشت.
وجود نداشتن آرای باطله، پس از شروع اعلام نتایج انتخابات توسط وزارت کشور به طور گسترده مورد  اشاره  منتقدان دولت قرار گرفت که از این موضوع، به عنوان نشانه ای از ساختگی بودن اعداد اعلام شده یاد می کردند. قابل توجه است که انتشار نتایج اولیه انتخابات بدون ذکر آرای باطله، تا دهمین نوبت انتشار نتایج شمارش آرا ادامه یافت. سپس، پس از چند ساعت توقف در اعلام نتایج، "نتایج نهایی انتخابات" منتشر گردید، که تنها نتایجی بودند که در آنها، بر خلاف ده نوبت قبلی، عددی نیز (409389 رای) به آرای باطله اختصاص یافته بود. بدون هیچ توضیحی در این مورد که چطور در ده نوبت قبلی اعلام نتایج، 21,781,391 رای شمرده شده بود بدون آنکه حتی یک رای باطله در میانشان باشد.
یک تغییر قابل توجه دیگر در خصوص اعلام نتایج اولیه انتخابات توسط وزارت کشور، آن بود که طبق نهمین نوبت نتایج اعلام شده، آرای محسن رضایی تا هنگام شمارش 19,761,433 رای 633,048 رای بود. اما طبق دهمین نتایج اعلام شده، با شمارش 2 میلیون رای بیشتر ( 21,781,391) آرای محسن رضایی نه تنها افزایش نیافت، که 45135 رای هم کاهش یافت و به 587,913 رای رسید.
افشای تعداد زیاد آرای تانخورده در هنگام "بازشماری" آرا
در پی افزایش اعتراضات به تخلفات انتخاباتی و اعلام بازشماری تصادفی 10 درصد صندوق های رای توسط شورای نگهبان، که البته کاندیداهای اصلاح طلب به علت عدم بی طرفی شورای نگهبان از معرفی نماینده به هیات بازشماری آرا خودداری کردند، خبرگزاری دولتی ایرنا تصاویری از "بازشماری" آرا را به منتشر کرد که خود به ایجاد ابهامات جدیدیدر مورد انتخابات منجر شدند.
در تصاویر منتشر شده توسط خبرگزاری ایرنا، تعداد بسیار زیادی برگه رای نو و تانخورده دیده می شد که مسوولان شورای نگهبان در حال شمردن آنها بودند. این در حالی بود که وارد کردن برگه ها به شکاف صندوق رای، بدون تا کردن آنها تقریبا غیر ممکن است و از قضا پیش از بازشماری آرا هم، شخص وزیر اطلاعات "تانخورده" بودن برگه های رای را یکی از نشانه هایی دانسته بود که وجود آن، می تواند به اثبات تقلب در انتخابات منجر شود.
اظهارات وی که در شماره 8 تیر روزنامه جام جم به چاپ رسیده بود، حکایت داشت: "او [یکی از افراد معتقد به تخلف در انتخابات] گفت شنيده است که صندوق هاي دو جداره آرا ساخته شده است که در طبقه زيرين آن از پيش برگه هاي آراء را به نفع يکي از کانديداها قرار داده اند و آراء مردم در طبقه بالاي صندوق ريخته مي شود و به هنگام باز کردن در صندوق ، آراء جاسازي شده بالا مي آيد که نتيجه کنوني انتخابات ناشي از اين امر است.... من از شنيدن اين موضوع خنديدم و به او گفتم اگر کسي هيچ گاه انتخابات و هيئت هاي نظارت اجرايي و اعضاي شعبه هاي انتخابات را نديده بود و چنين سخن مي گفت مقداري قابل پذيرش بود... مردم به طور معمول برگه هاي آرا را تا مي زنند و به اين علت آراء [روی هم] انباشته مي شود و اينکه گفته شد برگه هاي آراء در بخش مخفي صندوق قرار داده شده بايد [برای امکانپذیر بودن این کار، برگه های بخش مخفی] کاملاً صاف و تا نخورده باشد تا مقدار زيادي برگه رأي در آنجا قرار گيرد."
نکته دیگری که در تصاویر منتشر شده از سوی خبرگزاری ایرنا مورد توجه منتقدان قرار گرفت، این بود که در یکی از تصاویر، وجود دستخط هایی مشابه بر روی برگه های آرا قابل تشخیص بودند.
***
توجه به مجموعه شواهد فوق، که همگی به طور رسمی از سوی دستگاه های رسمی مدافع دولت احمدی نژاد منتشر شده اند، ظاهرا برای بسیاری از ایرانیان و غیرایرانیان تردیدی باقی نگذاشته اند که در دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران، به گونه ای گسترده تقلب شده است.
به عقیده بسیاری از ناظران، شواهد منتشر شده از سوی دولت و شورای نگهبان، حتی با فرض نادرست بودن تمام ادعاهای اصلاح طلبان در مورد رفتارهای غیرقانونی دولت، برای اثبات تخلفات انتخاباتی در 22 خرداد 88 کافی به نظر می رسند.
برخی از همین ناظران معتقدند وضوح تقلبات انتخاباتی در اطلاعات منتشر شده توسط دولت، به حدی است که شاید بزرگترین راز انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در ایران، انتشار این اطلاعات توسط خود دولت باشد.


ضارب ندا آقا سلطان



Sunday, July 19, 2009

سبزها ساعت ۹ شب سی‌ام تیرماه ایران را در خاموشی مطلق فرو خواهند برد

بر اساس اخبار رسیده از منابع خبری متعدد، سبزهای سراسر ایران در اعتراض گسترده به کشتارهای وحشیانه اخیر، سی‌ام تیرماه راس ساعت ۹ شب، ایران را در ماهگرد کشته شدن تعدادی از هم‌وطنان ایرانی از جمله ندا آقاسلطان در تاریکی مطلق فرو خواهند برد. این کار از طریق روشن کردن وسایل برقی پرمصرف مثل اتو صورت خواهد گرفت.

بر اساس اخباری که در وبسایت‌ها و وبلاگ‌های مختلف از دو روز پیش منتشر شده است، اعضای جنبش سبز ایران در یک نافرمانی مدنی گسترده و در ماهگرد کشتار خونین سی‌ام خرداد با روشن‌ کردن وسایل پرمصرف برقی خود در راس ساعت ۹ شب سی‌ام نیرماه ایران را با بحران برق مواجه خواهند ساخت و شهرهایشان را در سوگ عزیزان به خون خفته خاموش خواهند کرد.

در اطلاعیه‌ای که امروز از سوی شمار گسترده‌ای از کاربران اینترنتی منتشر شده است، از هم‌وطنان ایرانی خواسته شده که راس ساعت ۹ شب ۳۰ تیرماه، همزمان با شروع  اخبار، اتوی خود را با قرار دادن روی آخرین درجه به مدت چهار دقیقه روشن بگذارند. افراد در صورت تمایل می‌توانند دو یا سه وسیله برقی پرمصرف را همزمان با هم روشن کنند و از این طریق در این اعتراض مدنی شرکت کنند. گفتنی است این شیوه اعتراض مدنی در طی هفته‌های اخیر همزمان با پخش اولین سخنرانی احمدی‌نژاد در صداوسیما صورت گرفته بود و به دلیل بحران الکتریسیته در تهران، برق شهرستان‌ها قطع و سهم آن در طول سخنرانی به استان تهران داده شده بود.

پوستر الکترونیکی مربوط به این خبر که توسط کاربران اینترنتی طراحی و در وبسایت ‌های خبری منتشر شده است را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.



پیشنهادات مهم جنبش مسلمانان مبارز برای حل بحران

جنبش مسلمانان مبارز پیشنهادات زیر را برای عبور از بحران پیشنهاد کرده است: آزادي سريع زندانيان، تأمين حق آزادي تجمعات و تظاهرات، آزادي مطبوعات و رسانه‌ها، ارجاع رسيدگي به نتايج انتخابات به يک هيأت داوري بي‌طرف و منتخب مراجع و در نهایت عدم تنفيذ حکم رياست جمهوري تا زمان اعلام رأي هيأت داوري.

متن کامل بیانیه این حزب بدین شرح است



مردم ما در 30 سال گذشته به انحاء مختلف کمرشان زیر بار تحریم ها شکسته است

جمهوری اسلامی دائما می گوید تحریم ها برای ملت بزرگ ایران اثری ندارد. واقعا مشخص نیست سران نظام سیاسی فعلی  از کدام ملت  هزینه می کنند و حرف می زنند؟  شاید منظورشان این 10 درصدی که به حکومتیان چسبیده اند و دارای ثروت های نجومی شده اند را می گویند که اگر چنین باشد آری درست است این مولتی میلیاردر ها از تحریم واهمه ای ندارند .چرا که اگر بنزین لیتری 5 هزار تومان هم بشود برای این افراد زیاد فرقی نمی کند. ولی اگر منظور حضرات، قاطبه ی مردم هستند که باید بگویم که سخت در اشتباهید. مردمی که برای یک لقمه نان و تامین معیشتشان  مشکل عمده دارند چگونه می توانند تحریم های وحشتناک اقتصادی را تاب بیاورند؟ مسئولین اصلا نمی دانند که چه می خواهند. تحریم برای چه؟ اصلا برای چه ما باید با غرب در بیفتیم؟ مشکل کجاست که این نظام سیاسی دائم در گیر این گونه مسائل می باشد؟ آخر مردم چه گناهی کردندکه باید دائم از این گونه حرفها بشنوند ؟ مردم ما 30 سال است که به انحاء  مختلف کمرشان زیر بار تحریم ها شکسته است. امروز سرمایه های این ملت در حلقوم اعراب و فلسطینیها و روس ها و چینی ها و اروپاییان در حال حیف و میل شدن است که چنانچه اگر در عرض این همه سال و ریخت پاش های دلار های نفتی کمی منطقی می بودیم و به حقوق مردم پایبند می بودیم امروز ایران در صدر کشور های مترقی و با درآمد سرانه ی بالا میبود. ولی امروز چه چیزی  عایدمان شده ؟فقر، گرسنگی مفرط ،جنگ خانمان سوز 8 ساله با هزار میلیارد دلار خسارت های ناشی از آن، فحشا ،جرم ،اعتیاد ،دزدی وبیکاری ومشکلات عدیده اجتماعی که حل آنها امروز برای این نظام دیگر به این سادگی ها نمی تواند باشد. نظامی که به همه ی دنیا فحش می دهد و خودش با این همه امکانات خدادای حتی نتوانسته شکم 70 میلیون خلق الله را سیر کند و این همه ادعا هم دارد. واقعا باید چه کار کرد تا مردم به حقوق از دست رفته ی خود بدون پرداخت هزینه بالا برسند !؟
http://news.iransarfaraz.com/news/7697.html


انتقادات افروغ: صدا و سیما را محاکمه کنید!

توهین روزنامه بی‌ادب کیهان فرزند آیت‌الله طالقانی


روزنامه بی‌ادب کیهان با انتشار مطلبی توهین‌آمیز، اعظم طالقانی فرزند یکی از رهبران انقلاب اسلامی را «فرزند ناخلف» نامید و تلویحا او را به اقدام علیه نظام از ابتدای انقلاب متهم کرد.

کیهان در شماره روز یکشنبه 28 تیر در ستون «خبر ویژه» که از سال‌های قبل محل توهین و جسارت به همه دلسوزان ایران بوده و هست، در خبری تحت عنوان «رهنمود فرزند ناخلف به مراجع!» نوشت:
دختر آيت الله طالقاني(ره) كه با گروهك نهضت آزادي ارتباط و همكاري وسيع دارد، به مراجع رهنمود ارائه كرد! اعظم طالقاني در گفت وگو با خبرگزاري افراطي ايلنا گفت: وظيفه شرعي مراجع است كه از سخنان هاشمي حمايت كنند. وي اضافه كرد: سخنان آقاي هاشمي بي شباهت به سخنان مرحوم طالقاني در اولين نمازجمعه نبود.

این روزنامه که با استفاده از بودجه دولتی به لجن‌پراکنی می‌پردازد و در عین حال از مصونیت آهنین قضایی نیز برخوردار است، همچنین ادامه داد:
برخي فرزندان آيت الله طالقاني كه با دو گروهك نهضت آزادي و منافقين پيوند خورده بودند به آلت دست اين گروهك ها براي فاصله انداختن ميان آيت الله طالقاني و نظام تبديل شدند اما مرحوم طالقاني با وجود فاصله پيش آمده، آب پاكي را روي دست منافقيني كه وي را پدر طالقاني خطاب مي كردند و مي گفتند «نيروي نظامي ما در خدمت شماست»!، ريخت. آيت الله طالقاني خطاب به حضرت امام گفته بود وقتي خسته و دلزده مي شوم و به ملاقات شما مي آيم، خستگي و نااميدي از تن من بيرون مي شود.



خبر مهم: فشار چندجانبه‌ی علمای قم بر رهبر

خبرهای رسیده حاکی از آن است که چند تن از علمای برجسته قم به آیت‌الله خامنه‌ای فشار می‌آورند تا به جای ادامه جانبداری از احمدی‌نژاد، اعتراضات مردم و انتقادات علما را بپذیرد و بحران سیاسی موجود را با تدبیر حل کند.

طبق گزارش‌های رسیده، قرار است به زودی آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله امینی به نمایندگی از طرف جمعی از علما که به درخواست هاشمی رفسنجانی برای پیگیری حل بحران کنونی تشکیل شده‌اند، با آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کنند و دیدگاههای آن جمع را به وی منتقل سازند.
در همین حال خبرهای دیگر حاکی است تعداد دیگری از روحانیون بلندپایه نیز به طور جداگانه در جلساتی با رهبری، انتقادات تندی به وی وارد كرده اند. در یكی از این موارد، آیت الله خرازی، عضو برجسته جامعه مدرسین، دیه‌ی خون‌های ریخته شده را به گردن رهبری دانسته است.
همچنین یك منبع موثق نیز خبر داده که در جلسه سه شنبه گذشته هاشمی با رهبری كه فضای تلخی هم بر آن حاکم بوده، رهبری از هاشمی خواسته كه در مراسم تنفیذ شركت كند، اما وی با عصبانیت از پذیرش این درخواست امتناع ورزیده و به دلیل تلخی فضا، رهبر در مورد خطبه‌های نماز جمعه هم بحثی را پیش نكشیده است

http://www.mowjcamp.com/article/id/960.



اعتراف شیخ محمد یزدی به کودتای انتخاباتی 22 خرداد

شیخ محمد یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان و همچنین عضو مجلس خبرگان، روز گذشته در واکنشی تند و عصبی، به نکاتی که هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران طرح کرده بود پاسخ داد. بویژه درباره رسیدگی به نقش شورای نگهبان در انتخابات اخیر و شمارش آراء و ضرورت آزادی دستگیر شدگان حوادث اخیر و...
اظهارات محمدیزدی را نباید پاسخ به هاشمی رفسنجانی ارزیابی کرد، بلکه این نخستین اعتراف یک عضو نقش آفرین و تاثیر گذار شورای نگهبان در کودتائی است که علیه میرحسین موسوی انجام شد.
این اعتراف را مستند به کلمات و جملات خود او باید برجسته کرده و در برابر مردم قرار داد.
شیخ محمد یزدی که 8 سال ریاست قوه قضائیه را در اختیار داشته و اکنون با دستور امنیتی دفتر رهبری رئیس شورای حوزه علمیه قم شده (این مسئولیت باید با رای باشد) در مصاحبه خود که خبرگزاری فارس آن را منتشر کرد گفت که مشروعیت جمهوری اسلامی به رای مردم نیست، بلکه یک مشروعیت الهی است و دراین میان رای مردم، مقبولیت می تواند باشد نه مشروعیت.
جان کلام در کودتائی که شورای نگهبان نقش حقوقی و صحنه گردانی آن را برعهده داشت همین بود. یعنی شورای نگهبان است که تشخیص میدهد کدام انتخاب مشروعیت الهی رهبر را حفظ می کند و ایشان پیش از انتخابات رسما در یک اطلاعیه اعلام کرده بود از احمدی نژاد حمایت می کند!
البته حاج حبیب الله عسگراولادی پدرخوانده موتلفه اسلامی و دبیرکل جبهه پیروان رهبری نیز همین حمایت را اعلام کرده بود.
بخش مهمی از اعتراض میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی و حتی محسن رضائی نیز همین بود. این که حداقل سه تن از فقهای شورای نگهبان (جنتی، یزدی، کعبی) پیش از انتخابات رسما از احمدی نژاد اعلام حمایت کرده اند و طبیعی است که هنگام برگزاری و شمارش آراء از اعلام حمایت خود دفاع کنند!
البته، از روز آشکارتر است که مصاحبه محمدیزدی متاثر از وحشتی است که حضور اعتراضی مردم در نماز جمعه گذشته در میان سازماندهنگان کودتا ایجاد کرده است. آن استدلال هائی که وی کرده، عمدتا برای پاسخگوئی به معدود روحانیون هنوز "خودی" است، زیرا مردم دیگر گوششان به این حرف ها بدهکار نیست!
او می خواهد کودتائی را که شده نزد روحانیونی توجیه کند که ریاست شورای آنها را در قم بر عهده دارد و شماری از آنها بزودی در جلسه خبرگان رهبری حاضر شده و گریبان جنتی و یزدی را خواهند گرفت. اجلاسی که گفته می شود اسناد کودتا قرار است در آن طرح شود.
آنچه شیخ محمد یزدی گفته نه تنها تلاش برای توجیه کودتای 22 خرداد، بلکه آغاز علنی کردن کودتا علیه آیت الله خمینی است.
همه مردم ایران می دانند که آیت الله خمینی وقتی به ایران بازگشت و رفت به بهشت زهرا، خطاب به مردم ایران و جهان اعلام کرد:« من دولت تعیین می کنم، من به پشتوانه حمایت این مردم، دولت تعیین می کنم، من توی دهن این دولت( دولت بختیار) می زنم.»
بنابراین، جز با کودتا علیه آیت الله خمینی و علیه انقلاب 57 می توان چنان سخن گفت که شیخ محمد یزدی سخن گفته است؟ حتی آیت الله خمینی که اگر نبود و نیآمده بود و انقلابی نشده بود، امثال شیخ محمد یزدی برای مجلس ختم و ترحیم مردم هم شانس دعوت و منبر نداشتند، در بهشت زهرا اعلام کرد: چون مردم از او حمایت می کنند، به خود اجازه میدهد دولت تعیین کند! یعنی مشروعیت تصمیم خود را از مردم می‌گیرد. او نگفت که چون مشروعیت من الهی است، دولت تعیین می کنم!
این پرت و پلاهائی که امثال شیخ محمدیزدی می گویند، تنها می تواند سخن و فرمان کودتا باشد و قیام خون آلود مردم که اکنون 5 هفته است ادامه دارد برای در نطفه خفه کردن این کودتا و گرفتن گلوی امثال جنتی و یزدی و فیروزآبادی و گریبان علی خامنه ایست که افسار گسیخته است و با تکیه بر سر نیزه سپاه با مردم سخن می‌گوید. این دیگر مشروعیت نظامی است نه مشروعیت مردمی، مگر آن که تصور کنیم سرنیزه الهی بر جمهوری اسلامی نازل شده است!



Saturday, July 18, 2009

پنج هفته پس از کودتا جنبش مردم تنومند تر شد پیکر کودتاچی‌ها تکیده‌تر

کودتاچی های 22 خرداد نه می خواهند و نه می توانند واقعیت آنچه را در حال تکامل است درک کنند. این خصلت ارتجاع است. مهم نیست که مذهبی باشد یا فوکولی. همین که حاکمیتی از درک و قبول واقعیت عاجز مانده و علیه آن مقاومت کند مرتجع است. پنج هفته از کودتای انتخاباتی 22 خرداد گذشته است و آنها هنوز بر این تصورند که می‌توانند بر اوضاع مسلط شوند. نفهمیده اند که جنبش ضد کودتا، از جنس قیام مسلحانه مجاهدین خلق نیست! وقتی در صف راهپیمایان و معترضان پیر و جوان، چادری و کم حجاب، کارگر و بیکار، فرهنگی و کاسب، دانشجو و دانش آموز حضور دارند و در تمام فیلم هائی که در این 5 هفته منتشر شده قابل مشاهده اند، این دیگر اعتصاب رانندگان شرکت واحد نیست که رهبران سندیکایش را بگیرید و راننده های سپاه را پشت فرمان اتوبوس ها بنشانید!
عزم دیروز مردم برای شرکت در نماز جمعه تهران که تمام خیابان های اطراف دانشگاه تهران و بسیاری از میادن و خیابان های مرکزی شهر را در بر گرفت، به هر عقب افتاده حکومتی هم باید فهمانده باشد که وقتی پس از 5 هفته سرکوب خونین، مردم در اولین فرصت می ریزند به خیابان ها، نام این شکست کودتاست! کودتا شکست خورده است و هر روز که در پذیرش این شکست تاخیر می شود، عقب نشینی برای کودتاچی ها پرهزینه تر خواهد شد. کودتاچی ها هر چه داشتند در خیابان ها و زندان ها نشان دادند. بعدش چه دارند نشان بدهند؟ اعدام مشتی زندانی سیاسی؟ حتی در اینصورت جنبش قابل کنترل می شود؟
10 در صد آن میلیون ها مردمی که می آیند به خیابان ها نیز نمی دانند جلائی پور کیست و یا رمضان زاده چه کسی است؟ حتی نمی دانند سعید حجاریان کیست! بنابراین، اعدام آنها، تنها باعث آغاز آشنائی با آنها می شود و خون خواهی را در جنبش تقویت می کند. بنابراین، آن آخرین حربه هم اگر به کار گرفته شود بی فایده است. به همانگونه که هر روز تاخیر در قبول شکست و کنار رفتن برای کودتاچی ها پرهزینه تر.
چه کسی دو ماه پیش فکر می کرد، علی خامنه ای اینچنین با سر در میان مردم به زمین سقوط کند! چه کسی تصور می کرد هاشمی رفسنجانی در عرض چند هفته چنین چهره  مطلوبی در میان مردم پیدا کند که دیروز، در نماز جمعه معلوم شد؟
این ها حکم قطعی و بی بازگشت هر تحول اجتماعی است. همین حکم می گوید، هرچه عقب نشینی و قبول شکست با تاخیر انجام بگیرد، جنبش تنومندتر و حاکمیت تکیده تر می شود.
نماز جمعه دیروز همین را نشان نداد؟
مردمی که حالا دیگر میدانند با گلوله شکار می شوند، در زندان می روند زیر شکنجه و چماق، تجاوز و... اما در آن حجم میلیونی می آیند به خیابان، مردمی اند تنومند. یعنی جنبشی اند تنومند که روز به روز تنومند تر نیز می شود. و به صف نخست نماز جمعه دیروز تهران نگاهی دوباره بیاندازید. ناطق نوری، امامی کاشانی، حسن روحانی و... همه به خطبه های هاشمی گوش می دهند و پشت او نماز می خوانند. حکومت کودتا تکیده تر نشده؟
حالا اگر تظاهرات در تهران آزاد اعلام شود، 7 تا 8 میلیون نفر می ریزند به خیابان، درحالیکه در تظاهرات دوشنبه بعد از انتخابات و هفته زنجیر سبز، حداکثر نیمی از این جمعیت به خیابان آمده بود.
اگر دو روز بعد از انتخابات، آن را باطل اعلام می کردند و انتخاباتی دوباره برگزار می‌کردند، نتیجه آن چنان نبود که اگر امروز باطل اعلام کنند و انتخابات تازه ای برگزار کنند بدست می آید. یعنی شاید رقمی برابر 98 درصد مردم به میرحسین موسوی رای می دهند!



Thursday, July 16, 2009

ما اهل کوفه نیستم، حسین تنها بماند

ما اهل کوفه نیستم، حسین تنها بماند
 شعاری به مناسبت حضور میرحسین موسوی رییس جمهوری اسلامی ایران در نماز جمعه 26 تیر


دعوت از ایرانیهای سبز برای شرکت در نماز جمعه سبز تهران

ای تبریزیها! زنجانیها! اردبیلیها! ارومیه ایها! قمی ها! شیرازیها !قزوینی ها! اصفهانیها! بندریها! بوشهریها! کرمانیها! کرجی ها! ایلامیها! سنندجی ها! اهوازیها! کرمانشاهی ها! اراکی ها! بختیاریها! خراسانیها! سمنانیها! شمالیها! مازنی ها! گیلانیها! گرگانیها! لرها! ترکها! کردها! بلوچها! ارمنی ها! یهودیها! ای تهرانیها ای ی ی ایرانیها! بپا خیزید و خود را به جمعه تهران برسانید! با هرچیزی که می توانید خود را به تهران برسانید. هواپیما، قطار، اتوبوس، ماشینهای شخصی یا .... این 24 ساعت از زندگیتان را وقف کنید تا یک عمر با سربلندی زندگی کنید. تا در برابر فرزندان و نوه های خود با غرور از حضورتان در این روز یاد کنید! چنین روزی در زندگی ایرانیها هر سی چهل سال یکبار بیشتر رخ نمی دهد!

حالا که میرحسین میره نماز جمعه و قراره که بریم همه باید بریم و همه رو هم باید با خودمون ببریم. همونقدر که انرژی گذاشتین و تلاش کردیم که بقیه رو راضی کنین رای بدن ، 100 برابر باید تلاش کنیم که همه دوست و آشنا رو راضی کنیم که ببریم به راهپیمایی بعد از نمازجمعه. این جمعه پیچ تاریخی جنبش سبز ماست. در آرامش و در صلح اتحاد و اعتراض خودمون رو به دنیا نشون می دیم. ما همه با هم هستیم. جمعه روز قدرت نمایی جنبش ماست.

مهم نیست که نماز می خوانید یا نه! مسلمان هستید یا نه! دین دارید یا نه! ترک هستید یا فارس! عرب هستید یا لر یا ... فرقی نمی کند! مهم آن است که دربند نباشید! دربند گروهکی فاجر و خودبین و خودپرست که سرنوشت دین و دنیای یک ملت را در دست خود گرفته اند! گروهکی خدانشناس که آدم می کشند و از خونش شانه خالی می کنند! خدایگان زر وزور و تزویر، که با پول ملت، علیه ملت آدمکش اجنبی اجیر می کنند! پشته پشته نعش بیجان جوانان ملت را در سردخانه میوه انبار می کنند. خود تخریب می کنند و می کشند ولی در فساد خانه سیمایشان، ملت راتخریبچی، آشوبگر و جانی می نامند! برای کشته مصری سینه می درانند اما از کشته های وطن یادی نمی کنند! به جای آنکه از پول ملت برای امنیت مردم هواپیما تیار کنند، برای امنیت خودشان، وسایل شکنجه ملت را می خرند! اگر جمعه نیاید! اگر جمعه نباشید! دنیا دنیا در برابر تاریخ و وجدانتان شرمنده خواهید بود! شما را قسم می دهم به خون جوانان بیگناه وطن! که نگذارید خونشان پایمال گردد! شما را قسم میدهم به ناله های مادر "سهراب" به داغ فروخورده پدر "ندا" و ضجه های مادران و خواهران و پدران دیگر شهیدان سبز، شما را قسم میدهم به رنجهای خانواده های زندانیان، شما قسم میدهم به خون شهیدان 25 خرداد در میدان آزادی، به خون شهیدان 30 خرداد در میدان توحید و خیابان انقلاب و امیرآباد و ...به شهیدا ن کوی دانشگاه، قسم میدهم به انبوه "امیدهای جوانان وطن" که با زیر چکمه های کودتاچیان خشک شد





ایران در تدارک 3 روز مهم و تاریخی

ایران در انتظار سه روز مهم است. سه روزی که پیوند دارد با جنبش ضد کودتا. فردا قرار است احمدی نژاد به مشهد برود. نه تنها از تهران نیروهای ویژه به مشهد انتقال داده اند بلکه بسیج خراسان و چماقداران مشهد را برای استقبال از او و یک نمایش استقبال احضار کرده اند. از طرف دیگر موج سبز نیز اعلام کرده که در مشهد خود را برای استقبال از احمدی نژاد آماده کرده است. استقبالی که متفاوت است با آن استقبالی که احمدی نژاد در انتظارش است. مشهد از شهرهائی است که موسوی در آن رای قاطع را داشته است و موج سبز آن همطراز موج سبز تهران و اصفهان بوده است.
رویداد بعدی نماز جمعه تهران است. نمازی که قرار است هاشمی رفسنجانی بعنوان منتقد درون حکومتی احمدی نژاد آن را بخواند. کمتر کسی می تواند تردید داشته باشد که نامه هاشمی پیش از برگزاری انتخابات به علی خامنه، یک نامه تاریخی و بسیار هوشمندانه است. او نشان داد که بمراتب از علی خامنه ای سیاستمدار تر است.
میرحسین موسوی با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که در نماز جمعه تهران شرکت می‌کند. متن اعلامیه او را بصورت مستقل در همین صفحه اول پیک نت می خوانید.
ما بیش از آنکه انتظار داشته باشیم هاشمی رفسنجانی سخنانی بگوید که همسو با موج سبز و علیه کودتای انتخاباتی باشد، باید به آن فرصتی بیاندیشیم که نماز جمعه تهران فراهم آورده تا یکبار دیگر مردم سیل آسا در خیابان های تهران بسوی نماز جمعه به حرکت در بیآیند.
رویداد سوم 30 تیر است. این روز یادآور کودتائی است که شاه در سال 1331 علیه دولت مصدق کرد و قوام سلطنه را با حکمی که برای او صادر کرد، از روی سر مجلس و مردم نخست وزیر کرد و مصدق را برکنار. درست همان کاری که علی خامنه ای درباره انتخابات اخیر کرد و علیرغم خواست عمومی ملت ایران احمدی نژاد را بعنوان پیشکار خود رئیس جمهور اعلام کرد.
در آن سال مردم بدعوت مصدق و حزب توده ریختند به خیابان و علیرغم همه کشتاری که ارتش شاهنشاهی کرد، در پایان مردم پیروز شدند و شاه عقب نشست. قوام استعفا داد و بار دیگر دکتر مصدق نخست وزیر شد. 30 تیر امسال، تنها سالگرد 30 تیر 1331 نیست، بلکه رویدادی است برای امروز در ایران. یعنی علیه کودتای 22 خرداد و برای برکناری احمدی نژاد.
به این ترتیب، ما سه روز مهم را در پیش داریم.



Wednesday, July 15, 2009

مهندس میرحسین موسوی در پاسخ به دعوت مردم درخصوص شرکت وی در نماز جمعه این هفته تهران بیانیه ای صادر کرد.

میرحسین: روز جمعه در میان صفوف شما حاضر خواهم شد
قلم - مهندس موسوی در پاسخ به دعوت مردم طی بیانیه ای اعلام کرد: روز جمعه مورخ 26/4/88 در میان صفهای شما حاضر خواهم شد.

به گزارش قلم نیوز،
متن کامل بیانیه موسوی به این شرح است:
به نام خدا و با تقدیم سلام متقابل
از آنجاکه اکیداً پاسخ به دعوت همدلان و همراهان در راه صیانت از حقوق مشروع زندگی آزاد و شرافتمندانه را بر خود واجب می دانم، روز جمعه مورخ 26/04/88 در میان صف های شما حاضر خواهم شد.
  تمسک به حبلُ المَتین ایمان و قرار گرفتن در حِصن امن الهی که این دعوت شما متضمن آن است بهترین طریق وصول به آزادی های به ناحق مسلوب شده از ماست.
  با تقدیم احترام
برادر شما میرحسین موسوی
24/ 04/ 88



محمد نوری‌زاد: انتقاد تند نویسنده سابق کیهان از رهبر نظام

این روزها بسیاری از طرفداران سابق جناح اصولگرا بریده‌اند و حتی دلبستگی سابق را به رهبری نظام هم ندارند. یکی از اینها، محمد نوری‌زاد است. نوری‌زاد سال‌ها در روزنامه کیهان می‌نوشت. او یک ولایی کامل است، و همین‌طور یک کیهانی کامل، ولی بدون هواداری پرشور از احمدی‌نژاد. البته حرفه اصلی نوری‌زاد فیلم‌سازی و به‌خصوص مستندسازی است. حالا نوری‌زاد یادداشتی را در وبلاگش منتشر کرده که تاریخ آن هفتم تیر، یعنی یک هفته بعد از نماز جمعه آیت‌الله خامنه‌ای است. باید دید کار به کجا رسیده که حتی نوری‌زاد هم این‌گونه می‌نویسد.
متن کامل نوشته محمد نوری‌زاد به نقل از وبلاگ شخصی وی (mohammadnurizad.blogfa.com) و بدون هیچ تغییری در ادامه آمده است:
من از تبار طایفه ای هستم که درحد خود برای آرمانهای این انقلاب زحمت کشیده است . چه با حضور تنگاتنگش در میان محرومین مناطق دور و مرزی ، چه در سالهای جنگ ، و چه در حضور رسانه ای اش که عمدتا همان جامعه آرمانی را در کم کاری و بدکاری و خوب کاری مسئولین رصد می کرده است . من ، دراین سی سال عمر انقلاب ، بسیار از باید ها و نباید ها نوشته و تصویر ساخته ام . و در این راه ، خدای می داند که آبروی خود را نیز به میان آورده ام و برای فرزندان و خانواده خویش زحمت تراشیده ام . و چون وامدار کسی و جریانی نبوده ام ، تیز گفته ام و تیز نوشته ام . بقدر بضاعت خود ، تلاش کرده ام دراین تیز گفتن و تیز نوشتن ، جانب انصاف و درستی را بگیرم .
این روزها اما ، روزهای تعلیق من و امسال من است . چرا ؟ خواهم گفت . من و امثال من ، در این سالها ، هرکجا که کم می آوردیم و بغضمان به مرحله شکفتن پا می نهاد ، به مولایمان خامنه ای پناه می بردیم . کاستی های خود را در کمال او غنا می بخشودیم . به زندگی ساده او غرور می ورزیدیم . از این که او به راه امام اصرار می ورزد، در پوست نمی گنجیدیم . واز این که او ، فرزندان خود را از ورود به کارهای اقتصادی و مالی و مسئله دار برحذر داشته ، ذوق زده می شدیم . من با لذت ، از میزان دارایی او که اگر قرار بر اسباب کشی باشد ، می شود اسباب و اثاثیه خانه او را در پشت یک وانت جای داد ، نوشته ام و ذوق کرده ام . من از انصاف و بزرگی و عدالت و شجاعت و سرزدن گاه و بی گاهش به صاحبان انقلاب نوشته و به آن بالیده ام .

این روزها که روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری است ، برای من و امثال من ، روزهای معلق بودن است . کسی نیست به سئوالها و ابهام های ما پاسخ بدهد . ما معلقیم . خامنه ای ما فصل الخطاب همه درماندگی ها بود ، اما من امروز به دنبال رهایی بخشی می گردم که مرا با گذشته ام آشتی دهد . من این روزها لذتی از سالهای خدمتم به انقلاب نمی برم . من از این که هموطنانم درخیابانهای شهر کشته می شوند ، به انقلابی بودن خود تردید می کنم . من افقی برای جامعه خود ترسیم کرده بودم که درآن افق ، حتی به اغتشاش و آتش زدن و خراب کردن اموال عمومی ، به دیده عبرت می نگرد و برای آن اعتبار و شانی قائل است . من جامعه ای را برای خود ترسیم کرده بودم که بزرگان نظام ، به مردم ، به چشم عیال خود می نگرند . حتی عیالی که به آنها پشت کرده باشد و در نجوای جهالت خود به آنها ناسزا بگوید . چه کنم ؟ من اینگونه جامعه ای را برای خود آراسته بودم . حکایات بعد از انتخابات ، بساط فکری مرا به هم ریخته است . این روزها من و امثال من دچار تردید شده ایم . قرار نبود در افق این انقلاب ، ظلم عربده بکشد و قداره به کمر ببندد . چه از طرف نظام چه از طرف مردم . قرار بود ما با برپایی این نظام ، خلا ایمانی و انسانی جوامع دیگر را به رخشان بکشیم . قرار بود به آنها بیاموزیم : مردمداری یعنی چه ؟ قرار بود صبوری و کرامت و درستی و انصاف و عدالت و زیبایی های گمشده انسانی را به نمایش درآوریم . من این روزها دریک خلا تعلیقی بسر می برم . از یاد آوری گذشته خویش هیچ لذت نمی برم . به مسئولین هم که نگاه می کنم ، آنها را برآمده از حق و انصاف نمی بینم . راستش را بخواهید این تردید درست بعد از اولین حادثه های بعد از همین انتخابات درمن و امثال من پیدا شده است . تا روز قبل از آن ، ما همان فداییان این انقلاب و نظام بودیم . یعنی فداییان آرمانهای خوبی که قرار بود این نظام برای مردم ما و مردم جهان به صحنه آورد . اما اکنون چه کنم ؟ خود را با چه ادله ای و احتجاجی متقاعد کنم که این روزهای جامعه من ، ادامه روزهای پیش از انتخابات است ؟ وهمان است که شهدا برای برپایی آرزوهای آرمانی این نظام از خود گذشتند ؟ این روزها من دست بر پشت دست خود می زنم و سرگردانم و ایکاش ایکاش می کنم . چه ایکاشهایی ؟ خواهم گفت :
۱- ایکاش رهبر ما درست یک روز پس از اخذ رای که هنوز شمارش آرا به پایان نرسیده ، پیام نمی داد و از نتیجه حاصله ابراز شادمانی نمی کرد . ایکاش به شکوه میلیونی شرکت کنند گان بسنده می فرمود .
۲ - ایکاش رهبر ما با اولین جرقه های اعتراض ، مثل یک بزرگ بسیار بزرگ ، جانب انصاف و عدل را می گرفت و به معترضین می فرمود : مگر خامنه ای مرده است که شما احساس دلتنگی می کنید ؟ خامنه ای هست برای این که هر معترضی احساس تنهایی نکند . خامنه ای هست تا کسی احساس نکند در این نظام فریاد رسی نیست . و می فرمود : من تا مادامی که رای دهندگان به اقناع کامل نرسند و نسبت به سلامت و صحت و نتیجه آرا خود احساس آرامش نکنند ، به جانبداری از رای دهندگان خواهم پرداخت و از حقوق آنان دفاع خواهم کرد.
۲- و کاش با اولین راهپیمایی معترضین ، خود به صفوف آنان می پیوست و در شکوهی باور نکردنی ، محبوبیت خود را صد چندان می کرد . معترضین مگر چه می خواستند ؟ غیر از احقاق حق ؟ و در میان همان جمعیت ملیونی معترضین ، می فرمود : به چه معترضید ؟ به نتیجه آرا ؟ من درهمین جا اعلام می کنم که با شما برای احقاق حق تان همصدایم . برای من که رهبر شمایم ، در وجه حقوقی ، موافق و مخالف یکسانند .
۳ - ایکاش بعد از اولین درگیری ها و اولین کشته ها ، خامنه ای ما اعلام عزای عمومی می کرد . چرا ؟ برای این که کشته شده ها ، از اسراییل و آمریکا نیامده بودند و ضد انقلاب و منافق هم نبودند . از مردم بودند . گیریم که آنها در راهپیمایی غیرقانونی کشته شده اند ، و گیریم که به هشدار دستگاههای انتظامی اعتنا نکرده اند ، اما ایرانی که بودند . انسان که بودند . چرا ما برای کشته های دیگران ارج می نهیم و برای هموطنانمان ارعاب و اختفا و تنش پیشنهاد می کنیم ؟
۴ - ایکاش خامنه ای ما در خطبه های نماز جمعه بعد از انتخابات و بعد از تشنجات اخیر ، از خانواده های کشته شدگان دلجویی می کرد . اخلاق پیامبران اینگونه است . پیامبر ما به فرموده قرآن ، از جهل مردم آنچنان می گداخت و نسبت به آنان دلسوزی می کرد که خدای متعال به او هشدار می دهد . که ای رسول ما ، تو در جانبداری از جهال و نافهم ها ، داری خودت را از پای در می آوری ! مردم ما که به آن درجه نفهم نیستند . سئوالی داشته اند که در پاسخگویی نسبت به آن تعلل شد.
۵ - ایکاش نیروهای بسیجی و انتظامی و سپاهی وارد معرکه نمی شدند . مگر چه شده بود که اینهمه نیرو باید به میان می آمدند . خدا خوب می داند که با سخن گفتن درست با این مردم ، می شد همه آنان را مجاب کرد و محبت آنان را برای نظام ذخیره کرد و از این انشقاق بزرگ ایجاد شده جلوگیری کرد . مگر دیگر می شود این مردم زخم خورده را که تعدادشان هم کم نیست ، بار دیگر به جانبداری از نظام دعوت کرد .
۶ - ایکاش خامنه ای ما بلافاصله بعد از بالا گرفتن اعتراضات به تلویزیون دستور می فرمود تا برای آقای موسوی ، حتی بعنوان یک مجرم ، فرصتهایی ایجاد کنند تا او نظرات خود را باز بگوید . اگر این اتفاق می افتاد چه بسا فاجعه های بعدی رخ نمی داد که برای ما و برای نظام ما تا ابد لکه ننگی به شمار آید .
۷ - ایکاش مراجع ما سکوت خود را می شکستند و با صراحت در باره اغتشاش های اخیر اعلام موضع می کردند و تنها به کلی گویی و دعوت به آرامش و مراجعه به شورای نگهبان اکتفا نمی فرمودند . و مثلا آیت الله جوادی آملی ، در یک بیانیه بسیار آرام و روشنگرانه ، داستان هاله نور را که رییس جمهور جلوی چشم همه آن را ساختگی اعلام کرد ، یک حقیقت و یک ماجرای درست و رخداده بیان می کردند و نسبت به دروغگویی آقای احمدی نژاد ابراز تاسف می کردند . مگر نه این که مومن باید راست بگوید اگر چه به زیانش تمام شود ؟
۸ - خامنه ای ما در نماز جمعه ، منصفانه نسبت به کاندیداها و ناسزاگویی های آنان موضع درستی گرفت . اما ایکاش کسی از مردم ، حداقل عموم مردم ، از گرایش ایشان به آقای احمدی نژاد خبردار نمی شد . امام خمینی عزیز ، هیچگاه نسبت به بنی صدر - که حتما با وی مخالف بود - اعلام نظر صریح نکرد و به انتخاب مردم - اگر چه اشتباه - احترام نهاد .
۹ - ایکاش خامنه ای ما در ملاقات با نمایندگان مجلس ، که هنوز شورای نگهبان نظر قطعی خود را درباره صحت انتخابات اعلام نکرده ، انتخابات را سالم و تمام شده برنمی شمرد و همکاری نمایندگان با دولت را به بعد از اعلام نظر شورای نگهبان موکول می فرمود .
۱۰ - ایکاش خونی ریخته نمی شد و بسیجیان در هیبت لباس شخصی به میان نمی آمدند و برای یک چنین مسئله ساده ای که به راحتی می شد به نفع نظام و همان جمعیت چهل ملیونی شرکت کننده درانتخابات مصادره اش کرد ، قشون کشی حیرت انگیزی صورت نمی گرفت .
۱۱ - و ایکاش های دیگری که اینجا تاب تحمل آن را ندارد .



گزارش یک مجری انتخابات از تقلب

متن زیر گزارش عینی یکی از صدها هزار مجری انتخابات است که گوشه‌ای از تخلفات صورت گرفته در جریان انتخابات را از زاویه دید خود روایت کرده است.


من یکی از یک میلیون مجری انتخابات هستم که حسابی سر کار گذاشته شدیم
از سه روز قبل منشی صندوقهای رای گیری را به عنوان کاربر کامپیوتر به ستادهای انتخابات از جمله مناطق مختلف آموزش پرورش فرا خواندند تا برنامه رایانه ای رای گیری انتخاباتی را آموزش دهند در این جلسه توجیهی دو کاربر از هر حوزه انتخاباتی آمده بودند.
وا ما روز جمعه ۲۲ خرداد روز حماسه ملت .از ساعت ۶ و نیم صبح به حوزه رفتیم .در هر حوزه رای گیری ۱۵ نفر نیروی اجرایی حضور داشتند به ترتیب رییس صندوق معاون صندوق و ٣ منشی دو کاربر کامپیوتر و سه ناظر از فرمانداری و وزارت کشور و شورای نگهبان و نیروی امنیتی حفاظتی صندوق و ۴ ناظر ۴ کاندیدا که بیشتر از همه ناظر آقای موسوی تا آخرین لحظه شمارش آرا حضور داشت..
از ساعت ۷ تا ٨ صبح نیروهای ستادی تلاش کردند تا کامپیوتر و خط تلفن و اینترنت را وصل کنند و برنامه رای گیری را از حالت آفلاین به آنلاین درآوردند تا در عین حالی که با استفاده از بارکد خوان بارکد کارت ملی وارد کامپیوتر میشد همزمان به صورت دستی هم در فرمهای رایانه ای کدهای ملی وارد میشد و سپس تعرفه نویسها مشخصات فرد رای دهنده را وارد می کرد و در شناستامه مهر زده میشد و تعرفه ریاست جمهوری به فرد داده میشد.
صندوقها نخست توسط این اعضا بازدید شد که خالی است و در آن را به ترتیب رییس صندوق و سپس سه ناظر دولتی پلمپ کردند.
آنچه که جالب بود اینکه مردم از ۷.۵ صبح صف کشیده بودند تا رای خود را به صندوق بیاندازند .از ساعت ٨ که کار رای گیری شروع شد تا ساعت ۱۰ برای ٣۵۰ نفر تعرفه صادر شد و رای گیری برای آنان به دو صورت دستی و کامپیوتری صورت می گرفت.. مجریان صندوق یک لحظه استراحت نکردند تا بتوانند این حماسه ملی را سریعنر ثبت کنند و مردم کمتر در صف بمانند.
صف بسیار طولاتی بود و صحنه هایی از حضور مردم دیده میشد که هر کس را بسیار متاثر می کرد. تعرفه بیش از ۲۰ نفر را خودم نوشتم که متولد ۱٣۰۵ تا ۱٣۱۱ بودند به زحمت راه می رفتند و من شرمنده از این همه انتظار آتها در این صف طولانی. مردی نشسته بر ویلچر که ظاهرا سکته کرده بود و به زحمت صحبت می کرد پسرش او را همراهی می کرد. خارج از صف او را پذیرفتم و برایش تعرفه ریاست جمهوری را صادر کردم پسرش میخواست برایش رای را بنویسد اما او قبول نکرد و با دستان خودش رایش را نوشت.
اما اتفاقات قابل توجهی که افتاد: ساعت ۱۰ خبر دادند که صفها بسیار طولانی است صف حسینیه ارشاد به یک کیلومتر رسیده فورا از وزارت کشور دستور رسید که رای گیری کامپیوتری را جمع کنید برخی از اعضا اجرایی مخالف بودند و می گفتند این دقیقترین راه جمع آوری آراست و تا ساعت ۱۰ و نیم علیرغم مخالفت ناظرین به رای گیری کامپیوتری ادامه دادیم ناظر شورای نگهبان آمد و با دستور گفت همین حالا به ما دستور رسیده رای گیری کامپیوتری را جمع کنید گفنیم بگویید این تنها راه چک کردن دقیق تعداد تعرفه ها با تعداد آرا است. بدون توجه به اصرار کاربران دستگاه کامپیوتر جمع آوری شد.. و رای گیری به صورت دستی ادامه داشت.
ساعت ۱۲ شب حوزه بسته شد و شمارش آرا توسط اعضا اجرایی صورت گرفت.
اینجا حوزه ای بود که هیچگاه بیش از ۱۲۰۰ رای نداشته است اما امروز ٣۲٣۷ رای به صندوق ریخته شده بود و رایی که برای انتخابات خبرگان ریخته شده بود تنها ۶۶۰ رای بود که ۱۴۵ تا باطله داشت و ۲۵۵ رای به آقای علوی و ۲٣۰ رای آقای تسخیری.
اما آرای ریاست جمهوری در این حوزه که شامل دو صندوق میشد روی هم از مجموع ٣۲٣۷ رای ماخوذه ۲۶۰۵ رای به میرحسین موسوی ۴۴٣ رای احمدی نژاد ۱۰۰رای کروبی و ۶٣ رای رضایی بود و ۲۶ رای باطله بود..
پس از نوشتن ۷ نسخه صورتجلسه که به ترتیب یکی در صندوق انداخته میشد و ۲ تا به هیئت اجرایی وزارت کشور مستقر در ستاد اصلی باید تحویل داده میشد و به رییس صندوق و ناظر شورای نگهبان و ناظر فرمانداری هم هر کدام یک نسخه از فرم ۲۲ تحویل داده شد که همه این صورتجلسه ها باید به امضای تمامی اعضای اجرایی و ناظر بر صندوق می رسید.
رای شمارش شده به صورت بسته های ۱۰۰ تایی دسته بندی شد و با تعرفه های باقیمانده و خالی و مهرهای شورای نگهبان و نظارت و ریاست جمهوری همه باید در صندوق گذاشته و مجددا بوسیله رییس صندوق و ناظرین پلمب میشد و شماره پلمب ها هم در صورتجلسه فرم ۲۲ قید میشد.
ناظر وزارت کشور پس از پایان شمارش از کاربران خواست تا فرم ۲۲ را به صورت اینترنتی وارد سایت وزارت کشور کنند که علیرغم تلاش کاربران به علت شلوغی خطوط اینترنت تا ساعت ۲ صبح ۲٣ خرداد نتوانستیم فرم ۲۲ را وارد سایت وزارت کشور کنیم. به علت خستگی اعضا اجرایی که ۱۴ ساعت تلاش بی وقفه برای ثبت آرا کرده بودند ساعت ۲ و نیم صبح کلیه اعضا اجرایی و ناظرین به همراه صندوق ها به سایت منطقه واقع در آموزش پرورش رفتیم که صندوق ها را تحویل دهیم.
نکات جالب در این رای گیری این است که یکی از اعضا اجرایی که طرفدار و حامیان منطقه ۱۷ احمدی نژاد بود و از حضور گسنرده مردم شکست خود را پیش بینی میکرد و می گفت خوبه هر وقت مردم لج می کنند حضورشون گسترده تر میشه. ساعت ۱۲و نیم با موبایل به او خبر دادند که آرا شمارش شده و از ٣٣ میلیون رای ۲۲ میلون احمدی نژاد رای آورده. از تعجب خشکمان زد. گفتیم هیچ صندوقی هنوز شمارش آرا تموم نشده مگه میشه؟
با تماس به دوستان اجرایی در صندوق های دیگر این خبرها را تا ساعت ٣ صبح دریافت کردم. سلسبیل در تهران از حدود ۵ هزار رای ۴هزار موسوی حصارک کرج از ۱٨۰۰ رای ۱۴۰۰ موسوی از صندوقی در نازی آباد از حدود ۴ هزار رای احمدی نژاد دو برابر بیش از موسوی رای داشته در یک منطقه محروم خرمشهر از ٨۰۰ رای ۶۰۰ احمدی نژاد و ۱۵۰ موسوی از حوزه ای در شهرک ولیعصر شیراز از ۱۷۰۰ رای ۱۰۴۰ رای احمدی نژاد و ۶۵۰ رای موسوی. جالب این بود که هیچکدام به اینترنت وصل نشده بودند و هیچکدام زودتر از ساعت ٣ صبح شنبه صندوق ها را تحویل نداده بودند در صورتیکه تلویزیون از ساعت ۱ بامداد ارقام ۱۰ میلیونی را اطلاع رسانی می کرد.
اما آنچه که در ساعت ۱۱ صبح یکشنبه ۲۴ خرداد در آموزش و پرورش یکی از مناطق تهران مشاهده کردم مرا از چگونگی این آمار ساختگی آگاه و راز این تقلب را برایم برملا ساخت. ساعت ۱۰ و نیم صبح یکشنبه ۲۴ خرداد بناگاه چند سرباز امدند و در آموزش و پرورش را بستند. گفتم چه خبر شده؟ جواب ندادند. دیدم وانتی را آوردند و در کنار سالن بزرگ آموزش و پرورش قرار دادند. درون سالن را که نگاه کردم از تعجب خشکم زد. تمام صندوق هایی را که ما ۲ و نیم بامداد شنبه در اینجا تحویل داده بودیم و قرار بود به وزارت کشور برده شود همانجا بود. پلمب شده و دست نخورده. یعنی اصلا باز نشده بود. سربازه گفت داریم رایها را می بریم. آشفته به ساختمان وارد شدم مسئول ستاد انتخابات را دیدم گفتم خسته نباشید، این سربازها دارن تازه امروز صندوق های رای را می برند مگر قرار نبود این صندوق ها را به وزارت کشور برده و رای ها جمع آوری شود. گفت نه نیاز نبود همون فرم ۲۲ که کامپیوتری وارد کردید برای وزارت کشور کافیست و دیگر نیازی به باز کردن صندوقها نیست. گفنم پس این رایها را میخواهند چکار کنند؟ گفت دپو کنند. گفتم دپو؟ گفت نه برای ۶ ماه رای ها در جایی برده و محافظت می شود..
احساس سرخوردگی و شرمندگی از ملتی که ۱۴ساعت سرپا ایستاده بودند و خودم که واقعا سرکار بودم وقتی قرار نبود حتی زحمت بازکردن صندوق ها را به خود دهید و از برگه های رای وحشت داشتید چه زیبا بود که از همون اول می گفتید انتخاباتی برگزار نمی کنیم و دیگر نیازی به ارائه آمار دروغ نبود. جالب است وزارت کشور حتی جرات تقلب و دستکاری در آرای مردم را نیز نداشت و از دیدن صفوف رای گیران و نتایج وحشت داشت.


موجودیها

مرا بشناس

من ایرانی هستم و برای اعتلای نام ایران هر کار پسندیده ای را که به حقوق مدنی و انسانی دیگران خدشه وارد نکند انجام می دهم و این وبلاگ تا زمان سقوط دیکتاتوری در ایران با منبع قرار دادن سایت های روشنفکران ایرانی در زمینه اطلاع رسانی به هم میهنان حق طلب فعالیت خواهد کرد.