هشدار امام راحل را دریابید که: «حواستان را جمع کنيد که نکند يک مرتبه متوجه شويد که انجمن حجتيه‌اي‌ها همه چيزتان را نابود کرده‌اند.------------گاندی : ابتدا شما را نادیده می گیرند، بعد به شما می خندند، بعد با شما مبارزه می کنند، آنگاه شما پیروز خواهید شد!

Tuesday, June 30, 2009

بخشی دیگر از شکنجه های تکان دهنده دانشجویان در گوانتاناموی وزارت کشور

خبرنامه امیرکبیر: دانشجویانی که در شب واقعه کوی دانشگاه تهران بازداشت شده و پس از چند روز آزاد شدند، ابعاد تکان دهنده ای از مشاهدات خود در طبقه ی منفی چهار وزارت کشور را بازگو کرده اند. بخشی از این مشاهدات در برخی سایت ها طی روزهای گذشته منتشر و فاش شد.
یکی دیگیر از دانشجویان آزاد شده در مصاحبه با خبرنامه امیرکبیر، گوشه های دیگری از اقدامات غیرانسانی نیروهای لباس شخصی را در ساختمان وزارت کشور روایت کرد. این دانشجوی آزاد شده مشاهدات خود را اینگونه بیان کرد:
در همان شب نیروهای انصار و بسیج پس از آنکه عده زیادی از دانشجویان را محاصره کردند، در محوطه کوی با ضرب و شتم آنها را زمین نشاندند. این در حالی بود که بسیاری از دانشجویان در همان حین جراحت ها و خونریزی شدیدی از ناحیه دست، سر و پا داشتند و با وضعیت وخیم جسمی دستگیر شدند. سپس دانشجویان را  با برخوردهای تحقیر آمیز به سمت ون ها و اتومبیل هائی که پیش تر جلوی درب اصلی کوی قرار گرفته بود هدایت کردند.
در طول مسیر به تحقیر آمیز ترین شیوه با دانشجویان بازداشتی برخورد کردند. در کنار همه ضرب و شتم های جسمی دیگری که در طول راه انجام می شد، آنها اقدام به گذاشتن جعبه های آهنی بر سر دانشجویان نمودند و با باتوم های خود بطور متوالی بر سر هر کدام از دانشجویان می کوبیدند! این در حالی بود که یکی از بازداشت شدگانی که جعبه آهنی بر سر وی گذاشته شد، خونریزی شدیدی از ناحیه سر داشت و سه نقطه سر این دانشجو شکسته شده بود.
اتومبیل های حامل دانشجویان بازداشتی به نقاط مختلفی اعزام می شدند. برخی دانشجویان همان شب به بازداشتگاه های مختلف انتقال داده شدند و برخی دیگر نیز به طبقه منفی چهار وزارت کشور منتقل شدند. در آنجا با وحشیانه ترین و غیرانسانی ترین شیوه با دانشجویان رفتار شد.
پس از ۱۲ ساعت ندادن آب به بازداشتی ها، فردی پارچ آب کوچکی برای تعداد زیاد دانشجویان تشنه و مجروح شده آورد. وی پارچ آب را بالا گرفت و آنرا بر روی زمین سرازیر کرد و در همین حین همه دانشجویان را مجبور کردند که به همان محل آمده و از ابی که در حال ریخته شدن بود، بخورند و به این شیوه به دانشجویان آب می دادند. این مسئله تصویر بسیار تکان دهنده ای بود.
در یک حرکت نمایشی، یکی از بازجویان، خواست که به دانشجویان بهتر آب داده شود. در این هنگام یک شلنگ آوردند و از دانشجویان خواستند که از این شلنگ آب بخورند اما هنگامی که دانشجویان از آن آب خوردند متوجه شدند که آب داغ است!
آنها پس از مدت های طولانی ضرب و شتم و شکنجه های وحشیانه دانشجویان، در هنگام غذا دادن، غذا را در کف دستان دانشجویان می ریختند. غذای ماکارانی را در کف دستان دانشجویان ریختند و به آنها گفته شد که اگر کوچکتری ذره ی غذا بر زمین ریخته شود ضرب و شتم خواهند شد و در چند مورد این اتفاق افتاد و دانشجویان به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
در هنگام صبحانه نیز به دانشجویان مقدار بسیار اندکی نان خشک به همراه پنیر داده شد و از آنان خواسته شد که این مقدار نان را با دیگران قسمت کنند و هم چنین به انها گفته شد که اگر ذره ای نان بر روی زمین بریزد، کتک خواهند خورد. این مسئله نیز بدلیل خشک بودن نان رخ داد و برخی بازداشت شدگان شدیدا ضرب و شتم شدند.
مدتی بعد نیز به همه دانشجویان لباس های نو داده شد تا لباس های خود را که آغشته به خون بود تعویض کنند.
همچنین بنابر گزارش دانشجویان کوی دانشگاه، به هنگامی که نیروهای بسیج و انصار به خوابگاه دانشجویان دکترا حمله بردند، پس از تخریب اتاق ها و ضرب و شتم دانشجویان، آنها را مجبور ساختند که به مدت طولانی «کلاغ پر» بروند.
در همان شب نیروی انتظامی با هماهنگی کامل برای جلوگیری از مطلع شدن مردم خیابان امیرآباد از وقایع کوی دانشگاه طول خیابان آمیراباد را با ماشین و نیروهای گارد ویژه پر کردند به طوری که ارتباط سمت راست و چپ خیابان قطع بشود و مردم خانه های اطراف جزئیات جنایات نیروهای لباس شخصی را نبینند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، ابعاد ضرب و شتم و تحقیر دانشجویان به حدی گسترده بوده است که اکنون دیگر امکان کتمان آن برای مسئولین وجود ندارد.
هر چند طی روزهای گذشته نمایندگان مجلس مدعی شدند که قضیه کوی دانشگاه را پیگیری خواهند کرد اما بعید به نظر می رسد که نمایندگان مجلس حاضر باشند تمامی ابعاد اعمال نیروهای سازمان دهی شده و آزار و اذیت دانشجویان در وزرات کشور را روشن سازند.


گزارش تفصیلی کمیته صیانت از آرای ستاد موسوی درباره تقلب بزرگ 22 خرداد

موج سوم : این گزارش را کمیته صیانت از آرای ستاد میرحسین موسوی به پیوست نامه‌های ارسال شده به شورای نگهبان فرستاده بود، اما این شورا با بی‌توجهی به این حجم عظیم تخلفات، انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را تایید کرد. سایت «موج سوم» تصویر نامه دو وزیر سابق کشور به شورای نگهبان و مشروح گزارش کمیته صیانت از آرا را به همراه جداول پیوست برای اولین بار منتشر می‌کند و قضاوت را به مردم می‌سپارد:
فایل 1- مشروح تخلفات انتخابات 22 خرداد
فایل 2- جداول آماری نشان‌دهنده تقلب


بیانیه جدید مجمع روحانیون مبارز : اعتماد عمومی لطمه دیده فضای زشت امنیتی و نظامی را جمع کنید

بسم الله الرحمن الرحیم

نظام مبارکی که در آن به‌سر می‌بریم برآمده از خیزش شگفت‌انگیز ملتی است که سالیان طاز در آرزوی آزادی و استقلال و آبادانی کشور و عدالت، هزینه‌های گزافی پرداخته است و ایمان او به خدا و دلبستگی‌اش به دین همواره وی را در این راه پرمشقت پایدار داشته است و در برهه‌ای از زمان موهبت رهبر ممتاز حضرت امام که مظهر ایمان و آرمان و آزادگی او بوده است، وی را یاری کرده است و حاصلش (البته به قیمت خون عزیزان و ایثارگری انبوهی از زنان و مردان) نظام جمهوری اسلامی بوده است. جمهوریت به آن معنی که میزان رأی ملت است و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش پذیرفته شده است , حاکمان برگزیدگان با تقوای مردم و خدمتگزاران آنانند، نه اربابان ایشان و طبعا آن‌که پرسش‌گر است، مردمند و آن‌که پاسخ‌گو است، حاکمانند.

و نظام ما اسلامی است از آن جهت که آئین خداوند و ارزش‌های دین مبین حاکم بر زندگی اجتماعی است، البته اسلامی که دور از خرافات و تحجر و توهم‌زدگی متحجران و کج‌اندیشان است و در جهان پیچیده امروز پاسخ‌گوی نیازها و پرسش‌های اساسی مردم این روزگار است.

جمهوری اسلامی راهی است به سوی سربلندی ایران و سرفرازی ایرانی و زمینه‌ساز ایجاد الگویی ممتاز که در آن اخلاق و معنویت در کنار آزادی، عدالت، حقوق انسان و پیشرفت کشور قرار گرفته است. آن‌چه مهم است پاسداری از معیارهای اصیلی است که نظام ما بر آن استوار است و می‌بایست باشد و احیانا نیست.

در انتخاباتی که انجام گرفت، می‌شد که این نظام مستحکم‌تر شود و راه‌های انحرافی از راه راست روشن‌تر تشخیص داده شود و آرام‌بخش جان ملتهب ملتی بیدار و هوشیار باشد.

انتخاباتی که می‌توانست در آغاز دهه چهارم پیروزی انقلاب نشان دهد که پایه‌های مردم‌سالاری سازگار با دین در آن مستحکم‌تر و استوارتر شده است و مردم احساس کنند که حاصل خون صدها هزار شهید و رنج آسیب جانبازان و آزادگان و خانواده‌های شکیبای آنان روز بروز شکوفاتر و ایران عزیز در جهت اعتلاء و ایرانی برخوردار از حرمت، عزت و حقوق مادی و معنوی در حرکت است. افسوس که این فرصت از دست رفت و امروز اعتماد عمومی که مهم‌ترین سرمایه کشور و انقلاب است، لطمه دیده است و انبوهی از مردمان که بحق حرف و انتقادی دارند، از آن‌چه اعلام شده قانع نیستند. مهم این است که همه احساس کنند سازوکارهایی که در جهت کارگر افتادن رأی مردم که به تعبیر حضرت امام «میزان» است، خدشه‌ناپذیر است و اگر چنین احساسی نبود، با چه امید می‌توان باز هم مردم را به حضور فراخواند. ما معتقدیم اعتماد آسیب‌دیده مردم با اظهارنظر مرجعی که اکثریت اعضای آن از پیش جانبداری بی‌پرده خود را نسبت به یک نامزد اعلام کرده‌اند، در مورد نتایج انتخابات ترمیم نخواهد شد.

متاسفیم که راهکارهای منطقی و خیرخواهانه مورد توجه قرار نگرفت و هیأتی بی‌طرف و کاردان مسئول رسیدگی و اعلام حقیقت نشد. بلکه به‌عکس اعتراض آرام و پرشکوه مردم که حضوری بی‌همانند نشان دادند و رشد خود را همچون روزهای پرفروغ انقلاب اثبات کردند، مورد تهاجم بی‌رحمانه قرار گرفت و در حالی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، هم نامزدهای محترم و هم طرفداران آنان از نظام و در نظام هستند، میلیون‌ها انسان معترض را اسباب دست بیگانگانی قلمداد کردند که نه اسلام را می‌خواهند و نه ایران را و فرزند برومند و مؤمن انقلاب و ایران، حضرت آقای مهندس موسوی را آزردند و مقاومت ستودنی او را در دفاع از حق و رأی مردم نکوهش کردند و نیز نسبت به شخصیت انقلابی و خدمتگزار جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای کروبی جفا کردند. و حتی تظاهرات آرام مردم را به خاک و خون کشیدند و بخش مهمی از سرمایه‌های فرهنگی و سیاسی و انقلابی و خیرخواهان و تعداد کثیری از جوانان عزیز را به بند کشیدند تا همگی را در برابر یک انتخابات مخدوش تسلیم کنند و طبیعی است که در این عرصه بیگانگان بیکار نخواهند نشست و می‌کوشند که آتش نفاق و نقار را فروزان‌تر کنند. اینک پس از هزینه‌های سنگینی که پرداخت شده است، در عین اعتراض به نتیجه انتخابات و محفوظ‌ نگاه‌داشتن حق اعتراض معتقدیم که مردم بزرگوار نباید بیش از این هزینه بپردازند و معتقدیم هیجانات فزاینده و اعتراضات خیابانی راه‌کار نیست. ما همه را به آرامش دعوت می‌کنیم، چرا که ایران و انقلاب برای ما از همه چیز با ارزش‌تر است و انتظار داریم که مسئولان نیز زمینه عبور از فضای زشت امنیتی و نظامی را فراهم آورند. و زندانیان را آزاد کنند و از تبلیغات یکجانبه و تحریک‌آمیز و تحریف‌کننده دست بردارند و حق بیان واعتراض مدنی را به رسمیت بشناسند و نسبت به خون به ناحق ریخته شهیدان و جانباختگان و استمالت از خانواده‌های آنان اقدام کنند و زمینه‌ای فراهم آورند تا خردمندان خیرخواه بتوانند در فضای آرام به آن‌چه جامعه را به این وضعیت ناگوار کشاند، بیاندیشند و راه چاره اساسی برای آن بیابند.

 مجمع روحانیون مبارز 8/4/1388


بیانیه آیت الله طاهری، که وصیت نامه می ماند : این کودتا به مقابله مردم با اصل نظام خواهد انجامید

بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين

سلام خدا و رسول برگزيده او بر همه شهدا اسلام و دفاع مقدس و شهدای اخير راه آزادی و حريت که خون پاک خود را برای دفاع از حقيقت و امانت و صيانت از آراء ملت نثار کردند تا انقلاب اسلامی که برای تکريم انسان و آزادی و استقلال و اجرای احکام اصولی اسلام به رهبری قائد راحل حضرت امام خمينی(ره) شکل گرفت از انحراف و کجروی مصون بماند. اينجانب شهادت فرزندان پاک نهاد ملت ايران و متابعان اسلام محمدی را به خانواده های داغدار و عموم مردم عزيز تسليت عرض می نمايم و از خداوند تبارک و تعالی صبر جميل و اجر جزيل برای آنان و آزادی دستگيرشدگان و شفای مجروحين حوادث اخير مسئلت می نمايم.

انتخابات رياست جمهوری ۲۲ خرداد از چند جهت حادثه تاريخی و حائز اهميت است. اول آنکه ملت بزرگ، بصورت يکپارچه و بانشاط و اميدوار به تغيير سرنوشت کشور به پای صندوق های رای حاضر شدند و اين بهترين هديه ای بود که می توانست کشور و انقلاب را از بسياری خطرات بيرونی و درونی مصون داشته و در مسير اميد و رشد و شکوفايی و عدالت حقيقی به تعالی برساند. اما هيهات که چگونه با قدرت پرستی و بی تدبيری و اقدامات غيرقانونی و خلاف عدالت که از قبل از انتخابات شروع گرديد طرح مسائلی از قبيل تهمت پراکنی به ياران امام، شبهه افکنی در سلامت دولت های گذشته و زيرسوال بردن امام(ره) و دفاع مقدس و مصادره همه دست آوردهای دوران قبل که از افتخارات اين نظام محسوب می گردد به نفع اين دولت و سواستفاده وسيع از امکانات ملی چون راديوتلويزيون و مطبوعات دولتی و توزيع وسيع ثروت های ملی در روزهای قبل از انتخابات برای جلب آرا به نفع دولت و نهايتاً پس از اخذ آرا، تقليب بسياری از برگهای رای به نفع خودشان و تائيد عجولانه، اين فرصت طلايی و بسيار گران بها در معرض تاراج قرار گرفت و در انظار جهانيان و مردم آنچه ماند، آبروی ريخته نظام و خون های بناحق ريخته و جوانان مضروب و مجروح و مردان و زنان زندانی و اموال تخريب شده و در يک کلام، مشروعيت نظام مقدس جمهوری اسلامی و شهدای عزيز ايران بود.

هرچند ممکن است سرکوبگران با امکانات وسيع بتوانند معترضان را موقتاً سرکوب نمايند در حاليکه بايد حافظ جان و مال و ناموس همه ملت و حامی مظلوم باشند اما حکومت با چالش هايی سنگين از قبيل اصل بيطرفی شورای نگهبان و نهادهای قضايی و اجرايی در برگزاری انتخابات و ديگر امور مهمه نظام مواجه است که يا به انفعال ملّت از مشارکت در تعيين سرنوشت خود و يا به بی اعتمادی و مبارزه با اصل نظام خواهد انجاميد و دايره اين ياس و ترديد ممکن است خدای ناکرده به اصل اسلام که ابزار حکومت برای توجيه ظلم و بی عدالتی گرديده بينجامد.

من به عنوان فرد کوچکی که عمر خود را به طلبگی و مبارزه و عواقب آن و خانه نشينی در اين ايام گذرانده ام، خاضعانه و از سر درد به همه مراجع معظّم و روحانیّت محترم ميگويم " کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً" من با ديده گريان و قلبی اندوه بار به عينه می بينم که کهنه دشمنان و مخالفان امام راحل که او را برای مبارزه و تاسيس جمهوری اسلامی تخطئه می کردند، امروز با تمام قوّت و با همان دشمنی تئوری پردازان قدرتمندان شده و از درون به هدم و نابودی عقايد حکومتی مرحوم امام و به موزه فرستادن عملی آن فعالانه مشغول هستند. من مطمئن هستم که روح بلند او و شهدا و سرداران بزرگ ما از اين انحرافات اساسی که بر سر اصول مردم سالارانه جمهوری اسلامی آمده است نگرانند. اگر مردم را به استناد "الناس مسلطّون علی اموالهم و انفسهم" مسلّط بر سرنوشت خود بدانيم، اگر اين تسلط را با آرا خود به دولت و حکومت تفويض نمودند، وظيفه آنها است بحکم امانتداری در رعايت حقوق آنان کوشا بوده و در صيانت آن امين باشند. "لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده، فان ذلک شیء اعتاده؛ فلو ترکه استوحش لذلک و لکن انظروا الی صدق حديثه و اداء الامانته" که در اين روايت ملاک تقوی و صلاحيت، راست گويی و امانتداری است نه طول رکوع و سجود و تظاهر به دين داری کما اينکه در آيه شريفه "ولايجرمنکم شنان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی" مقصود عدالت ورزی با مخالفان و دشمنان است و اگر مردم و امام جمهوری اسلامی را با آزادی و استقلال تعريف کردند، آزادی و استقلال موافقان در هرکاری که اراده کنند نيست بلکه آزادی مردم بر اساس قانون و استقلال کشور و قوانين از سلطه زورمندان است.

اينروزها مشاهده ميشود که با تقطيع بعضی از فرمايشات امام که به نفع اقدامات و برنامه های خود تشخيص می دهند، سعی دارند پشت اين چهره ملکوتی سنگر گرفته و اعمال و رفتار خود را با معترضان توجيه نمايند. من برای تنوير افکار عمومی به صراحت اعلام می کنم اين روش ها ادامه همان استفاده ابزاری از دين و مقدسات و تطهير خودشان در هاله های مقدس و خارج کردن مخالفان از دائره امام و بدبين کردن جوانان به دين و امام اتفاق می افتد. آيا امام معتقد بود کسانی که بايد در انتخابات بی طرف باشند، رسما وارد حمايت علنی از کانديدای خاصی بشوند؟ آيا شورای نگهبان که بعضی از افراد موثر آن از رقيب جناب آقای ميرحسين موسوی علناً حمايت کرده و می کنند، می تواند ملجا و مرجع برای شکايت شکاة باشد؟ چرا نامه توبيخیّه امام و هشدارهای ايشان به بعضی از تخلفات آقايان را منتشر و نقل نمی کنيد؟ آيا امام اجازه می داد امکانات عمومی و بيت المال مسلمين برای يک کانديدا بدون هيچ محدوديتی استفاده شود؟ آيا امام هتاکی ها و تهمت های شخص رييس دولت و منسوبينش را به يارانش تحمّل می کرد؟ آيا امام اجازه می داد حيثيت و آبروی افراد اين گونه در معرض و منظر مردم ملعبه بازيگران قدرت و رای بازان حرفه ای قرار گيرد؟ و آيا دين چنين اجازه ای به شما داده است؟ چرا چتر حمايت قانون فقط برای شما و دوستان شما است و تنها هنگامی دين، قانون و امام عزيز می شوند که بتوانيد منفعتی از آن ببريد؟ آيا اين مصداق "نومن ببعض و نکفر ببعض" نيست؟ آيا اين از مصاديق عدالت است که سیّد شريف و مظلومی چون ميرحيسن موسوی که در سخت ترين دوران های اين کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروه های محارب و تثبيت انقلاب با موفقيت تمام طی نمود و تا آخرين لحظات عمر امام، عزيز و محبوب اين رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کيفر باشد و بايد حقوقش پايمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پايان می گيرد؟ بدرستی که دشمن شماره يک انسان نفس اوست(اعدی عدوک نفسک التی بين جنبک).

اينجانب احتمال می دادم که شايد توجّه به مصالح درازمدّت و تاريخی انقلاب و نظام و ايجاد وحدت ملّی، موجب شود تا آقايان دست اندر کار کشور نسبت به تخلّفات وسيعی که در قبل و بعد از انتخابات واقع شد با ديد معقول و عادلانه قضاوت کنند، امّا اکنون شواهد و قرائن نشان می دهد که قصد دارند نتايج از قبل اعلام شده را تثبيت نمايند و شرايط نظامی و امنیّتی برای دستگيری و سرکوب معترضان و زنده کردن کينه های قديمی و انتقام از ياران وفادار امام و جوانان و دانشگاهيان را تشديد کنند. بنده به عنوان يک روحانی کوچک، همصدا با اکثریّت مردم ِ رای باخته، اين انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئيس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می دانم.

از عموم مردم و جوانان عزيز می خواهم ضمن حفظ آرامش فعّال، مراقب رخنه عناصر مشکوک برای بهانه دادن به سرکوب و تشديد ظلم باشند و بدانند خداوند سنّت خود را حمايت از مظلوم و هدم ظالم قرار داده است" و سيعلم الّذين ظلموا ایّ منقلب ينقلبون"

والسّلام عليکم و رحمة اللّه و برکاته

خادم شما مردم شريف ايران اسلامی

سيد جلال الدّين طاهری

۱۳۸۸/۷/۴


ابراهيم نبوي: چرا صحت انتخابات تائید شد؟

در راستای اینکه شورای نگهبان صحت انتخابات را تائید کرده و ما نیز هر جوری که فکر کنیم چاره ای جز تائید این صحت نداریم، و اصولا عقل حکم می کند ما چیزی را که شش تا آدم عاقل و بالغ از طریق موبایل درک کردند، ما هم باید درک کنیم، لذا دلایل صحت انتخابات اخیر را برای کسانی که در جریان نیستند، اعلام نموده و دلایل قطعی صحت مذکور را بشرح زیر تقدیم می کنیم:
 اول، روش خودکار: در این روش که بوسیله آقای امیدوار رضایی کشف شده که احتمالا تا حالا ناامید شده است، آرای یک صندوق را بررسی می کنیم، در بررسی ها به این نتیجه می رسیم که از 956 رای موجود در صندوق 720 رای با یک خودکار و برای محمود احمدی نژاد نوشته شده است، پس نتیجه می گیریم با یک خودکار 720 رای بیشتر نمی توان نوشت و همچنین انتخابات تائید می شود.
 دوم، روش روانشناسی: بسیاری از مردم ایران دو شخصیتی هستند، مثلا با یک شخصیت شان جلوی غارتگران بیت المال را می گیرند و با آن یکی شخصیت شان از باجناق شان غارتگر بیت المال درست می کنند، خیلی از مردم سه شخصیتی و یا چهار شخصیتی هستند، بنا براین ممکن است آدمها با شخصیت های مختلف شان به یک نامزد رای بدهند، مثلا با یک شخصیت شان به دلیل اینکه خیلی خوشگل است به احمدی نژاد رای بدهند، ولی با شخصیت دیگرشان به دلیل اینکه خیلی باعرضه است به احمدی نژاد رای بدهند. به همین دلیل اصلا غیرطبیعی نیست که در هفتاد درصد حوزه های رای گیری بین 95 درصد تا 140درصد از واجدین شرایط رای بدهند. به همین دلیل طبیعی است که صحت انتخابات تائید می شود.
 سوم، روش صدتایی: اصولا در اسلام اسراف حرام است، به همین دلیل اگر یک دفعه دیدید که در انتخابات لرستان دویست تا صندوق جمع آرای شان 600 یا 700 یا 900 یا 1200 است و محض رضای خدا به جای 600 تا 601 هم نیست، طبیعی است که نتیجه می گیریم که ملت ایران مردمی هستند که خیلی صرفه جویی می کنند. و همه برگه های رای شان را پر می کنند، از این طریق می فهمیم وزارت کشور از آدمهای صرفه جو برای انتخابات استفاده کرده و صحت انتخابات تائید می شود.
 چهارم، روش مکانی: یکی از روشهای مفید در برگزاری انتخابات سالم، روش مکانی است، در این روش صندوق ها را به یک مکان ویژه انتقال داده و در آن را قفل می کنیم و در یک مکان دیگر تعدادی رای را با دل خوش و بدون عجله می نویسیم و سعی می کنیم به همان تعدادی بنویسیم که وزارت کشور اعلام کرده است. در این روش به جای شمردن آرا که کار خسته کننده ای است، به تعداد لازم رای می نویسیم، از این طریق مطمئن می شویم که انتخابات سالم برگزار شده است.
پنجم، تحقیق میدانی: یکی از مهم ترین روشهای اطمینان از صحت انتخابات این است که به تحقیق میدانی دست بزنیم، مثلا وقتی وزارت کشور اعلام کرد که میرحسین موسوی در تهران یک و نیم میلیون نفر مثلا رای آورده است، ما باید تعدادی نیروی ضد شورش در میادین اصلی از جمله میدان ونک، ولی عصر، انقلاب، رسالت، پونک، خراسان و غیره اقدام به شمارش تظاهرکنندگان طرفدار موسوی می کنیم، اگر تعداد آنها دو برابر آرای اعلام شده( در حدود سه میلیون نفر) باشند، می توانیم با ضریب نود و هفت درصد اعلام کنیم که انتخابات صحیح بوده است.
ششم، تحقیق از طریق پزشکی قانونی: یکی از روشهای اطمینان از صحت انتخابات این است که آمار تعداد کشته شدگان در تظاهرات علیه دولت را از پزشکی قانونی بگیریم، اگر تعداد کشته شدگان در یک هفته از پانزده نفر بیشتر بود، معلوم می شود انتخابات به احتمال 105 درصد درست انجام شده است.
هفتم، تحقیق در فضای بسته: یکی از روشهای اطمینان از صحت انتخابات شمارش تعداد زندانیان دستگیر شده در جریان انتخابات است. براساس فرمول گادالی 3T=YWX اگر تعداد دستگیرشدگان به ازای هر یک میلیون رای دهنده، بین ده تا سی نفر زندانی شده باشد، صحت انتخابات مشخص است. این تعداد هر چه بیشتر بشود، صحت انتخابات مورد تائید قرار می گیرد.
هشتم، تحقیقات رسانه ای: یکی از مهم ترین روش های تحقیق در انتخابات تحقیقات رسانه ای است. در این تحقیق موبایل یا تلفن به عنوان رسانه می تواند مورد توجه قرار بگیرد. در این شیوه یک نفر از بیت رهبری به احمد آقا جنتی زنگ می زند و می گوید " تائید کنید" و صحت انتخابات تائید می شود.


کودتا علیه موسوی ضربه بزرگی بود به ایران که نتایج آن هنوز در راه است!

   انتشار خبر روز گذشته پیک نت، در باره "پیش بینی وزارت خارجه انگلستان از شورش بعد از انتخابات ایران"، با واکنش های متفاوتی روبرو شد. عده ای که رویدادهای ایران را ساده و عمدتا حادثه ای بررسی می کنند، این پیش بینی را به حساب حساسیت انگلستان نسبت به جان کارکنانش در ایران گذاشتند، و آنها که کمی به عمق رویدادها نیز توجه دارند متعجب شدند و نکته سنجی ما را ستودند. ما این دو برداشت را با توجه به پیام هائی که در 24 ساعت گذشته دریافت داشتیم نوشتیم. البته، با صرقت بسیار، سعی کردیم روی سایت وزارت خارجه انگلستان، متن آن هشدار را که 16 یا 15 اسفند 1378 روی این سایت باید منتشر شده باشد پیدا کنیم، اما با کمال تاسف آرشیو این سایت، این پیام ها را حفظ نمی کند.
در عوض، روی سایت خبرگزاری فارس که وابسته به کودتاچی هاست، همین خبر را با همان تاریخ پیدا کردیم که در اینجا و یا اینجا می توانید بخوانید. البته، خبرگزاری فارس این خبر را با تفسیر خودش در آن زمان منتشر کرده که خواه نا خواه اگر امروز می خواست آن را منتشر کند یا سانسور می کرد و اساسا منتشر نمی کرد و یا به گونه ای دیگر آن را تفسیر می کرد.
پرسش ما در باره این خبر بسیار ساده است:
1- وزارت خارجه انگلستان، بیش از سه ماه پیش، که هیچگونه نشانه ای از حوادث امروز ایران وجود نداشت و حتی هنوز کارزار انتخابات ریاست جمهوری نیز جدی نشده بود، بموجب کدام دلائل و نشانه ها می دانست بعد از انتخابات درایران شورش خواهد شد و برای سفر به ایران و جان کارکنان سفارت این کشور در ایران هشدار داد؟
باید توجه داشت که شورش مردم، علیه تقلب در انتخابات و کودتا علیه نتیجه واقعی انتخابات صورت گرفت و اگر چنین کودتائی نشده بود، به جای شورش و قیام مردم، ما با بزرگترین جشن ملی روبرو بودیم. بنابراین آنچه که انگیزه این هشدار می تواند باشد، آگاهی از باخت احمدی نژاد در برابر خاتمی و یا میرحسین موسوی(که در آن زمان بحث به صحنه آمدن هر دو مطرح بود) و قطعی بودن کودتا علیه چنین نتیجه ای بوده است.
سئوال اصلی از همینجا آغاز می شود. یعنی، اینکه دولت انگلستان چگونه از چنین کودتائی با اطلاع بوده؟ و شورش بعد از این کودتا را حدس می زده؟
کودتاچی ها، در این دو هفته نعل را وارونه می زنند. یعنی شورش مردم را نتیجه تحریک تلویزیون بی بی سی و چهارتا کارمند ایرانی بی خبر از همه جای سفارت انگلستان درایران معرفی می کنند، که بنظر ما خود این جنجال سازی نیز برای پنهان ساختن ماهیت کودتا و دست های پشت آنست.
کودتائی که انجام شد، کاملا کلاسیک و کاملا سازمان یافته بود. یورش شبانه به ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی که برنده انتخابات و در واقع رئیس جمهور منتخب مردم بود. گسیل افراد لباس شخصی عضو حزب پادگانی و بسیج با چوب و چماق به خیابان ها(درست شبیه کودتای 28 مرداد و راه افتادن اوباش تحت امر شعبان بی مخ) و بدنبال آن نیروهای انتظامی وابسته به سپاه پاسداران (نه شهربانی) وارد شدن به صحنه و استقرار در شهر. دستگیری های سیاسی بلافاصله آغاز شد. فردای کودتا میرحسین موسوی همان کاری را کرد که دکتر مصدق نکرد. یعنی از مردم خواست به خیابان آمده و از میدان انقلاب تا میدان آزادی راهپیمائی کنند. 3 میلیون تهرانی در این راهپیمائی شرکت کردند و مشابه آن در تمام شهرهای بزرگ ایران انجام شد.
کودتاچی ها با این راهپیمائی ضربه روحی بزرگی خوردند و نیروی انتظامی حاضر به تیراندازی به سوی مردم نشد. ستاد کودتا به واحدهای بسیج دستور تیراندازی مستقیم داد و اولین قربانیان خیابانی کودتا در مقابل ستاد بسیج فلاح نقش بر زمین شدند. صبح روز بعد، شهر را با نیروهای بسیج و انتظامی و لباس شخصی پر کردند. واحدهای موتوری کودتا که از قبل کاملا برای کودتا آموزش دیده بودند راهی خیابان ها شدند و عملیات برای تثبیت کودتا آغاز شد. اما هنوز مقابله نظامی با مردم کاملا خشونت آمیز و سراسری نشده بود. سستی و تردید در میان نیروهای نظامی و انتظامی بیم و هراس را در میان کودتاچی ها افزایش داد. سخنرانی علی خامنه ای در نماز جمعه تهران که ابتدا قرار بود در مصلای تهران خوانده شود اما از بیم حضور وسیع مردم در آن و تبدیل شدن نماز جمعه به محل شعار علیه کودتا، ناگهان محل نماز را به دانشگاه تهران منتقل کردند. مهم محل و جمعیت کم آن نبود، بلکه مهم فرمانی بود که باید او به نیروهای نظامی برای سرکوب خونین مردم می داد.
اینها اشاره ای گذرا به شکل تثبیت کودتاست، اما آنچه که ما در نظر داریم مطرح کنیم، همان است که درابتدا نوشتیم. یعنی این که انگلستان از کودتا مطلع بوده است. ما حتی نمی گوئیم سازمانده آن بوده، اما از آن اطلاع داشته است. چه کسانی از جمع کودتاچی ها این اطلاعات را دراختیار انگلستان گذاشته بود؟
سئوال همین است؟ و اگر ادامه آن به نقش آفرینی بیشتر انگلستان دراین کودتا بیانجامد، حداقل برای ما زیاد تعجب آور نیست.
2- ما در مطلب دیروز نوشتیم و دراینجا یکبار دیگر تکرار می کنیم، که نتیجه و حاصل این کودتا و کسانی که از آن سود می برند، خود بیانگر ماهیت این کودتا و دست های پشت سر آنست:
- دستگیری کادرهای قدیمی و باقی مانده انقلاب 57
- سقوط جهانی مشروعیت جمهوری اسلامی
- کشاندن شدن ایران به مرز جنگ داخلی و فراهم آمدن موزائیکی شدن ایران
- ضربه مهلک به اعتبار مردمی سپاه پاسداران
- سکه یک پول شدن رهبر در عرض 2 هفته در ایران
- وسیع ترین نفرت و بی اعتمادی عمومی نسبت به حاکمیت
- تقویت نگاه به خارج کشور
- پایان افسانه بسیج 20 و 30 میلیونی
- خاتمه افسانه پایگاه احمدی نژاد در میان مردم عرب منطقه
- بزرگترین شکاف در دستگاه مذهبی و نظامی حاکمه
- جدائی دهها میلیونی مردم از حکومت
- فراهم آمدن طلب بزرگترین امتیازهای بین المللی از حکومتی بی پایگاه
ما می گوئیم، حاصل کودتا آن دهها کشته ای که مردم تاکنون داده اند نیست. حاصل واقعی کودتا همین هاست که نوشتیم.
3- آن که علیه او کودتا شد، یعنی "میرحسین موسوی"، چه خطری برای کشورهای بزرگ سرمایه داری جهان و از جمله انگلستان داشت؟
به سه شعار و برنامه اعلام شده میرحسین موسوی باید با دقت کامل توجه کرد.
الف- مخالفت او با واردات به کشور
ب- تمرکز روی تولید صنعتی و کشاورزی داخلی
پ- مخالفت با سمت گیری نظامی فعالیت های اتمی ایران
شاید کسانی به عمق این سه شعار که بارها در سخنرانی ها، مصاحبه ها و حتی برنامه اقتصادی میرحسین موسوی اعلام شد توجه نکرده باشند، اما دیدیم که رهبران موتلفه اسلامی و روحانیون همسو با آنها – مانند شیخ محمد یزدی رئیس حوزه علمیه قم و عضو شورای نگهبان- با چه سرعتی متوجه خطر شدند. علیرغم همه اختلاف سلیقه هائی که با احمدی نژاد داشتند بسرعت و بدون گرفتن امتیازی از احمدی نژاد پشت او جمع شدند. ما می گوئیم جهان غرب اگر بیش از موتلفه اسلامی متوجه به خطر افتادن بالغ بر 60 میلیارد دلار واردات به ایران – آن هم در موقعیت بحرانی اقتصادی در اروپا و امریکا-  نشده بودند، کمتر از موتلفه متوجه این خطر نشدند.
پایان سمت گیری نظامی سیاست اتمی ایران نیز، عملا به افسانه لولوی ایران در منطقه خاتمی می داد و معاملات دهها و دهها میلیارد دلاری فرانسه و انگلستان و آلمان و امریکا با شیخ نشین های ثروتمند خلیج فارس و دیگر کشورهای عرب منطقه را به خطر می انداخت. حمله به ایران را نیز، که سلطه بر نفت ایران و رونق بازار تسلیحات جنگی در منطقه را در پی دارد دشوار می کرد.
آیا همین اشارات کافی نیست تا بدانیم فرماندهان روی گنج قارون نشسته سپاه که در دولت خاتمی حاضر نشدند فرودگاه خمینی را تحویل دولت بدهند، چرا دست به کودتا زدند و احمدی نژاد را تا پیدا کردن جانشینی مناسب در کاخ ریاست جمهوری نگهداشتند؟ همین ها کافی نیست تا بدانیم آن هشدار وزارت خارجه انگلستان نمی توانست یک هشدار معمولی باشد؟

 



Monday, June 29, 2009

چرا باید تظاهرات را به بازار کشانید؟

بازار تهران نقش عظیمی در اقتصاد تهران و کل کشور داشته و تقریباً مهمترین ساختار اقتصادی یکپارچه پایتخت می باشد. تراکم شعب بانکها در بازار بسیار شدید بوده و بیشترین گردش پول در همین شعب بازار است، بانکها بطرز عجیبی به این گردش بالای نقدینگی شعب بازارشان وابسته هستند.
تظاهرات خیابانی فقط برای اعلام موجودیت است ولی آنچه سرنوشت جنبش سبز را روشن می کند موفقیت در اعتصابات عمومی است. اعتصابات سراسری علاوه بر خسارات سنگین مالی که به حکومت وارد می کند باعث گسترش نارضایتی در کشور می گردد.
اگر بنا به اعتصابات باشد، مطمئن باشید که بازار آخرین جایی خواهد بود که شاید به اعتصابات بپیوندد. گردش پول در بازار میلیاردی است و طرفنظر کردن از چنین مبالغی برای بازاریان بسیار سخت است. در خلال انقلاب 57 نیز کشاندن تظاهرات به بازار باعث تعطیلی آن شد و بنام اعتصاب بازاریان ثبت شد. بازاریان بسیار پولدار و بهمین نسبت بسیار محافظه کار بوده و دلیلی نمی بینند که ریسکی را بپذیرند. بمحض بروز سروصدا و تظاهرات آنها ترجیح می دهند بازار را تعطیل و راهی منزل یا باغ کرج و یا ویلای شمال شوند. چند روزی را هم احتیاطاً صبر می کنند تا اوضاع کاملاً عادی شود.
بازار تهران روزانه هزاران مراجعه کننده از سراسر ایران دارند و هر خبری در بازار شود بلافاصله توسط این شاهدان عینی به شهرستانها منتقل می شود و صدای جنبش سبز بسرعت در شهرستانها هم شنیده می شود.
بازار تهران در کنار بازار سایر شهرها بزگترین تامین کننده مالی روحانیت می باشد و بهمین دلیل روابط بسیار صمیمانه ای هم با آنها دارند. هر مسجدی بکمک چند حامی مالی بازاری اداره می شود و حوزه های علمیه و مدارس دینی نیز وابسته به وجوهات شرعی بازاریان هستند. اگر بازار تعطیل و درآمد بازاریان تهدید شود آنها بیشترین فشار را به روحانیت خواهند آورد که اوضاع را جمع و جور کند. توجه داشته باشید که بازار تابع ایدئولوژی خاصی نبوده و دارای گرایش سیاسی خاصی نیست، ماهیت بازار بر مبنای گردش پول و سرمایه و تحصیل سود و منفعت است، آنها اگر می خواستند کار سیاسی کنند که در بازار نبودند، بازار فقط جای پول درآوردن است. حتی اگر درصدی از بازاریان هم قلباً مایل به تعطیلی بازار و اعتصاب باشند، که در حال حاضر تعدادشان کم نیست، از ترس تعقیب سیاسی حکومت جرات اینکار را ندارند و منتظر بهانه ای هستند که بستن بازار را بر گردن آن انداخته و خود را مبرا نشان دهند. باید برای کسب این بهانه به بازاریان کمک کرد.
در صورت بروز تظاهرات در بازار بلافاصله ترافیک گسترده ای در مرکز شهر بوجود می آید که در صورت ادامه، سراسر شهر را در بر گرفته و مانع جدی برای جابجایی نیروهی گارد می شود. در خود بازار نیروی گارد فقط می تواند تعداد محدودی را وارد نماید و بدلیل عدم امکان پشتیبانی نیروی موتوریزه (موتور و خودروهای مختلف)، نیروی گارد احساس ترس داشته و همچنین بدلیل پیچیدگی بازار و شباهت زیاد قسمتهای مختلف بازار با یکدیگر و وسعت گسترده بازار، امکان گم شدن و متفرق گردیدن نیروهای گارد زیاد بوده و بهمین دلیل فقط در دهانه های بازار عملیات خواهد نمود و وارد عمق بازار نمی شوند. نیروی پیاده گارد به هیچ وجه از نیروی موتوریزه فاصله زیاد نمی گیرد.
برای تظاهرکنندگان نیز بازار پوشش خوبی دارد زیرا روزانه دهها هزار نفر برای خرید راهی بازار شده و حضور در آنجا بر خلاف حضور در خیابانها و میادینی که از قبل برای راهپیمائی اعلام شده بخودی خود دلیل جرم و دستگیری نمی باشد و لذا پس از اتمام تظاهرات، مردم می توانند بسلامتی از بازار خارج و راهی منازل خود شوند.
روز شنبه 30 خرداد عامل اصلی موفقیت گارد در جلوگیری از بهم پیوستن دسته های چند هزار نفری تظاهرکنندگان و بوجود آمدن جمعیت عظیمی که دیگر امکان سرکوب آن وجود نداشته باشد، استفاده از هلیکوپتر و فرماندهی هوایی بود. فرماندهان گارد دائماً آخرین وضعیت دسته های تظاهرکنندگان را مشاهده و متناسب با جمعیت، اقدام به جابجایی نیرو می کردند. در بازار بدلیل سرپوشیده بودن معابر و نبود دید هوایی، گارد از این امکان ویژه نیز محروم می گردد.
حتی هفته ای یکبار تظاهرات هم موجب تعطیلی دائمی بازار و توقف گردش خون در پیکر اقتصادی حکومت گردیده و اثرات جانبی مخربی خواهد داشت، همچنین افرادی و نهادهایی که بازار حمایت مالی آنها را بر عهده دارد و در راس آنها روحانیت، تحت فشار بازاریان اقدام به فشار بر حکومت از داخل نموده و باعث کوتاه آمدن و عقب نشینی تدریجی حکومت خواهند شد.
تعطیلی بازار زمینه ساز بروز اعتصابات در سایر صنوف و ادارات خواهد بود. اعتصابات است که با اثرات عظیم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود هر رژیمی را بزانو در می آورد. حکومت ابزار و سلاحی برای سرکوب اعتصابات ندارد. اعتصابات شکافها و اختلافات داخلی حکومت را تشدید کرده و باعث خواهد شد که جنبش سبز به فردایی روشن که ایران عزیزمان شب را سپری و روز فرحبخش شادکامی و کامیابی خود را شروع کرده است دست یابد
از 2 شنبه  هر روز از ساعت 9 صبح همگی در سراسر ایران به سمت بازار شهر
دوستان خواهشمندیم اطلاع رسانی و همکاری نمائید  اگر ممانعت کنند بازار تعطیل میشود اگر ممانعت نکنند چنان ازدحامی ایجاد میکنیم که باز هم بازار تعطیل میشود اگر تلفنها را هم از اول صبح قطع کنند بازهم کل فعالیتها در سراسر کشور مختل و بازار تعطیل میشود این روش آنقدر موثر است که دشمن شروع به تکذیب و شایعه پراکنی گسترده کرده و دست و پا خواهد زد پس هرگز گول نخورید چون این برنامه ادامه دارد به شایعات گوش نکنید و هرطور که میتوانید اطلاع رسانی کنید

مصاحبه ابراهیم نبوی: با ادامه اعتراض ها مشکل احمدی نژاد "سپاه" خواهد بود

براهیم نبوی روزنامه نگار اصلاح طلب ایرانی که در خارج از کشور بسر می برد، با نشریه "ایل جورناله" 23 ژوئن مصاحبه کرده و به نکاتی درباره آینده احتمالی احمدی نژاد و کودتائی که علیه نتیجه انتخابات صورت گرفته نظرات خود را بیان داشته است. بخش هائی از این مصاحبه را می خوانید
 آقای خامنه ای برای نجات فرد کم ارزشی مثل احمدی نژاد اعتبار خود در میان مردم و سیاست مداران را از دست داد. البته ایشان سیاستمدار متوسطی است و به همین دلیل دوست ندارد روسای جمهور سابق، یعنی رفسنجانی و خاتمی را دور و بر خود ببیند.
او هر روز منزوی تر می شود، بیش از نیمی از نزدیکانش او را رها کرده اند .او گمان می کرد با گذاشتن فرد چاپلوسی چون احمدی نژاد بر راس کار می تواند حکومت را در دست داشته باشد، اما مردم خاتمی و موسوی را دوست دارند.
او با تائید پیروزی احمدی نژاد حتی قبل از این که شورای نگهبان آن را تائید کند، عدالت خود را بعنوان ولی فقیه که اساس آن درستی و صداقت است زیر سئوال برد و فرصت بزرگی بدست کسانی داد که پایان رهبری او را به صلاح کشور و نظامی میدانند.
رفسنجانی فرد ثروتمندی است، اما یک روحانی فاسد نیست. او مدیری است که قادر است سیاست و اقتصاد را اداره کند. بعد از مرگ آقای خمینی، رفسنجانی راه را برای خامنه ای که به نظر کم هوش تر و بی خطرتر می آمد هموار کرد تا بتواند کنترلش کند. این موضوع باعث حسادت رهبری شد که دلش می خواهد از قید او بیرون بیاید.
روحانیون هیچیک برتری دیگری را بر نمی تابند. این اتفاق فقط در مورد آقای خمینی افتاد. اکنون هم ممکن است از رفسنجانی حمایت کنند.
- شما از 25 سال پیش موسوی را می شناسید. آیا او قادر است که انقلاب جدیدی را رهبری کند؟
او مردی با اراده است و همچنین یک فرد تحصیلکرده، مذهبی و در عین حال مدرن است و به مشکلات افراد کم درآمد توجه دارد. به همین دلیل مورد احترام است و مردم دوستش دارند. وقتی می گوید که از مرگ نمی هراسد، و یک قدم به عقب نمی گذارد، به این حرف ایمان دارد. موسوی می خواهد مانع نابودی کشور توسط احمدی نژاد بشود.
- آیا موسوی دستگیر می شود؟
موسوی تنهاست. همه دوستانش زندانی شده اند. اگر هنوز او را دستگیر نکرده اند به این دلیل است که از واکنش مردم می ترسند.
- آیا سپاه کشور را نجات خواهد داد؟
نیمی از افراد سپاه و وزارت اطلاعات با موسوی هستند. اگر اعتراض ها ادامه پیدا کند، مشکل احمدی نژاد دیگر فقط موسوی نخواهد بود بلکه سپاه خواهد بود که از شلیک به سمت مردم خود داری خواهد کرد


در محافل سیاسی ایران" قفل سیاسی " خامنه ای تقلب را نمی پذیرد موسوی نتیجه را قبول ندارد

در محافل آگاه و متوحش سیاسی ایران؛ که شب را با دلهره به صبح می رسانند و صبح را با بیم و هراس به شب، گفته می شود، علی خامنه ای علیرغم همه توصیه ها و علیرغم همه اسناد و مدارکی که در اختیارش گذاشته شده، حاضر نیست زیر بار قبول تقلب در انتخابات برود.
از سوی دیگر میرحسین موسوی نیز به هیچ وجه حاضر نیست از مردم فاصله بگیرد و به همین دلیل گفته است حاضرم کشته شوم، اما ننگ عقب نشینی را نپذیرم.
به وی گفته شده که شما  با هر برنامه ای که اعلام کنید، موجب خونریزی می شوید. موسوی پاسخ داد: مردم بدون اعلام من در صحنه مانده اند.
گفته می شود که از موسوی خواسته شده، پس از انجام مراسم تحلیف احمدی نژاد شما اعلام کنید که بعنوان یک گروه ریاست جمهوری او را به رسمیت نمی شناسید، اما نگوئید به مقابله ادامه میدهم. آقا "تقلب" را نمی پذیرد. پاسخی که نقل می شود اینست که من هم "سلامت" را نمی پذیرم و درباره پس از مراسم تحلیف، آن موقع تکلیف خودم را اعلام می کنم!
مردم نشان داده اند که بدون اعلام من و بصورت خودجوش از جانشان می گذرند، رهبر احتیاج ندارند، اگر هم داشته باشند از میان خودشان پیدا می شود.
صندوق هائی که حالا می گویند بیائید با هم بشماریم، همه تقلبی است. وزارت کشور صندوق های پر از رای را جانشین صندوق هائی کرده که در این دو هفته از بین برده است.
درهمین محافل، از قول یکی از دستگیر شدگان که آزاد شده گفته می‌شود:
"تقریبا همه را در انفرادی نگه داشته اند."
همچنین اطلاع دقیق وجود دارد که کسانی که این شب ها به تلویزیون آمده و اعتراف به اغتشاش کرده اند همگی از میان زندانیان مجرم انتخاب شده و به آنها وعده داده شده در صورت چنین اعترافاتی در پرونده جنائی و مواد مخدری آنها تخفیف داده خواهد شد.


به نقل از پیک نت: سند رد پای انگلستان در کودتای انتخاباتی 22 خرداد

علی خامنه ای می گوید آنچه در دو هفته اخیر در ایران اتفاق افتاده، زیر سر انگلستان خبیث است و توطئه ای انگلیسی است. برای اثبات این تفسیر وی از واکنش مردم نسبت به کودتای انتخاباتی، غلامحسین محسنی اژه ای وزیر اطلاعات و مرتضوی دادستان انقلاب مرکز که هر دو برگزیده شخص رهبراند، فورا دست به کار شدند تا جاسوس ها و نفوذی های این توطئه را بگیرند و ببرند یک جائی تا اعتراف کنند. این که چطور عوامل انگلستان توانستند در عرض 24 ساعت میلیون ها ایرانی را به خیابان بکشند، سئوالی است که لابد خود رهبر پاسخش را می داند.
اما، ما یک فرضیه منطقی تر و به حقیقت نزدیک تری داریم که بر خلاف حرف های رهبر که بی سند است و سندش را بعد از دستگیری افراد و بصورت اعتراف در تلویزیون به نمایش می گذارند، به قبل از این حوادث بر میگردد و مکتوب هم هست.
بموجب این سند که در ادامه می خوانید، دولت انگلستان از شکست احمدی نژاد در انتخابات و کودتا علیه نتیجه انتخابات، از اسفندماه گذشته خبر داشته است. شکست احمدی نژاد در این انتخابات تقریبا برای همگان اظهرمن الشمس بود. حتی برای خود دولت و بیت رهبری. به همین دلیل به او اجازه دادند از هر راه و طریقی که می تواند رای جمع کند. از پخش سیب زمینی تا پخش اتهام های تلویزیونی و از هتاکی تا مظلوم نمائی و نصیحت به همه و تهدید همه!
بنابراین در باخت احمدی نژاد کسی تردید نداشته، اگر تردیدی وجود داشته در باره بخش دوم اطلاع محافل انگلیسی است. یعنی اطلاع آنها از کودتا علیه نتیجه انتخابات و سپس شورش مردم. انگلستان از طرح کودتا، چگونه و با نفوذ در کدام ارگان های بشدت محافظت شده و امنیتی بیت رهبری و سپاه، خبر داشته؟ و آیا دولت انگلستان این کودتا را ترتیب نداد تا در عرض دو هفته ایران را به آستانه جنگ داخلی بکشاند؟ این کودتا که ظاهرا برای حفظ احمدی نژاد در کاخ ریاست جمهوری انجام شد، وقتی امروز به صحنه سیاسی ایران نگاه می اندازیم، حاصلش چیست، جز سکه یک پول شدن خامنه ای و هم سرنوشت شدن وی با احمدی نژاد ؟ شیرازه تمام ساختار مذهبی و نظامی جمهوری اسلامی با این کودتا درعرض دو هفته از هم نپاشید؟ پایگاه مردمی سپاه پاسداران بزرگترین ضربه ممکن را نخورد؟ ادعاهای مقابله با اسرائیل و به میدان آمدن بسیج 20 میلیونی و جنگ های چریکی شهری و دیگر ادعاها پوچ نشد؟ مشروعیت دولت و حتی حکومت در تمام محافل جهانی سقوط نکرد؟
رهبر راست می گوید. انگلستان در کودتا دست داشت، اما ایشان سرُنا را از "ته" آن فوت می کند.
اگر سهمی برای محافل جاسوسی انگلستان در حوادث اخیر ایران قائل شویم، این سهم در میان کودتاچیان است، نه در صف مقابله کنندگان با کودتا. و در حقیقت کودتا علیه انتخابات یک کودتای انگلیسی بود و نه مقاومت در برابر کودتاچیان، یک مقاومت انگلیسی.
این سند، در 27 اسفندماه 1387، یعنی قریب 3 ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در پیک نت و با همین حساسیت که در بالا به آن اشاره شد منتشر شد. عین این سند را از اینجا بخوانید. و به صفحه اول همین شماره پیک نت نیز از اینجا (سمت چپ بالای صفحه اول) مراجعه کنید.
عین این سند
پیش بینی شورش و خشونت در انتخابات ریاست جمهوری

خبرگزاری ها، خبری را به نقل از سایت وزارت خارجه انگلیس (16 اسفند) منتشر کرده اند که بموجب آن انگلستان برای انتخابات آینده ایران شورش را پیش بینی می کند.
در سایت وزارت خارجه انگلستان به کسانی که قصد سفر به ایران دارند هشدار داده شده است. این هشدار مستند به شرایط احتمالی انتخابات سال آینده در ایران شده و آمده است: در ژوئن 2009 در ایران انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود. با توجه به نزدیکی زمان مزبور لازم است اتباع انگلیس آماده اقدامات پیشگیرانه در اماکن عمومی شهرهای اصلی باشند، چرا که امکان برگزاری تظاهرات ناگهانی و احتمالاً خشونت آمیز و حتی شورش های عمومی به طور قابل ملاحظه‌ای وجود دارد.

ظاهرا وزارت خارجه انگلیس حدس می زند نیروی نظامی حاضر در دولت احمدی نژاد و حتی بسیج و سپاه پاسداران در صورت ملاحظه حرکت مردم به سمت صندوق های رای و پیش بینی باخت احمدی نژاد دست به اقداماتی خشونت آمیز بزنند. این محتمل ترین تفسیر از این هشدار است زیرا مردمی که برای رای دادن به پای صندوق های رای می روند، اهل شورش نیستند و ابزار و سلاحی هم برای عملیات خشونت آمیز ندارند، بنابراین آن که از نتیجه انتخابات نگران است و سلاح و ابزار هم دراختیار دارد و یک حزب پادگانی را برای انتخابات بسیج کرده می تواند وارد چنین عملیاتی شود
.


Sunday, June 28, 2009

پیشنهاد تشکیل یک دولت موقت برای تدارک یک انتخابات دیگر


   یکی از افراد مطلع درمحافل سیاسی – مطبوعاتی ایران، این نظر را برای انتشار دراختیار پیک نت قرار داده است:

«کار تمام شدنی نیست. مسئله ای که الان هست بنظر من اینست که دیگر هیچ کاری در کشور بدون آنکه موسوی با آن موافق باشد و یا یک طرف آن باشد حل نمی شود. تمام تحرکات این روزها هم همین را نشان می دهد. راه حل های مختلفی مطرح شده است، اما هنوز بر سر هیچکدام از آنها تفاهم بدست نیآمده است. اقتصاد کشور فلج است و همه میدانند که آتش زیر خاکستر است. از جمله پیشنهادهائی که طرح شده اینست که مجمع تشخیص مصلحت پیشنهاد تشکیل یک دولت موقت با دستور کار برگزاری یک انتخابات دیگر را ظرف 6 ماه تا یکسال دیگر تهیه کرده و رهبر با آن موافقت کند. با این نظر، بسیار از اعضای موثر مجلس خبرگان و بویژه مراجع قم موافق اند. نظر مراجع در این مرحله بسیار مهم شده است، مدارج مذهبی بسیاری از آنها فراتر از اعضای شورای نگهبان است. برای تشکیل دولت موقت، چند گزینه نیز در نظر گرفته شده که مطرح ترین آنها ناطق نوری است، زیرا هم با ساختار وزارت کشور آشناست، هم یک دوره کامل رئیس مجلس بوده و هم مورد وثوق رهبر و جناح راست است. شاید در میان انواع راه حل هائی که در این روزها ارائه می شود، این منطقی ترین آنها باشد. تقریبا برای همه قطعی شده است که احمدی نژاد دیگر نمی تواند رئیس دولت باقی بماند. حضور او در راس قوه مجریه باعث ادامه خشم و نارضائی مردم است. درعرصه جهانی نیز او فاقد اعتبار است. حتی اطلاع داریم که به احمدی نژاد پیشنهاد استعفا، با اعلام ضرورت آرامش در کشور هم شده است. این راه حل، از سوی مراجع قم حمایت شده است.

الان یک توازن قوایی در کشور بوجود آمده که یک سر آن رهبر است و سر دیگرش موسوی. دیگر احمدی نژاد مطرح نیست. بنظر من در این توازن حتی موسوی دست بالا را دارد، حتی سکوتش هم بحران ساز شده است. هر تصمیم اگر توافق او را نداشته باشی عملی نیست. او حتی اگر هیچ کاری نکند و فقط با راه حل ها موافقت هم نکند همه چیز روی هوا می ماند.



موضوع انتخابات دهم با حکمیتی شرعی و قانونی و مستقل، مورد اتفاق نامزدها و مراجع تقلید حل و فصل شود

بسمه تعالی

شورای محترم نگهبان

سلام علیکم،

بازگشت به نامه شماره 33512/31/88 مورخ 5/4/1388 معاون اجرایی و امور انتخابات آن شورا، همانگونه که در دو نامه قبلی اعلام گردید گستره تخلفات و تقلبات انجام شده در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و موارد نقض قوانین از سوی دولت و وزارت کشور که بخشی از آن در نامه مورخ 28/3/88 رئیس سازمان بازرسی کل کشور مستند و وارد تشخیص داده شده به حدی است که منحصر کردن رسیدگی به شکایات مربوط به تخلفات انتخاباتی به بازشماری ده درصد صندوق های رأی نمی تواند به جلب اعتماد و اطمینان مردم کمک کند و افکار عمومی را در خصوص نتایج اعلام شده اقناع نماید.

بر اساس آنچه که قبلاً به آگاهی آن شورا رسید حجم تخلفات و اقدامات مغایر قانون در چهار بخش:

الف. فعالیتها، تبلیغات انتخاباتی و اقدامات تا پیش از روز رأی گیری

ب. عملیات اخذ رأی و شمارش آرا

ج. جمع بندی و اعلام نتایج آرا

د. اقدامات پس از رأی گیری و اعلام نتایج آرا

به گونه ای است که چاره ای جز ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن باقی نگذاشته است. به عنوان نمونه به برخی از اهم عناوین تخلفات و اقدامات مغایر قانون اشاره می شود که از مصادیق "تأثیر در نتیجه کلی انتخابات" موضوع تبصره ماده 33 قانون انتخابات ریاست جمهوری است و ابطال این انتخابات را اجتناب ناپذیر می سازد (تفصیل هر یک از این عناوین به پیوست ارسال می شود):

1. نقض صریح، گسترده و جسورانه ماده 68 قانون انتخابات و استفاده وسیع از امکانات دولتی و منابع عمومی و مداخله آشکار تعدادی از اعضای دولت، مدیران ارشد و استانداران و مدیران اجرایی به نفع نامزد حاکم.

2. عدم رعایت بی طرفی از جانب صدا و سیما و ایراد اتهامات اثبات نشده که بخشی از آنها از سوی دادستان کل کشور عمل مجرمانه تلقی شده است و نیز تبلیغ گسترده و جانبدارانه رسانه های متعلق به دولت ( ایرنا، روزنامه های دولتی و سایتهای خبری ) به نفع نامزد حاکم.

3. وقوع گسترده جرایم موضوع ماده 33 قانون انتخابات ریاست جمهوری در زمینه های زیر که مخالف نص صریح بندهای ماده مذکور اند:
خرید رأی از طریق توزیع سود سهام عدالت و پرداختهای نقدی به خانواده های تحت پوشش نهادهای حمایتی و روستائیان و عشایر و نظایر آن.
تهدید و تطمیع در امر انتخابات از طریق افراد وابسته به دولت و پرداخت وجوه نقد به اعضای شوراهای اسلامی و افراد ذی نفوذ و ...
عدم اطمینان از خالی بودن صندوقها قبل از لاک و مهر و نیز گم شدن یا خارج شدن تعرفه ها و صندوقها از شعب اخذ رأی با توجه به عدم حضور ناظران و گزارشهای واصله.
عدم اخذ رأی از بخش قابل توجهی از واجدین شرایط با محدود کردن زمان اخذ رأی و تخلفات متعدد در روز رأی گیری از قبیل مدیریت تعرفه ها و ایجاد کمبود تعرفه در شعب اخذ رأی.
تقلب در رأی گیری که علیرغم چاپ بیش از 12 میلیون تعرفه اضافی و نیز چاپ حدود 2.5 میلیون ( و به قولی بیشتر ) تعرفه جدید بدون شماره سریال با مجوز یکی از اعضای شورای نگهبان در روز قبل از رأی گیری، کمبود تعرفه در حوزه های اخذ رأی را شاهد بودیم و بدون تردید با کنترل ته برگ های تعرفه ها با بانک اطلاعات ثبت احوال حجم عظیم آن قابل اثبات است و نیز تخلفات شمارش و تجمیع آرا.
توصیه به رأی دادن به نامزد مشخص توسط اعضای شعبه و ناظران و اساساً شکل گیری بخش قابل توجهی از شعب اخذ رأی و ناظران شورای نگهبان از میان هواداران نامزد حاکم.
ایجاد رعب و وحشت برای رأی دهندگان و هواداران آنها در یک هفته منتهی به روز اخذ رأی و حمله به ستادها و هواداران در تجمعات قانونی تبلیغاتی در مناطق مختلف کشور.
ایجاد محدودیت های متعدد برای نمایندگان ناظر ستادهای نامزدها برای حضور در جلسات هیأت های اجرایی، مراکز شمارش و تجمیع آرا و بخش قابل توجهی از شعب اخذ رأی.
قطع سرویس پیام کوتاه در روز رأی گیری به عنوان ابزار پیش بینی شده برای نظارت بر شعب اخذ رأی و انعکاس تخلفات از سوی ناظرین ستادهای اینجانب جهت پیگیری قانونی و قطع تلفنهای همراه و ثابت کمیته صیانت از آرا در زمان تجمیع و اعلام نتایج.

4. طراحی ساز و کاری غیر قابل نظارت و مغایر قانون برای تجمیع آرای شمارش شده و اعلام نتایج آرا به صورت مهندسی شده ( آن هم در حالی که قبل از شروع اعلام نتایج از سوی ستاد انتخابات وزارت کشور، نتایج انتخابات در سایتهای وابسته به دولت، سپاه و روزنامه کیهان درج شده بود )

5. مداخله گسترده و غیرقانونی بخش هایی از نیروهای مسلح قبل و حین انتخابات که خلاف نص صریح نظر حضرت امام (ره) می باشد.

6. وجود بیش از 170 حوزه اخذ رأی با میزان آرای مأخوذه بین 95 تا 140 درصد.

7. حمله به ستادهای انتخاباتی در شهرستانها و تهران و پلمپ ستاد مرکزی اینجانب و دستگیری رئیس و اعضای فعال آن که موجب اخلال در گردآوری کامل اسناد و مدارک تخلفات انتخاباتی گردید.

که همه موارد فوق دال بر وجود تخلفات برنامه ریزی شده و سازمان یافته جدی در امر برگزاری انتخابات است.

از آنجا که بنابر اعلام شورای نگهبان بخشی از تخلفات صورت گرفته در انتخابات دهم ریاست جمهوری بیرون از دایره صلاحیت بررسی آن شورا است و نیز بخش هایی از اعتراضات قانونی علاوه بر شخص وزیر کشور و عوامل و مجریان آن وزارتخانه متوجه نحوه عملکرد تعدادی از اعضای خود شورای نگهبان و تخطی آنها از ضوابط قانونی و نقض بیطرفی است، رسیدن به یک داوری منصفانه در این مورد اساساً نمی تواند در حیطه شورای نگهبان و به طریق اولی در حیطه هیأتی باشد که منتخب این شوراست، گذشته از اینکه برخی از افراد این هیآت در این انتخابات موضع بیطرف نداشته اند و نسبت به نتایج آن پیش از بررسی، اعلام موضع کرده اند که این مسأله به رفع ابهامات و اقناع افکار عمومی کمک نمی کند.

لذا اینجانب ضمن تأکید مجدد بر ابطال انتخابات به عنوان مناسب ترین راه برون رفت از معضل ایجاد شده و بازسازی اعتماد عمومی و صرفاً برای اینکه راهی نیز جهت رسیدگی از طریق یک هیأت حکمیت ملی گشوده بماند و اعتراض قانونی مردم در مرجعی مورد رسیدگی قرار گیرد که بتواند مورد اجماع ملی و وفاق عمومی بوده و رأی آن مورد قبول عموم رأی دهندگان و مایه اطمینان خاطر مردم باشد، پیشنهاد می کنم که موضوع به حکمیتی شرعی و قانونی و مستقل که مورد اتفاق نامزدها و حمایت آن دسته از حضرات آیات و مراجع عظام تقلید که حل و فصل موضوع را پیگیری نموده اند، باشد ارجاع داده شود.

 میرحسین موسوی


Friday, June 26, 2009

بانگ "الله اکبر" دیشب نیز خواب کودتاچی ها را آشفته کرد هر روز که می گذرد تثبیت کودتا دشوارتر می شود

برخلاف ظاهری که کودتاچیان بعنوان پیروز صحنه به خود گرفته اند، در دوازدهمین روز کودتا، برنامه های تبلیغاتی سیمای جمهوری اسلامی که سردار ضرغامی فرماندهی آن را برعهده دارد و همچنین نوشته های روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس و روزنامه ایران که همگی از ستاد کودتا دستور می گیرند، همگی حکایت از تشدید ساعت به ساعت آشفتگی در جبهه کودتا دارد.

تلاش جنون آسائی که مجموعه رسانه های سخنگوی کودتا می کنند تا کشتار مردم را به هر شکل ممکن از گردن خود باز کرده و به گردن دیگران بیاندازند، از جمله فشارهای سنگینی است که از جانب روحانیون قم و حتی در خود حاکمیت بر جبهه کودتا وارد می آید. انبوه فیلم هائی که از کشتار مردم تهیه شده و در اختیار مراجع مذهبی نیز گذاشته شد و همه نمایندگان مجلس و خبرگان و بقیه، اعم از نظامی و غیر نظامی آن را دیده و درجریان هستند، مانورهای رسانه های زیر سلطه کودتاچیان را به یک بازی کودکان تبدیل کرده است. از جمله نمونه فیلم هائی که نشان میدهد چه کسانی از بام ها به سوی مردم شلیک کردند، فیلمی است که بارها و بارها از شبکه تلویزیونی سی ان ان پخش شده است

اظهارات شتابزده سردار علی فضلی که چند روز غایب بود و حالا بعنوان مدافع کودتا به صحنه بازگشته و ادعای کشته شدن بسیجی ها در جریان کشتار مردم بی سلاح را طرح کرده نیز خود دلیل دیگری بر تشدید فشار و آشفتگی در جبهه کودتاست. حتی سخنرانی رهبر برای نمایندگان مجلس نیز حکایت از همین وضع دارد. در آن شرفیابی، برخلاف همه مراسم مشابه، این بار هیچ کس در کنار علی خامنه ای ننشسته بود. او به نمایندگان توصیه کرد با احمدی نژاد مهربان باشند. اما خود او کاملا مطلع بود که از جمع همه آن نمایندگانی که در مقابلش و این بار برخلاف همیشه روی صندلی نشسته بودند و نه روی زمین و او بر فراز صندلی، دعوت احمدی نژاد را برای شام آشتی نپذیرفته و نرفته بودند. از جمله اعضای هیات رئیسه مجلس.

درحالیکه رهبر، اکنون 7 روز است کار انتخابات را تمام شده اعلام کرده و چند بار هم بر آن تاکید کرده، هنوز نه شورای نگهبان جرات می کند این تقلب بزرگ و تاریخی را رسما تائید کند، نه مجلس شورای اسلامی پذیرفته و نه مراجع تائید کرده اند. در آخرین بیانیه ای که سرانجام پس از مذاکرات بسیار و حتی التماس دعا، آیت الله مکارم شیرازی شب گذشته منتشر کرد، توصیه به "آشتی ملی" شد و نه قبول نتیجه انتخابات! و این درحالی است که حداقل دو تن از مراجع، یعنی عبدالکریم موسوی اردبیلی و صانعی رسما نتیجه انتخابات را قبول نکرده اند. موسوی اردبیلی عضو شورای انقلاب، رئیس شورای عالی قضائی(جانشین آیت الله بهشتی پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی و از جمله سه روحانی است که پس از درگذشت آیت الله خمینی قرار بود عضو شورای رهبری شود. شورایی که در آن علاوه بر او، هاشمی رفسنجانی، احمد خمینی وعلی خامنه ای قرار بود عضو باشند.) و در راس همه اینها آیت الله منتظری قرار دارد که اعلم ترین مرجع مذهبی ایران است و گفته می شود آیت الله سیستانی او را مرجع اعلم در ایران می داند. وی با شدیدترین موضع گیری کودتای انتخاباتی را محکوم کرده است.

این هنوز، همه واکنش ها نسبت به کودتای 22 خرداد و آشفتگی در جبهه کودتاچی ها نیست. کودتائی که برای نخستین بار صف بیعت با خامنه را در حاکمیت جمهوری اسلامی شکست و میخی شد بر تاب "فصل الخطاب". جمعه گذشته و در تحلیل خطبه های نماز جمعه علی خامنه ای در نماز جمعه که در آن عملا فرمان تیراندازی به سوی راهپیمایان را صادر کرد، سایت تورجان که معمولا منعکس کننده فضای حاکم بر محافل مذهبی است، در باره آن نماز جمعه نوشت:

«سخنان امروز آیت الله خامنه ای کاملاً قابل پیش بینی بود. اما آنچه که در نماز جمعه امروز نمود بیشتری داشت و برای خود من قابل تأمل بود، غیبت معنادار هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، حاج حسن خمینی، میرحسین موسوی، خاتمی و کروبی بود. در نماز جمعه ای که قرار بود نماد وحدت و بیعت با رهبری باشد، غیبت بی سابقه این چند چهره همیشه حاضر و بویژه هاشمی و ناطق نوری و خاتمی که در چنین نماز جمعه هایی حضور داشته اند، آیا به معنای خروج آنها از بیعت با رهبری است؟ نظر شما چیست؟»

باز هم، اینها هنوز بازگو کننده همه آنچه درجبهه کودتا می گذرد نیست. در مجلس شورای اسلامی، علیرغم توصیه های رهبر، بسیار بعید به نظر می رسد کار احمدی نژاد به این آسانی به سرانجام برسد. آن هم در شرایطی که تنها یکصد نماینده وابسته به موتلفه اسلامی، سپاه و معدود باقی مانده یاران احمدی نژاد برای حمایت از احمدی نژاد باقی مانده است. این رقم نیز با یک چرخ حوادث می تواند آب شود.

آغاز تحقیق در باره تقلب در انتخابات، آن هم با سرپرستی فردی مانند علاء الدین بروجردی معاون سابق وزارت خارجه و با نفوذ ترین فرد حاضر در مجلس(همطراز لاریجانی و شاید برتر از او)، حادثه کوچکی نیست که ستاد کودتا بتواند آن را نادیده بگیرد. بویژه ملاقات این هیات با هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی. بخشی از جنجال سازی های روح الله حسینیان در مجلس علیه لاریجانی ناشی از چراغ سبزی است که او به بروجردی برای این تحقیق داده است. آیا امکان دارد لاریجانی بدون همآهنگی با ایت الله جوادی آملی در قم و آیت الله خرازی در شورای نگهبان، و حتی برخی فرماندهان سپاه وارد چنین عرصه ای شده باشد؟

شتاب فراکسیون یکصد نفره احمدی نژاد در مجلس برای سرهم بندی کردن مراسم تحلیف و معرفی کابینه و سخنان و تائید های فراقانونی رهبر درباره انتخابات – درحالیکه هنوز شورای نگهبان هم نظر خود را نداده- و ... همگی می گوید هر روز که از حضور نظامی ها در خیابان ها و چهره نظامی شهرهای ایران میگذرد، کار بر کودتاچی ها دشوار تر می شود. بویژه که بانگ الله اکبرهای شبانه همچنان ادامه دارد. مراجعی که نگران آینده جمهوری اسلامی و از کف دادن آن هستند، قطعا گوش خود را برای نشنیدن این الله اکبرها نگرفته و در آن پنبه نکرده اند. برای آنها هنوز فریاد اعتراضی مردم با الله اکبر توام است و فرصت برای نجات اسلام و جمهوری اسلامی باقی.

دراین تب و تاب است که بالاخره عکس جدیدی از مجتبی خامنه ای پیدا شد. آن هم در کنار استادش آیت الله مجتهد تهرانی که دست کمی از آیت الله مصباح یزدی ندارد. این آقازاده که تصور کرده "شاپورعلیرضا" پهلوی است و از "محمدرضا" ( بخوانید مصطفی، برادرش) قاطع تر است و به پدر ( بخوانید رضاشاه) شبیه تر، با نقشی که در کودتای انتخاباتی ایفاء کرد، اگر جمهوری اسلامی را برباد ندهد، کرسی ولایت پدرش را تا اینجای کار تق و لق کرده است!


Thursday, June 25, 2009

ابراهيم نبوي: پیروزی بزرگ سبزها

ما بی شماریم، این همان رازی بود که وقتی گفتیمش حتی خودمان هم باور نمی کردیم. حتی نمی توانستیم تصور کنیم که این " ما" تا کجا بزرگ و تا کجا بی پایان است. امروز بعد از چند ماه، این " ما" چنان تنومند و بلند قامت و استوار شده است که حالا دیگر خبر اول جهان است. ما بر تصویر کریهی که احمدی نژاد از ایران و ایرانیان ساخته بود، پیروز شدیم. امروز همه جهان باور کرده است که احمدی نژاد هیچ ربطی به ایران ندارد، که " ما" چنان کردیم که جهان امروز می داند مردم ایران با شجاعت و دلیری رای به احمدی نژاد نداده و با تمام وجودش پای انتخاب خود ایستاده است. امروز تمام جهان تصویر مقاومت تهران است در مقابل دیکتاتوری و استبداد. داستان شهامت و درایت و صلح خواهی یک ملت. ما پیروز شدیم.
ما پیروز شدیم، چون توانستیم چهره ایران را از ایران احمدی نژاد به ایران مردمی مصمم برای احقاق حقوق مدنی خود تبدیل کنیم. امروز چهره ایران در جهان دیگر چهره مرد دروغگوی تندرویی نیست که جنگ می خواهد، بلکه چهره زیبای پسران و دخترانی هستند که آزادی می خواهند و می خواهند خواسته شان را به متقلبان و دروغگویان تحمیل کنند.
ما پیروز شدیم، چون توانستیم یک انتخابات را به یک جنبش تبدیل کنیم، رنگ زیبای سبز را به نماد انتخاباتی تبدیل کنیم و شب های شاد خرداد 88 را به مردم ایران هدیه کنیم. مردم در آن شب ها خیابان هایی را که سالها بود از دست داده بودند، دوباره به دست آوردند، در آن خیابانها زنجیر سبزی بستند، خیابان را از سیاهی به سبزی بدل کردند، آواز خواندند و طنز را به خیابان بردند. مردمی که عادت کرده بودند در خیابان جدی و اخمو باشند، شهر به شهر خندیدند. ما جنبش سبز را ساختیم و این جنبش حالا دیگر به زور تانک و هلیکوپتر هم به خانه نمی رود.
ما پیروز شدیم، چون توانستیم در انتخاباتی پرشکوه حاضر شویم و به لایق ترین کسی که در میان نامزدها بود رای بدهیم. ما لکنت و تردید و دودلی موسوی را از او گرفتیم و به او نشان دادیم که اگر از حقوق مردم دفاع کند ما هم از او حمایت می کنیم. ما به او شجاعت بخشیدیم و از او اعتماد گرفتیم. ما در انتخابات پیروز شدیم. شدت این پیروزی چنان بود که آنان مجبور شدند با تقلبی آشکار، قطع کلیه ارتباطات، با کودتای نظامی خودشان را پیروز نشان دهند. اما ما با قدرت و به دور از خشونت همانطور که گفته بودیم بر سر حرف مان ماندیم.
ما پیروز شدیم، چرا که توانستیم یک رهبر یکدل و یکرنگ را به رهبران اصلاح طلب دیگر اضافه کنیم و بحران رهبری را که در سالهای اخیر جنبش اصلاحات را دچار سردرگمی کرده بود، حل کنیم. یافتن موسوی و نشاندن او بر شانه های ملتی که در کنار اوست، پیروزی بزرگ ما بود.
ما پیروز شدیم، چون موفق شدیم برای نخستین بار پس از سالها مردمی همدل و همراه بسازیم، مردمی که با شهامتی بی نظیر و نظمی حیرت آور راهپیمایی چند میلیون نفری سکوت را در مقابل چشمان ایرانیان و جهانیان برگزار کردند. ما توانستیم در میان دهها هزار مامور ضد شورش بدون کوچکترین تندروی و خشونت طلبی خواست مان را بگوئیم و بر آن تاکید کنیم. ما برای همیشه پیروز شدیم، چون دیگر گفتن اینکه " مردم ایران شجاعت و پایداری ندارند" یک داستان قدیمی است. جنبش سبز شجاعت گمشده همه ماها را به ما بازگرداند. حنجره های گرفته ما بازشد و شب ها آسمان تهران و سراسر ایران طنین الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور گرفت. طنینی که هر روز قوی تر می شود.
ما پیروز شدیم، چون تصمیم گرفتیم خودمان، رئیس جمهور منتخب مان و حکومت را وادار کنیم که از ما صرف نظر نکنند. ما مردم هستیم، مردمی که دموکراسی را به حکومت تحمیل کردند و می کنند. ما هزینه های این رفتار سیاسی را پرداختیم و می پردازیم.
ما پیروز شدیم، چون اگرچه بسیاری از عزیزترین و بیگناه ترین مردمان مان کشته شدند و به زندان رفتند، اما این ما نبودیم و نیستیم که خشونت را ایجاد کردیم. ما شیشه ای نشکستیم و خانه ای آتش نزدیم، ما بر سر بامی نجستیم و ما چماق به دست نگرفتیم. ما میلیونها تن بودیم، با دل های پر از میل به آزادی و دهان های بسته. تلاش آنان برای تبدیل مردمی خشمگین به شورشگرانی که می توان سرکوب شان کرد عقیم ماند. ما همچنان با هوشمندی و درایت راههای مبارزه غیرخشونت آمیز را پیدا می کنیم و تا آخر پیروز می شویم.

 

ما سبزها پیروزیم، چون توانستیم حتی رقبای انتخاباتی و مخالفان تحریم کننده را نیز به صف خود بکشانیم و تمام دوستانی که همدیگر را در مجادلات سیاسی و در فضای یاس آلود پیش از خرداد 88 گم کرده بودند، دوباره به هم پیوستند و در هر جایی که ایرانیان زندگی می کنند اتحاد و همدلی را ساختیم، این همدلی را هیچ کس نمی تواند از ما بگیرد.
ما سبزها پیروز شدیم، چون توانستیم حتی در دل کسانی که دشمنانه به ما نگاه می کردند این احساس را ایجاد کنیم که ما مردمانی صلح طلب هستیم که فقط حق مان را می خواهیم. ما نه انقلاب می خواهیم، نه خواهان دشمنی با کسی هستیم. حالا دیگر حتی کسانی که ده روز قبل به احمدی نژاد رای داده بودند، در کنار ما هستند و قدرت طلبان خشونت طلب جز مزدورانی که با گرفتن دستمزد روزانه مردم را کتک می زنند و می کشند هیچ کسی را ندارند.
ما سبزها جهان را تسخیر کردیم. ما در همه شبکه های تلویزیونی و روی جلد همه مجله ها و در همه پارلمانها و در همه شهرها حضور جدی داریم، ما پیروز شدیم، چون هرچه کردند و می کنند که از ما انقلابیونی شورشگر بسازند نمی توانند. ما مردمانی هوشمندیم که زیر سیطره مردمانی زورگو زندگی می کنیم، هوش و دانایی ما به ما راههای نجات را نشان می دهد، ما جنبش سبز را ادامه می دهیم، زورگویان را خسته می کنیم و شهر سبزمان را از آنان پس می گیریم، ما ایران را سبز و زیبا می خواهیم.
ایران سرزمین ماست، ما مردمی متحدیم، ما مردمانی بی شماریم، ما رهبرانی قابل اعتماد داریم، ما می دانیم چه می خواهیم و با وجود دشواری راه، می دانیم که فردا سبز ترین روز خداست.


دفتر ارتباطات مردمي ميرحسين موسوي اعلام کرد: درخواست صدور مجوز برای گردهمایی در حال پیگیری است

بسمه تعالي
ملت شريف ايران 
برای پاسداشت ياد شهيدان روزهاي گذشته و تأكيد بر حقوق قانوني مردم، مطابق اصل 27 قانون اساسي، از مراجع ذي‌ربط درخواست مجوز گردهمايي داشته ايم كه متأسفانه جواب مثبتي دريافت نكرده ايم. تلاش براي استفاده از اين حق قانوني ادامه دارد و در صورت اخذ مجوز مراتب به استحضار شما مردم بزرگوار خواهد رسيد.

دفتر ارتباطات مردمي ميرحسين موسوي
http://kalemeh.ir/vdcd.z0n2yt0jka26y.txt


بيانيه شماره 8 مهندس موسوي : با ترفندهايي كه ماهيت آن براي همه مردم روشن شده است از صحنه بيرون نمي روم

بسمه تعالي
مردم هوشيار و شريف ايران
طي روزهاي اخير صدا و سيما، خبرگزاريهاي دولتي، برخي روزنامه هاي دولتي و سايتهاي اينترنتي وابسته به دولت و روزنامه كيهان، بخش عمده اي از فضاي خود را به وارونه جلوه دادن آنچه قبل، حين و پس از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري ايران رخ داد، اختصاص داده اند. آنها با استفاده از امكاناتي كه متعلق به شماست، نه تنها به پنهان ساختن تخلفات و حوادث دلخراشي كه در ايام اخير اتفاق افتاد مي پردازند بلكه مسئولان مستقيم و غيرمستقيم آن را كسي معرفي مي كنند كه تنها شما را در مسير احقاق حقي كه داشته ايد همراهي كرده است.
واقعيتي كه آنان بيهوده تلاش مي كنند ناديده انگارند آن است كه در اين انتخابات تقلبي بزرگ اتفاق افتاده و پس از آن، معترضان به اين وضعيت به گونه اي غيرانساني مورد هجوم قرار گرفته و كشته، زخمي و يا بازداشت شده اند. اگر با مسببين جنايت كوي دانشگاه در 18 تير 1378 به گونه اي مناسب و قانوني برخورد مي شد امروز شاهد تكرار آن فجايع در ابعادي وسيع تر و وارونه جلوه دادن واقعيتها به گونه اي جسورانه تر نبوديم. 

همان ها هستند كه هنوز با اتكاء به امكاناتي كه متعلق به عموم مردم است در راستاي منافع گروهي خود بي پروا به دروغ گويي و پرونده سازي براي ديگران ادامه مي دهند و افعالي را كه خود عامل آن هستند را به بنده نسبت مي دهند. آنان غافلند كه موسوي با اين ترفندهايي كه ماهيت آن براي همه مردم روشن شده است از صحنه بيرون نمي رود. آنچه در اين روزها رخ داد اصل نظام جمهوري اسلامي را كه ميراث امام بزرگوار و شهداي گرانقدرمان است هدف قرار داده و اين چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذاشت و با طرح اتهاماتي اينگونه و تهديد به محاكمه از آن صرفنظر نمود.
من نه تنها از پاسخ گويي در برابر اين اتهامات واهمه اي ندارم بلكه آمادگي دارم تا نشان دهم چگونه مجرمان انتخاباتي در كنار مسببان اصلي اغتشاشات اخير قرار گرفتند و خون مردم را بر زمين ريختند و اكنون كوشش مي كنند صحنه هايي را كه صدها شاهد و دهها تصوير آن را گواهي مي دهند به گونه اي ديگر جلوه دهند؛ آماده ام تا نشان دهم چگونه كساني كه عملشان در راستاي ايجاد هرج و مرج در كشور؛ تضعيف نظام و منافع بيگانگان است تلاش نمودند به بهانه تخريب‌گريهاي عناصري نامعلوم، جنبش سبز شما را اغتشاشگري و وابسته به بيگانه معرفي كنند؛ ولي حاضر نيستم به خاطر مصالح شخصي و هراس از اينگونه تهديدها از ايستادگي در سايه شجره سبز استيفاي حقوق ملت ايران كه امروز به خون به ناحق ريخته شده جوانان اين كشور آبياري شده است لحظه اي صرف‌نظر نمايم. از مجموع آراي ريخته شده در صندوقها تنها يك رأي متعلق به من است و شما به خوبي مي دانيد كه مشكل آنها با ميليونها رأيي است كه جوابي براي سرنوشت آنها ندارند.
باز هم از عموم ملت شريف ايران متواضعانه درخواست مي كنم با حفظ آرامش و پرهيز از ايجاد تنش، در دام بدخواهان كه كوشش مي كنند اين حركت گسترده اجتماعي را شورش و اغتشاش و وابسته به بيگانه قلمداد كنند، نيافتند و با زيركي و هوشياري كه ويژگي ممتاز شماست اين توطئه ها را مهار نمايند. تداوم اعتراض در چارچوب قانون و با رعايت اصول و مباني نشأت گرفته از انقلاب اسلامي راهبرد اصلي است كه ضامن تداوم و دسترسي به اهداف شماست.
دشمن خارجي با همراهي ياران جاهل و طماع خود در داخل بر آنست كه مطالبات اين حركت عظيم خودجوش را به خوارج بيرون از نظام نسبت دهد و حتي الله اكبرهاي از دل برآمده شما را چون قرآنهاي سر نيزه معرفي كند. بر ماست كه با رفتار و گفتار خود اين توطئه شوم را خنثي نماييم.

برادر و خدمتگزار شما – ميرحسين موسوي
چهارم تیر 1388


برای جلب حمایت آنها از مقاومت در برابر کودتا تلفن و ای میل تماس با مراجع در قم

سیل تماس تلفنی و ارسال ای میل همراه با لینک فیلم کشتارهای 11 روز اخیر در سراسر کشور به سوی دفتر مراجع مذهبی روان است. این اقدام اعتراضی می رود تا به یک جنبش افشاگری و آگاه کننده مراجع مذهبی در ایران بیانجامد که کودتاچی ها تلاش می کنند آنها را نیز از ماهیت وقایع دور نگهدارند و ارتباط آنها را با مردم قطع کرده اند. این تماس ها از داخل و خارج کشور جریان دارد و گفته می شود تاثیر مهمی در مقاومت این مراجع در همراهی با علی خامنه ای در کودتای انتخاباتی داشته است. هر ایرانی در خارج و داخل کشور که به این جنبش بپیوندد، یک گام مفید در مقابله با کودتا برداشته است. حکومت هنوز می گوید نظامی نیست، بلکه مذهبی است و به همین دلیل ضرورت دارد فشار مذهبی را بر آن افزود.
دفتر آیت الله سیستانی در قم
تلفن: 7741415 الی 9 با کد قم 0251
آیت الله مکارم شیرازی
تلفن: 7840003 با کد قم 0251
آیت الله جوادی آملی
تلفن: 2931178 و2931168 با کد قم - 0251
آيت الله وحيد خراساني
تلفن: 7740611 و ٤٤٥ ٤٢ ٧٧ با کد قم 0251
آيت الله صافي
تلفن: 7479 با کد قم – 0251 (شماره تلفن، چهار رقمی و صحیح است)
آيت الله صانعي

تلفن: 7744009 الی 10 و 7831660 الی 62 و7744767 با کد قم 0251
آيت الله موسوی اردبيلي

تلفن: 7745291 الی 3

آيت الله روحاني

تلفن: 7743538 با کد قم - 0251

آیت الله حسینی شیرازی تلفن: 7700368
آیت الله مظاهری تلفن: 4464691 با کد اصفهان - 0311
به یاد داشته باشید که کمیت و تعداد و گستردگی این تماس ها بسیار مهم تر از کیفیت و سرانجام یک مکالمه ی خاص است. مهم این است که در پایان روز بیت یک مرجع تقلید به او گزارش بدهد که امروز 200 تماس تلفنی درباره سرکوب خشونت آمیز مردم دریافت کرده اند؛ از مردمی که نه با کسی سر جنگ دارند، نه اهل آشوبند؛ فقط از اینکه کسی خون خواهر و برادرشان را بی جهت روی زمین ریخته، به او شکایت برده اند.
اغلب مراجع، یکی دو خط بیشتر تلفن برای ارتباط با مردم ندارند. با فرض اینکه هر تماس به طور متوسط 5 دقیقه طول بکشد، فقط 280 نفر آدم لازم است تا یک شبانه روز کامل تلفن های دفتر آیت الله، زنگ بخورد و صدای شکایت مردم شنیده بشود.

2 –  ایمیل:
اینها نشانی ایمیل و وب سایت مراجع است.
آیت الله سیستانی
ایمیل:sistani@al-sistani. org
وبسایت:http://www.sistani. org
آیت الله مکارم شیرازی
ایمیل:Makarem@makarem. ir
وبسایت:http://www.makarems hirazi.org

آیت الله جوادی آملی
وبسایت:http://esra. ir/main.asp
ایمیل:
دفتر آقای جوادی آملی ایمیل ندارد. برای ارسال ایمیل به آدرس زیر در سایت ایشان بروید؛ متن و عنوان نامه تان را همان جا بنویسید و دکمه ارسال را بزنید. http://esra. ir/new/mail. php
آيت الله وحيد خراساني
ایمیل:info@vahid-khorasan i.ir
وب سایت:http://www.vahid- khorasani. ir
آيت الله صافي
ایمیل:Saafi@Saafi. Net
وبسایت:http://www.saafi. ir
آيت الله صانعي
وبسایت:http://saanei. org
ایمیل:info@saanei.org
آيت الله موسوی اردبيلي
ایمیل:
mousavi@ardebili. org
ardebili@ardebili. org
وبسایت:http://www.ardebili .com
آيت الله روحاني
ایمیل:Rohani@rohani. ir
وبسایت:http://www.rohani. ir
آیت الله حسینی شیرازی
ایمیل:info@shirazi. ir
وبسایت:http://www.shirazi. ir
آیت الله مظاهری
ایمیل:info@almazaheri. org
وبسایت:http://www.almazahe ri.ir
آیت الله مجتبی تهرانی
ایمیل:
در وبسایت آقای مجتبی تهرانی، ایمیلی برای تماس درج نشده است. برای ارسال نامه به ایشان به آدرس زیر بروید، متن پیامتان را بنویسید و دکمه ی "ثبت" را فشار دهید.
http://mojtaba- tehrani.ir/ index.php/ page,ContactUs
وبسایت:http://mojtaba- tehrani.ir
آیت الله بیات زنجانی
ایمیل:
در وبسایت آیت الله زنجانی، ایمیلی برای تماس درج نشده است. برای ارسال نامه به ایشان به آدرس زیر بروید، متن پیامتان را بنویسید و دکمه ی "ارسال" را فشار دهید.
http://bayatzanjani .net/fa/9. html
آيت الله العظمي نوري همداني
وب سایت:http://www.nooriham edani.com
ایمیل:
در وب سایت آیت الله نوری همدانی، ایمیلی برای تماس گرفتن با ایشان ذکر نشده. برای ارسال ایمیل، باید به آدرس زیر بروید و بعد از نوشتن پیامتان دکمه ارسال را بزنید.
http://www.nooriham edani.com/ index.php? action=contact
 به غیر از متنی که برایشان می نویسید، پیشنهاد می کنیم لااقل لینک یکی از فیلم های کشتار و برخورد خشونت آمیز با مردم را برایشان بفرستید.
این هم لینک بعضی از فیلم ها:
 http://www.4shared.com/file/113239451/44c5560e/shahadate_ khaharam. html
http://www.4shared.com/file/113240065/a0a4fa92/shelik_va_jan_ dadane_dokhtare_ javan.html
http://www.4shared.com/file/113240787/d566a0b5/royaroie_mardom_ ba_gurd.html
http://www.4shared.com/file/113241711/557bd9ac/shelik_be_ mardom.html
http://www.4shared.com/file/113242546/a759c3ca/dargiri_dar_ amirabad. html
http://www.4shared.com/file/113243217/10da76f9/dargiri_va_ tirandazi_ dar_tehran. html
   





بيانيه شماره 7 مهندس ميرحسين موسوي درباره دستگیری اعضای تحریریه روزنامه «کلمه سبز» و محدودیت های رسانه های غیر دولتی منتشر شد

بسمه تعالي
هموطنان عزيز
در پي مانع تراشي ها و تهديدهاي مكرر كه در عمل انتشار روزنامه كلمه سبز را پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري متوقف كرده بود، به اين حد نيز اكتفا نشد و شبانگاه دوشنبه 1/4/88 دفتر روزنامه مورد هجوم مأموران امنيتي قرار گرفت و كاركنان شريف آن دستگير و روانه بازداشتگاه شدند.
در حالي كه مقامات كشور و رسانه هاي دولتي مرتباً بر قانون و اجراي آن تأكيد مي كنند و معترضان به تقلب وسيع صورت گرفته در انتخابات به قانون شكني متهم مي شوند، چنين برخوردي با روزنامه اي كه با اخذ مجوز قانوني شروع به انتشار نموده و مسئولان، دبيران، خبرنگاران و كادر فني و اداري آن، غيرقابل درك است، مگر با قبول آنكه براي عده اي حاكميت قانون تا جايي پذيرفته است كه براي محدود كردن اعتراض مخالفان باشد و نه چيزي ديگر.
اين قانون شكني در حالي صورت مي گيرد كه ديگر رسانه هايي كه از طريق آنان ارتباط اينجانب با جامعه برقرار مي شد و نيز مطبوعات ورسانه هاي غيردولتي مورد محدوديت جدي قرار گرفته اند و تنها مجراي باز براي اطلاع رساني به مردم جريان خبرسازي يك سويه رسانه ملي و رسانه هاي دولتي است و متأسفانه جامعه را به سمت دريافت اطلاعات از طريق رسانه هاي خارجي سوق مي دهد.
 
اين برخوردهاي غيرقانوني، مبتني بر تحليل نادرست دولت از شرايط اجتماعي حاكم است كه راه را براي نفوذ بيگانگان در تحولات كشور باز مي كند و حركت در مسير اصلاح امور جامعه را در چارچوب مباني نظام جمهوري اسلامي دشوار مي سازد.
ضمن اعتراض شديد به تداوم اين رويه هاي غيرقانوني، بر حق ملت ايران در استفاده از ظرفيتهاي قانون اساسي براي ابراز مخالفت با آنچه در انتخابات اخير و پس از آن روي داده تأكيد مي نمايم و آن را جزء لاينفك حقوق آنها بر اساس اين سند ميثاق ملي مي‌دانم و بر پيگيري آن اصرار مي‌ورزم.

برادر و خدمتگزار شما- ميرحسين موسوي
چهارم تیر 1388


Wednesday, June 24, 2009

لینکهای خواندنی

در انگلستان مسدود شد : حساب بانکی مجتبی خامنه ای با1 میلیارد و 600 میلیون دلار

دولت انگلستان حساب بانکی‌ "مجتبی خامنه‌ای" پسر علی خامنه ای را در یکی‌ از بانک‌های لندن به مبلغ ۱ میلیارد و ششصد میلیون دلار مسدود کرد. با آنکه دولت انگلیس از مدت ها پیش اطلاع داشت که این حساب بانکی متعلق به کیست اما بهانه ای قانونی برای کنترل آن نداشت، که با فاش شدن نقش وی در کودتای اخیر، این مجوز پیدا شد.گفته می شود حساب های مشابهی در آلمان به مبلغ ۸۰۰ میلیون دلار به نام مجتبی‌ تهرانی‌ و ۷۴۰ میلیون دلار به نام فردی به اسم شجونی وجود دارد که در صورت اثبات نقش دارندگان این حساب ها در کودتای اخیر، این حساب ها نیز می تواند تا رسیدگی به آنها و مشخص شدن ارتباط دارندگان آنها با کودتای اخیر در ایران مسدود شود. مجتبی تهرانی می تواند "آقا تهرانی" رئیس مداحان طرفدار احمدی نژاد باشد که نقش مهمی در تمام حوادث 4 سال گذشته و در بسیج حزب پادگانی و حوادث 10 روز گذشته در شهرهای ایران علیه مردم و کشتار آنها داشته است. شیخ شجونی نیز از اعضای رهبری حزب موتلفه اسلامی و از جمله دست اندرکاران هدایت تیم های چماق بدست در روزهای اخیر است. تا آنجا که ما اطلاع داریم، جمع پول هائی که افرادی مشابه افراد یاد شده در بانک های اروپائی دارند نزدیک به 10 میلیارد دلار است، که عمدتا پولی است که رانت های نفتی و دریافت حق کمیسیون در قراردادهای نفتی جمع شده است.

کودتاچی ها در تله ای افتاده اند که برای انتخابات گذاشته بودند

هر روز که از عمر کوتاه کودتا در جمهوری اسلامی می گذرد، گره کور دیگری به مجموعه گره های کور قبلی زده می شود و بتدریج کودتاچیان و مخالفان حکومتی کودتا نیز در کاری که کرده اند وا مانده اند. آشفتگی در جبهه کودتا به همان اندازه است که خشم و نفرت در جبهه ضد کودتا.
رهبر که در کمتر از ده روز به سکه یک پول در میان مردم تبدیل شد، قرار است این جمعه هم در تهران نماز بخواند و حرف بزند. دور از ذهن است که او دیگر بتواند آب رفته را به جوی باز گرداند. چنین کاری از مردانی بر می آید که وی در زمره آنها نیست. چنان که آیت‌الله خمینی بود و توانست در یکی از بحرانی ترین شرایط کشور اعلامیه داده و بگوید جام زهر پذیرش پایان جنگ با عراق را سر می کشد!
سخنگوی از حال رفته شورای نگهبان صبح دیروز مصاحبه کرد و گفت که اعلام قطعی نظر شورای نگبهان در باره نتیجه انتخابات "نوک" زبانش است. چنان که حتی مدعی شد شورای نگهبان معتقد است تخلف چندانی هم انجام نشده است. چند ساعت بعد متن دو نامه عاشقانه بین احمد جنتی و علی خامنه ای منتشر شد که در اولی دبیر شورای نگهبان خواهان 5 روز مهلت بیشتر برای بررسی پرونده انتخابات و اعلام نظر این شورا شده بود و در نامه دوم نیز رهبر به جنتی لبیک گفته و موافقت کرد. حالا یکبار دیگر، برای گرفتن دسته گلی که همگی با هم به آب داده اند، می خواهند ابتدا فکری برای خطبه نماز جمعه رهبر کنند و بعد از آن خطبه و واکنش های مردم ببینند می شود این دسته گل را از آب بیرون کشید یا نه!
در این میان گفته می شود، میرحسین موسوی تمام اسناد و مدارک تقلب در انتخابات و شمارش آن و همچنین اسناد مغایرت داشتن نتیجه ای را که اعلام شد با نتیجه ای که علیرغم همه تقلب ها و دستکاری ها بدست آمده بود تنظیم کرده تا منتشر کند. حتی گفته می شود متن تماس وزارت کشور با وی و اعلام پیروزی و موافقت رهبر با اعلام آن را نیز وی تدوین کرده و منتظر است تا شورای نگهبان حرف آخرش را بزند تا او همه آنها را منتشر کند.
در چنین شرایطی است که شورای نگهبان اعلام نظرش را 5 روز به عقب انداخته تا همه با هم یک راه حلی پیدا کنند. بویژه که بیم از کشیده شدن مسئله به مجلس خبرگان نیز وجود دارد. یعنی اسناد تقلب رسما به این مجلس ارائه شود که در این صورت فقهای شورا و شخص رهبر که بر تقلب صحه گذاشته، از نظر شرعی از صلاحیت می افتند. زیرا هم دروغ گفته اند و هم تقلب کرده اند و هم با این دروغ و تقلب علاوه بر خونی که به پای آن ریخته اند، بزرگترین ضربه را به اعتبار بین المللی کشور و به اعتماد ملی زده اند و بزرگترین دستآورد انتخابات، یعنی مشارکت تاریخی مردم را برباد داده و کشور را در معرض خطر خارجی قرار داده اند.
آشفتگی در سنگرهای دیگر نیز آشکارتر از آنست که بتوان انکار کرد:
علی لاریجانی و بدنبال وی، محمد رضا باهنر، یعنی رئیس و نایب رئیس مجلس منتقد روش خبر رسانی سیمای جمهوری اسلامی شده و خواهان دعوت از میرحسین موسوی برای حضور در تلویزیون شده اند. آنها می کوشند در گام اول بحران را از خیابان جمع کرده و به گفتگوی تلویزیونی بکشند، تا بلکه در گام های بعدی راه حلی پیدا شود.
حسین شریعتمداری در کیهان و سردار ضرغامی در سیمای جمهوری اسلامی، ساز دیگری می زنند و حتی می کوشند میرحسین موسوی را عامل بقول خودشان اغتشاش معرفی کنند. خط را از ستاد کودتا و شخص مجتبی خامنه ای می گیرند؟ تا جزئیات کودتا و نقش آفرینان آن معلوم نشود، به این سئوال نمی توان پاسخ داد.
در این آشفته بازار، خانم فاطمه آلیا نماینده مجلس پیشقدم شد که عده ای از نمایندگان مجلس را به خواستگاری دوباره احمدی نژاد برده و زمینه مراسم تحلیف او را فراهم کند. این درحالی است که هنوز شورای نگبهان تکلیفش با انتخابات روشن نیست و رهبر هم که جلو جلو او را رئیس جمهور محبوب خود اعلام کرده، حالا ریشش در دست خبرگان رهبری است تا بلکه جلوی یکه تازی او را بگیرد.
مصاحبه های صدائی و سیمائی فرماندهان انتظامی که در آنها از برخورد قاطع با مردم معترض به نتیجه انتخابات سخن می گفتند متوقف شده است. نتیجه این برخورد قاطع خونی است که در خیابان ها ریخته شد و اجسادی است که در خیابان انقلاب و کوچه ها و خیابان های منشعب از آن در روز شنبه جمع شد. شمار این قربانیان را تا 200 کشته برآورد کرده اند. "ندا سلطانی" تبدیل به نماد و سمبل فاجعه پرکشتار شنبه شده است.
بر سر آنچه از دست رفته، در میان فرماندهان سپاه بحث است. افسانه بسیج 20 و حتی 30 میلیونی که بی وقفه بر طبل آن کوبیده بودند، مجسمه ای برفی بود که در نفس گرم مردم معترض و به خیابان ریخته آب شد.
تهدید کردن امریکا به جنگ های نامتقارن (جنگ چریکی مردم با قوای اشغالگر) با دشمن متجاوز، در عمل تبدیل شد به جنگ و گریز داخلی!
افسانه سفرهای استانی رئیس جمهور به یکباره پوچ از آب در آمد و آنها که نامه هایشان را دراین سفرها جمع می کردند فریاد زنان علیه جمع کننده آن نامه ها ریختند به خیابان!
دروغ 24 میلیون رای به احمدی نژاد نیز قبل از آن که نیاز به مستندات حقوقی و قضائی داشته باشد، در خیابان ها باطل شد. از آن 24 میلیون، توانستند 40 هزار نفر را در میان فاطمی جمع کنند. کجاست نشانه آن 24 میلیون در مشهد، شیراز، تهران، تبریز، کرمانشاه، کرمان، اهواز، کردستان و حتی شهرهای کوچکی که در این 10 روز علیه کودتای انتخاباتی به خیابان ها ریختند و علیرغم کشتاری که از آنها کردند هنوز روزها خیابان ها را ترک نکرده و شب ها بر بام ها فریاد می زنند.
اینها اگر هنوز تبدیل به بحث های جدی در میان فرماندهان و بدنه سپاه نشده باشد، بزودی خواهد شد، و این در شرایطی است که نشانه هائی از آغاز این بحث ها در سپاه در دست است.
اطلاعیه ای که دو روز پیش بنام سپاه پاسداران منتشر شد، متنی است که حجت الاسلام ذوالنور جانشین نماینده رهبر در سپاه نوشته و دفتر سیاسی (روابط عمومی) سپاه منتشر کرده است. یعنی همان دفتری که سالها میردامادی مسئول آن بود و اکنون بعنوان دبیرکل جبهه مشارکت در زندان کودتاچی هاست. آیا این دفتر و اطلاعیه آن را فرماندهان سپاه و شورای فرماندهی آن قبول دارد؟ اگر قبول دارد چرا بنام همین شورا آن اطلاعیه منتشر نشده است؟
لطمه ای که با این کودتا در حساس ترین شرایط جهانی و خطراتی که متوجه ایران است، به اعتبار اجتماعی و مردمی سپاه وارد آمد، جبران ناشدنی است. دست آنهائی که در تدارک حمله به ایران اند، پشت این کودتا و ضربه به اعتبار مردمی سپاه و رسوائی بسیج 20 میلیونی و جنگ های متقارن نبود و نیست؟
اگر پاسخ مثبت باشد، چه کسانی باید باتهام خیانت به کشور باید محاکمه شوند، جز آنها که طراح و مجری بودند و هنوز در صدا و سیما و روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس از فاجعه دفاع می کنند؟
در اینسو، یعنی در جبهه ضد کودتا چه پیش آمده است. مردم کشته دادند، اما یکبار دیگر اعتماد ملی در کشور احیاء شد. مردم کشته دادند اما پس از سه دهه بار دیگر همدیگر را یافتند. مردم کشته دادند اما فهمیدند در حاکمیت چه می گذرد و کی به کی است! با کی طرف اند!
یک سر اوضاع بغرنجی که کودتا در آن گرفتار آمده، به خارج از کشور و عرصه بین‌المللی وصل است. انفجار فیلم و عکس و خبر در تمام رسانه های جهانی، موج عظیمی را از توجه افکار عمومی جهان نسبت به ایران بدنبال آورد که از بعد از جنگ ویتنام سابقه نداشت. حتی فروپاشی اتحاد شوروی و یا فروپاشی دیوار برلین نیز اینگونه افکار عمومی جهان را به خود مشغول نکرده بود.
زیر فشار این موج عظیم جهانی، اتحادیه اروپا، امریکا و سازمان ملل ناچار به موضع گیری شدند. چنان که نه تنها احمدی نژاد را تاکنون بعنوان رئیس جمهوری تائید نکرده اند، بلکه تجدید شمارش آراء انتخابات درایران (صدراعظم آلمان) و دخالت بین المللی علیه تقلب انتخاباتی و جلوگیری از کشتار مردم را طرح کرده اند.
پس از 30 سال، بزرگترین همبستگی ملی در خارج از کشور نیز شکل گرفت. تقلب در شمارش آراء چنان بود که جمعیت عظیم مهاجرین ایرانی را نیز شامل شد. در تمام کشورهای جهان رای اول مهاجرین به موسوی بود و وزارت خارجه و وزارت کشور در همآهنگی با هم این آراء را به نفع احمدی نژاد مصادره کردند. بدین ترتیب صدها هزار ایرانی مقیم اروپا و امریکا و حتی استرالیا و کانادا علیه این تقلب به پا خاستند و برای نخستین بار، تفاوت های فکری خود را کنار گذاشته و همبستگی خود را با مردمی که در داخل کشوراند اعلام داشتند. حتی شعارهای مردم داخل کشور را در خارج از کشور فریاد زدند.
بدین ترتیب است که از هم اکنون می تواند مدعی شد: بازنده صحنه ای که در برابر ماست، کودتاچی ها هستند!

Tuesday, June 23, 2009

نوکیا: ابزار شنود موبایل به ایران فروختیم و این یعنی دم بلند خروس

روزنامه سرمایه نوشت:
 شرکت مخابراتی نوکیا-زیمنس (NSN) فروش تجهیزات شنود مکالمات تلفن همراه به دولت ایران را تایید کرد. یک سخنگوی این شرکت گفت: «بخشIntelligent Solutions که تا ماه مارس سال جاری بخشی از شرکت نوکیا- زیمنس بود، نسخه محدود شده محصولی با نام Monitoring Centre را در نیمه دوم سال 2008 به ایران فروخته است.»
بن روم توضیح داد: «امکانات محصول مذکور به کاربران آن اجازه می دهد روی ای میل، تماس های تلفنی، پیام های متنی، پیام های ارسال شده توسط ابزارهایی مانند یاهو مسنجر و شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک «شنود قانونی» داشته باشند.»
به گفته این سخنگو، محصولی که در اختیار ایران قرار گرفت تنها امکان شنود مکالمات تلفن همراه را فراهم می کند و توانایی نظارت بر ترافیک اینترنتی را ندارد.


بخشی از نامه سرگشاده عبدالعلی بازرگان آقای خامنه ای! شما همان راه را رفتید که شاه رفت

جناب آقای سید علی خامنه ای، نمیدانم با چه زبان و از کدامین ظلم و جنایتى با شما سخن بگویم که مشفقان و دلسوختگان ملت نگفته باشند؟ در نظام متمرکز و مطلقه ای که همه راه ها منتهی به رأی و تصمیم شخصی شما گشته، نامه‌های ناصحانه متعددی در ارتباط با تقلب انتخاباتی وسرکوب خونین معترضین به جنابعالی نوشته شده که هیچکدام هم پاسخی دریافت نکرده‌اند. بنده نیز امیدی ندارم این نوشته از کانال‌های کنترل شده ارتباطی بیت بگذرد و به رؤیت شما برسد، با این حال بنا به وظیفه ملی و دینی خود نکاتی را یادآور می‌شوم.
میلیون ها ایرانی آزاده، به حق یا باطل، شما را در حوادث اخیر به خاطر حمایت بی دریغتان از رئیس جمهورو تقلب آشکار انتخاباتی همکاران او، عامل اصلی تشنجات و کشتارها می‌دانند و سیاست‌های یک طرفه و استبدادی شما را محکوم و عدالت و صلاحیت رهبری‌تان را انکارمی کنند.
شما جز تأیید شتابزده صحّت انتخابات پیش از زمان قانونی آن و مردود شمردن ادعای مخالفین بر تقلب درامانت ِ آراء، نه تنها هیچ دلیل و منطقی جز پافشاری بر درستی و "شیرینی"! آن ارائه ندادید، بلکه نیروهای سرکوب تحت فرمانتان را از "تلخی" عواقب کشتار منع نکردید. در حالی که باید به جای تهدید و توبیخ، با عدالت و انصاف و عذرخواهی از ملت، آن ها را آموزش و رشد می‌دادید.
با وجود بسته شدن خبرگزاری‌ها و همه امکانات و ابزار رسانه‌ای ِ قابل کنترل، برای بی خبر نگه داشتن توده‌های مردم از سرکوب سازمان یافته حاکمیت، به نظر نمی‌رسد برای شما محدودیتی برای آگاهی ازعوارض این قلع و قمع باشد. آیا هرگز گزارش و عکسی از شهدا و مجروحین وقایع اخیر را به سمع و نظر شما رسانده اند؟ آیا می‌دانید نزد خدا و خلقش، به عنوان تصمیم گیرنده اصلی و مسئول مستقیم آن ها پاسخگوی در دنیا و آخرت هستید؟ از دو حال خارج نیست؛ یا می دانید، یا نمی دانید. این سئوال را رهبر سلف شما در آستانه انقلاب از شاه کرد. آیا به یاد نمی‌آورید!؟
جناب آقای خامنه‌ای، اینک متاسفانه میان شما و بخش عظیمی از ملت اختلاف و فاصله‌ای عمیق افتاده است که در صورت لجاجت و بی‌اعتنائی به حقوق مردم، می رود خدای ناکرده به جنگی داخلی و برادرکشی منتهی شود. آثار چنین فتنه‌ای که تا ابد بر پیشانی عاملان آن باقی می ماند، نام نیکوئی از شما باقی نمی‌گذارد.
شما اگر در حوادث اخیر به جای دستگیری گسترده رهبران گروه های سیاسی و صاحب نظران دلسوز ملک و ملت، از بیم واهی بهره برداری از نیروی خشم ملت، و اعتمادتان به تحلیل‌های اطرافیانتان، با آنان گفتگو و رایزنی می‌کردید، آیا به صلاح خودتان و ملک و ملت مظلوم نبود؟
هواداران شما با کدام معیار، حکومتی را که مطالبه امانت درآراء انتخابات را با ضرب و شتم و ابزار قتاله پاسخ می‌دهند، نظام مقدس!! می‌شمارند؟ شما وقتی کارهای بزرگ را به اشخاص کوچک می‌سپارید، برای حفظ موقعیت خود از هیچ اقدامی فروگذاری نمی‌کنند. به راستی منطق شما درحمایت مستمر از آقای احمدی نژاد، که مملکت را با عملکردش در آستانه نابودی قرار داده، جز نزدیکی به افکار خودتان، آن چنان که در نماز جمعه گفتید، چیست؟ نمازی که فرصت استثنائی خدائی بود تا جامعه را با قبول تقلب و قضاوت منصفانه خودتان به آرامش بیاورید.
کشتارهای فجیعی که در برخورد با دانشجویان و یا در تظاهرات مسالمت آمیزخیابانی در حوادث اخیرتوسط نیروهای تحت فرمان مستقیم وغیر مستقیم شما رخ داده است، تماماً حکایت از عزم راسخ آن مقام در قلع و قمع مخالفینی می‌کند که جز تجدید انتخابات ِمهندسی شده درخواست دیگری ندارند. گویا فدا شدن هزاران نفر برای به کرسی نشاندن تصمیم رهبری و نادیده گرفتن میلیون ها درخواست منطقی اهمیتی در نظام ولائی شما ندارد!؟اگر از خاطر نبرده باشید،۵۶ سال قبل در بیدادگاه نظامی شاه، وقتی مرحوم طالقانی و سایر سران نهضت آزادی محاکمه می‌شدند، مهندس بازرگان پس از دریافت محکومیت ده ساله خود خطاب به تیمسار"قره باغی" رئیس دادگاه گفت:
"ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون و به شیوه مسالمت آمیز با شما سخن می‌گوئیم. با محکوم کردن ما ملت خاموش نمی شود بلکه با زبان دیگری با شما سخن خواهد گفت."ده سال بعد حرکت‌های چریکی درجنگل‌های "سیاهکل" و عملیات مسلحانه شهری جایگزین مبارزات مسالمت آمیز پارلمانی شده بود. تشکیلات شما استثنا نیست و قوانین الهی شیخ و شاه نمی‌شناسد.
جناب آقای خامنه‌ای، شما که اجازه نمی‌دهید خبرنگاران داخلی و خارجی از صحنه‌هائی که هوادارانتان آفریده‌اند، فیلم و گزارشی تهیه کنند، آیا مستقل از فضا و فیلتری که پیرامونتان ایجاد کرده‌اند هرگز فرصت کرده‌اید نیم نگاهی به عکس‌ها و فیلم‌هائی که جوانان جسور با موبایل‌های خود از جنایت‌های مأمورانتان گرفته‌اند بیندازید؟ آیا حمله نیروهای سرکوبگر در لباس شخصی را که همچون گرگ به جان جوانان برومند وطن افتادند دیده‌اید؟
البته شما در نماز جمعه با فرافکنی زیرکانه‌ای مسئولیت این جنایت ها را به گردن "تروریست های نفوذی"! انداختید که در پوشش تظاهرات خیابانی ضربات تروریستی خود را وارد می کنند. عجبا، چگونه است که تروریست ها اهداف خود را همواره از میان دانشجویان معترض دانشگاه ها و در میان مردم عادی انتخاب می‌کنند!؟ گفتید:"این که بروند دانشگاه و جوان دانشجوی مؤمن و حزب اللهی را آن هم با شعار رهبری مورد تهاجم قرار دهند دل انسان را واقعا خون می کند"! اگر چنین احساسی صادقانه است، چرا برای یک بار هم که شده دستور نمی‌فرمائید نیروهای انتظامی شما با نیروهای رسمى با لباس شخصی برخورد و آن ها را دستگیر کنند؟
جناب آقای خامنه‌ای، در نظام ولایتی شما خونبها که پیش کش! جنازه جوانان را هم به خانواده‌هاشان به راحتی تحویل نمی‌دهند تا بر آنان عزاداری کنند!؟ این است رأفت وعطوفت اسلامی ادعائی شما!
شما با تحریک عواطف مذهبی نمازگزاران، بخش عظیمی از ملت را فریب خوردگان یا وابستگان به بیگانه شمرده و مرتکب ظلم عظیمی می‌شوید. شما ناله و نفرین مادران داغدار و فرزندان شکنجه شده آنان را نمی‌شنوید اما در نظام خداوند ِ سمیع و علیم ناله والدین "ندا"های مقتول بدون جواب نمی‌ماند.
جناب آقای خامنه‌ای، ملت ما در انقلاب سال ۵۷ ازطاغوت زمان که نماد طغیان استبدادی یک فرد بود، نجات یافت و به حاکمیت ملی رسید. اینک پس از ۳۱ سال، گرچه ظواهر و عناوین عوض شده، اما همچنان در بر همان پاشنه می گردد و اکثریت ملت در نظام ولایت مطلقه و شورای نگهبان و سایر نهادهای وابسته، از حاکمیت خود محرومند. شیوه‌های شخص پرستی و بت سازی مشرکانه از مقامات و تملق و چاپلوسی، سکه رایج زمانه است و بر خلاف امام علی که در طرد و دفع متملقین فرصت‌طلب از هیچ فرصتی دریغ نمی‌کرد، متأسفانه دیده نمی‌شود مقام رهبری ابراز برائتی از چنین چاپلوسانی کرده باشند. انتظار ملت از شما چیزی جز انصاف و عدالت و ترجیح حقوق ملت برتمایلات خودتان نیست،
میهن عزیز ما بیش از ۲۵ قرن است درسلطه سلسله سلاطینی، عموماً ستمکار زیسته است، زمان زیادی ندارید تا قضاوت بندگان خدارا عوض کنید. آریامهر!! آن گاه صدای انقلاب مردم را شنید که فریاد "مرگ برشاه" همه فضای شهر را پر کرده بود. به نصیحت امیرمؤمنان گوش دل بسپارید که فرمود:
کفایت کار مردم به عهده تو قرار گرفته وخداوند ترا در رفتارت با ملت امتحان می‌کند. پس خود را در جنگ با خدا قرار مده که قدرتی در برابر انتقام او نداری و نیز بی‌نیاز از عفو و رحمتش نیستی
... و مااریدان اخالفکم الی ما انهیکم عنه ان ارید الاالاصلاح مااستطعت و ماتوفیقی الابالله علیه توکلت و الیه انیب (هود۸۸).

کودتای 22 خرداد با رمز شرایط "خاکستری" آغاز شد

شب 22 خرداد، وزارت کشور بموجب اولین برآوردهای قطعی از نتیجه رای شماری، خبر برنده شدن میرحسین موسوی در انتخابات را به شخص علی خامنه ای اطلاع داد. علی خامنه ای این پیروزی را پذیرفت و با اطلاع آن به میرحسین موسوی نیز موافقت کرد، اما به این شرط که وی برای اعلام پیروزی خود عجله نکرده و باعث تشنج در دولت و حامیان وی نشود.

سحرگاه روز 23 خرداد، یعنی چند ساعت پس از پذیرش اعلام پیروزی موسوی توسط وزارت کشور، علی خامنه ای را بعد از نماز صبح، مطابق طرح از قبل تعیین شده از بیت رهبری در میدان پاستور تهران به باغی در اقدسیه منتقل کردند. (1)

هنگام انتقال رهبر به اقدسیه، فرماندهان سپاه که در بیت رهبری مستقر اند توسط مجتبی به وی اطلاع دادند که این انتقال به این دلیل است که شرایط "خاکستری" است و آنها حسب دستور قرارگاه عالی شهید مطهری عمل می کنند. هنگام انتقال رهبر به اقدسیه نیروهای حلقه 1 و 2 و 3 به همراه تیم حفاظت خانواده رهبر و نیز گردان حفاظت فیزیکی و چک و خنثی نیز به طور کامل از پاستور به اقدسیه نقل مکان کردند.

بعد از این انتقال عملیات کودتائی در سطح شهر که تحت عنوان "مانور اقتدار" از روی قبل آغاز شده بود، ناگهان چهره کامل کودتائی خود را نشان داد و همزمان با این مانور واحدهای نظامی کودتا در شهر استقرار یافتند.

با آنکه نیروهای "مانور اقتدار" همگی لباس نظامی بر تن داشتند و مانور نیز یک بنام نیروی انتظامی اعلام شده بود، اما فرماندهی آن را یک شورا برعهده داشت که در آن چند تن از فرماندهان ارشد سپاه و فرمانده کل نیروی انتظامی "احمدی مقدم" در آن شرکت داشت. شماری از فرماندهان این مانور نیز فرماندهان سپاه بودند و نه فرماندهان نیروهای انتظامی. از بیت رهبری "مجتبی" پسر دوم علی خامنه ای در ارتباط مستقیم با این شورا برای همآهنگی و پیشبرد کودتا قرار داشت. لیست دستگیری های اولیه، با پیش بینی مقاومت میرحسین موسوی از قبل تهیه شده بود اما این لیست بعدا کامل شد.

هنوز هیچ اطلاعی در دست نیست که در طول روز 23 خرداد که عملیات کودتائی در تهران آغاز شده بود، گزارشی دراین باره به رهبر می دادند یا خیر. اما آنچه یقین است، اینست که وی نیز توسط مجتبی با کودتاچیان در ارتباط بود و بعنوان حامی آن وارد صحنه شد و یا شاید همه اینها یک نقشه از پیش طراحی شده بود تا مجتبی دست به عمل بزند و او در ابتدا فرمان کودتا را خود صادر نکند، بلکه بعدا بعنوان پشتیبان یک عمل انجام شده وارد صحنه شود.

 

1- دقیقا مشابه کاری که "علم" وزیر دربار شاه در جریان 15 خرداد با شاه کرد. یعنی صبح روز 15 خرداد که مردم در جنوب تهران به حرکت در آمدند، دستور داد شاه را که ترسیده بود برای به خیابان کشیدن ارتش تصمیم بگیرد، در اتاق کارش حبس کرد و به کارکنان دفتر وی نیز دستور داد هیچ تلفنی را به اعلیحضرت وصل نکنند. غروب 15 خرداد علم به دربار بازگشت و وقتی شاه متوحش از او پرسید در شهر چه خبر است، به شاه گفت: "زدم خشتک همه شان را پاره کردم و تمام شد!"- نقل از کتاب خاطرات اسدالله علم وزیر دربار محمد رضا پهلوی)



Monday, June 22, 2009

مردم دوشنبه اول تیرماه چراغ های اتومبیل خود را روشن می گذارند

صادر نشدن مجوز برای تجمع و راهپیمایی و نیز سرکوب شدید تجمعات مسالمت آمیز  مردمی ، مردم را به خلق شیوه های جدید تر اعتراض واداشته است.
به گزارش خبرنگار "کلمه"  مشاهدات و شنیده ها از سطح شهر ها حاکی است، مردم تصمیم گرفته اند فردا دوشنبه اول تیرماه  و از ساعت 5 تا شش بعد از ظهر و به نشانه ی اعتراض و نیز همدردی با شهدای شنبه سی ام خرداد ماه چراغ های اتومبیل خود را روشن کنند. 
به نظر می رسد این شیوه ی جدید اعتراض در پی ممانعت بی سابقه و برخورد شدید نیروهای نظامی و شبه نظامی با مردم باشد. 



بيانيه شماره 6 مهندس ميرحسين موسوي خطاب به مردم:اعتراض به دروغ و تقلب حق شماست

بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
خبر دلخراش شهادت گروهي ديگر از معترضان به وقوع تقلب گسترده در انتخابات اخير، جامعه ما را در بهت و سوگ فروبرده است. تيراندازي به مردم ، پادگاني شدن فضاي شهر، ارعاب، تحريك و قدرت نمايي همگي فرزندان نامشروع قانون گريزي شديدي است كه در معرض آن قرار داريم و عجبا كه بانيان چنين شرايطي ديگران را به اين خطا متهم مي كنند. به كساني كه مردم را به خاطراظهار نظر قانون شكن ناميده اند خبر مي دهم كه بي قانوني بزرگ عدم اعتنا و نقض صريح اصل 27 قانون اساسي از سوي دولت در عدم صدور مجوز براي اجتماعات مسالمت آميز است. آيا مردمي انقلابي كه با مشابه همين اجتماعات ما و شما را از فراموشخانه هاي تاريخ ستم شاهي بيرون آوردند مورد ضرب وجرح قرار گيرند و تهديد به زورآزمايي شوند؟
اينجانب به عنوان يك هم سوگ همچنان مردم عزيز را به خويشتنداري دعوت مي كنم. كشور متعلق به شماست. انقلاب و نظام ميراث شماست. اعتراض به دروغ و تقلب حق شماست. به احقاق حقوق خود اميدوار باشيد و اجازه ندهيد كساني كه براي نااميدي و ارعاب شما مي كوشند خشمتان را برانگيزند. در اعتراضات خود همچنان به پرهيز از خشونت پايبند بمانيد و چون پدران و مادراني دل شكسته با رفتارهاي نامتعارف فرزندانتان در قواي امنيتي برخورد كنيد. در عين حال از نيروهاي نظامي و انتظامي انتظار دارم نگذارند خاطرات اين ايام لطمه هاي جبران ناپذير به روابط آنها و مردم بزند. اين كه نام و نشان شهيدان، مجروحان و بازداشت شدگان به خانواده آنها اطلاع داده نشود و آنان در سرگرداني قرار گيرند هيچ سودي در برقراري آرامش ندارد و تنها احساسات را جريحه دار مي كند. همچنين است دستگيري هاي فله اي كه تنها موجب هتك پرهيزها و برداشته شدن رعايت ها ميان فرزندان نظامي و انتظامي ملت و بدنه جامعه مي شود.
از خداوند متعال براي اين شهيدان عزيز رحمت و علو درجات مسئلت مي كنم و براي خانواده هاي داغديده شان صبر و اجر آرزو دارم.
ميرحسين موسوي
31 خرداد


Sunday, June 21, 2009

فرصت ها از دست می رود مقابله نظامی با مردم نکنید!

صبح امروز- یکشنبه- بیانیه مهم محمد خاتمی درباره حوادث اخیر کشور منتشر شد. دراین بیانیه آمده است:
حضور مردم در صحنه از دست آوردهای بزرگ انقلاب اسلامی است که باید آن را پاس داشت و راههای آن را گشاده تر کرد. این حضور شکوهمند از همه بخش ها و گروههای سنی و صنفی در ایران یک پیام روشن دارد که مردم صاحب کشور و انقلاب اند. این پیام را امروز نیز باید دریافت؛ سکوت اعتراضی و رفتار مدنی مردم در راهپیمایی ها هم نشانه رشد و بیداری و مسؤولیت پذیری مردم است و هم حکایتگر این واقعیت انکار ناپذیر است که مردم دارای حقوق اساسی و مشخص هستند که هر نظامی موظف به رعایت آنهاست.
تبلیغات تحریک کننده و اهانت آمیز نسبت به مردم که همواره مستقل عمل کرده اند و انتساب حرکت سالم آنان به بیگانگان خود جلوه ای از اعمال سیاست های نادرست است که سبب دورتر شدن مردم از حکومت می شود.
در ایران انتخاباتی برگزار شده است و انبوهی از مردمان بزرگوار که آن حماسه حضور را آفریدند نتیجه اعلام شده را باور ندارند و به آن معترض اند. اعتماد عمومی در این زمینه لطمه دیده است و بستن راه اعتراض مدنی به روی مردم به معنی گشودن راههای خطرناکی است که خدا می داند به کدام سرانجام برسد.
باید حق مردم را پاس داشت و در عین تدبیر در برابر هرگونه تشنج و تشنج آفرینی و ناامنی (که از ساحت مردم به دور است) باید از شیوه های پرهزینه و زیانبار برای نظام و مردم از جمله مقابله نظامی و خشونت فاصله گرفت و همگان در جهت ترمیم اعتماد عمومی که پشتوانه اصلی نظام و کشور است برآییم و حرکت کنیم.
ضرب و جرح و ارعاب که نمونه تأسف آور آن را در روز شنبه(دیروز) شاهد بودیم و موجی از دستگیری از زنان و مردان و نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور از اولین ساعات اعلام نتایج انتخابات تاکنون و ممانعت از اجتماعات آرام و باوقار مردم که از نشانه های فرهنگ بالای هموطنان است، مشکلات را افزون می کند.
فرصت ها به سرعت می گذرد و به تهدید تبدیل می شود، در حالی که بر این باورم که هنوز راه رهایی از این وضعیت آشفته بسته نیست و نیازی به امنیتی کردن و نظامی کردن فضا ندارد.
ارجاع امر به مرجع یا مراجعی که باید حافظ حقوق مردم و مجری انتخابات سالم و آزاد و ناظر بر آن باشند، ولی خود مورد انتقاد و شکایت اند راه حل مسأله نیست.
در بازگشایی این گره چرا نگاهی به روش و سیرت حضرت امام (ره) نداریم که در موارد مشابه بوده است و می تواند و باید مورد تأسی و اهتمام قرار گیرد.
تعیین هیأتی عادل، کاردان، بیطرف و شجاع که به ویژه مورد اعتماد معترضان هم باشد و پذیرش داوری منصفانه آن هیأت راهی برای عبور از این مرحله و گامی مثبت در جهت تقویت نظام و بازسازی اعتماد عمومی و نیز نشانه تصمیم گیری خطیر و گره گشا در هنگامه های حساس به نفع مردم و در جهت آرمانهای انقلاب است.
آزادی سریع دستگیر شدگان و زندانیهایی که موجب نگرانی عمیق خانواده های آنان و بسیاری از مردم شده است و نیز بازکردن راههای ارتباطی و اطلاع رسانی که متأسفانه همه را بسته اند می تواند فضای جامعه را تلطیف کند.

از سوی دیگر اعتراض و انتقاد به شیوه مدنی و به دور از هرگونه ناآرامی را که حق مسلم مردم است باید همگان پاس داریم.

نفی خشونت و تغییر فضاسازی کین توزانه و دشمن آفرین و مبتنی بر تهمت و افترا به فضای جدید مبتنی بر حقیقت، به محبت و دوستی و تعامل با یکدیگر نیز باید سرلوحه عمل قرار گیرد.
در این صورت است که هر هزینه ای که پرداخت شود نظام با همه ارزشهایش مصون و محفوظ خواهد ماند.
مردم حضور دارند و همچنان در انتظارند، این حضور را باید محترم شمرد.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله * علیه توکلت و الیه انیب

سید محمد خاتمی31 خرداد 1388




تحقیر احمدی نژاد توسط مدودف

احمدی نژاد که قبل از انتخابات ریاست جمهوری در مورد غمناک ترین لحظه زندگی خود به ماجرای دروغین، عدم استقبال از سيدمحمد خاتمي در فرانسه توسط ژاك شيراك اشاره کرده بود، این ماجرا، این بار به صورت واقعی برای خودش تکرار شد.
به گزارش سرویس سیاست سایت خبری ایران(INA)،احمدی نژاد که برای حضور در کنفرانس شانگهای به روسیه رفته بود، پس از مشاهده مدودف، رئیس جمهور روسیه در نشست شانگهای منتظر او شد تا به طرفش بیاید، اما مدودف از جای خود تکان نخورد و احمدی نژاد که اهسته، اهسته به سمت او حرکت می کرد، منتظر بود تا مدودف قدمی به جلو بردارد، اما رئیس جمهور روسیه قدم از قدم بر نداشت.
البته، مدودف در مراسم استقبال از احمدی نژاد در فرودگاه روسیه هم حاضر نشده بود.
این گونه بود که غمناک ترین لحظه ی زندگی احمدی نژاد برای خود او در روسیه تکرار شد.


۲۲ بهمن آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بود و ۲۲ خرداد ابتدای حکومت اسلامی

دوستی زنگ زد. صدایش می لرزید. بغضش ترکید. نتوانست رسا حرف بزند. اصرار داشت در یک جمله بگویم در ایران، در وطنمان چه اتفاقی افتاده است؟. گفتم، رهبری معظم تصمیم گرفتند حکومت اسلامی را جایگزین جمهوری اسلامی کنند. همه ما باید در این جشن فرخنده شرکت کنیم و از ژرفای دل و دیده شادمان باشیم..
این جوانانی که در خیابان های تهران و شهرستان ها کتک می خورند. با چهره های خونین بهت زده نگاه می کنند. آقای موسوی و کروبی و روحانیون مبارز که بیانیه می دهند ، گمان می کنند، می شود از جمهوریت نظام و رای ملت حمایت کرد. برای من مثل روز روشن است که ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ چهار ماه پس از سی سالگی انقلاب، عصر جمهوری در کشور ما به پایان رسید و آقای احمدی نژاد با تنفیذ ولایت مطلقه امر، آراء لازم را احراز کرد و پیروز شد. این پیروزی مبارک باد... البته هیچ جشنی بدون قربانی نمی شود و هر چقدر جشن بزرگتر باشد
قربانیان هم بزرگتر خواهند بود...
۲۲ بهمن آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بود و ۲۲ خرداد ابتدای حکومت اسلامی...
سی سال عد د تامل انگیزی است. هم در تاریخ اسلام و هم در تاریخ انقلاب ، امام خمینی هم به سی سال اشاره کرده اند...
در عصر حکومت اسلامی که با مانور اقتدار پلیس و نیروهای امنیتی آغاز شد؛ رای و صندوق رای با صندوق کاغذ باطله چه تفاوتی دارد...
دوستم صدای گریه اش بلند شد. تلخ گریست


Saturday, June 20, 2009

فیلمی از تقلب انتخاباتی دولت مقدس احمدی نژادی

http://www.youtube.com/watch?v=kX7GkkSRvvs



بيانيه موسوی : نقطه عطفی در تاریخ ملت ما در حال شکل گرفتن است/ درخواست ابطال انتخابات و تجديد آن حقي مسلم است

بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله يامركم ان تؤدوا الامانات الي اهلها و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل
مردم شريف و هوشمند ايران
این روزها و شب‌ها نقطه عطفی در تاریخ ملت ما در حال شکل گرفتن است. مردم از یکدیگر و درمیان جمعشان از اینجانب سوال می‌کنند که چه باید کرد و به چه سو باید رفت. بر عهده خویشتن می‌بینم که آنچه را باور دارم با شما در میان بگذارم، با شما بگویم و از شما بیاموزم، باشد كه رسالت تاریخی‌مان را از یاد نبریم و شانه از بار مسئولیتی که سرنوشت نسل‌ها و عصرها بر دوش ما گذاشته است خالی نکنیم.
سی سال پیش از این در کشورما انقلابی به نام اسلام به پیروزی رسید؛ انقلابی براي آزادی، انقلابی براي احياي کرامت انسان‌ها، انقلابی براي راستی و درستي. در اين مدت و به خصوص در زمان حیات امام روشن ضمير ما سرمایه‌های عظیمی از جان و مال و آبرو در پای تحکیم این بنای مبارک گذارده شد و دست‌آوردهای ارزشمندي حاصل آمد. نورانیتی که تا پیش از آن تجربه نکرده بودیم جامعه ما را فراگرفت و مردم ما به حیاتی نو رسيدند که به‌رغم سخت‌ترین شداید برایشان شیرین بود. آنچه مردم به دست آورده بودند کرامت و آزادی و طليعه‌هايي از حیات طیبه بود. اطمينان دارم کسانی که آن روزها را ديده‌اند به چيزي كمتر از آن راضي نمي‌شوند.
آیا ما مردم شایستگی‌هایی را از دست داده بودیم که دیگر آن فضای روح انگیز را تجربه نمی‌كردیم؟ من آمده بودم بگویم چنین نیست؛ هنوز دیر نیست و هنوز راهمان تا آن فضای نورانی دور نیست. آمده بودم تا نشان دهم می‌توان معنوی زندگی کرد و در عین حال در امروز زیست. آمده بودم تا هشدارهای اماممان را درباره تحجر بازگو کنم. آمده بودم تا بگویم گریز از قانون به استبداد می‌انجامد؛ تا به ياد آورم كه اعتنا به کرامت انسان‌ها پايه‌هاي نظام را تضعيف نمي‌كند، بلكه استحكام مي‌بخشد. آمده بودم تا بگویم مردم از خدمتگزارانشان راستی و درستي می‌خواهند و بسیاری از گرفتاري‌هاي ما از دروغ برخاسته است. آمده بودم تا بگویم عقب‌ماندگي، فقر، فساد و بي‌عدالتي سرنوشت ما نیست. آمده بودم تا بار ديگر به انقلاب اسلامی آن گونه که بود و جمهوری اسلامی آن گونه که باید باشد، دعوت كنم.
من در این دعوت بلیغ نبودم، ولی پیام اصیل انقلاب حتی از بیان نارسای من آنچنان دلنشین بود که نسل جوان را، نسلی که آن روزگاران را ندیده بود و میان خود و این میراث بزرگ احساس فاصله می‌کرد، به هیجان آورد و صحنه‌هایی را که تنها در ایام نهضت و دفاع مقدس دیده بودیم بازسازی کرد. حرکت خودجوش مردم رنگ سبز را به عنوان نماد خویش برگزيد. اینجانب اعتراف می‌کنم که در این امر پیرو آنان بودم. و نسلی که به دوری از مبانی دینی متهم می‌شد در شعارهای خود به تکبیر رسید و به «نصر من الله و فتح قريب» و «یاحسین» و نام خمینی تکیه کرد تا ثابت کند این شجره طیبه هرگاه که به بار می‌نشيند میوه‌هایش شبیه به هم است. این شعارها را کسی جز آموزگار فطرت به آنان نیاموخته بود. چقدر بی‌انصافند کسانی که منافع كوچكشان آنها را وا می دارد تا این معجزه انقلاب اسلامی را ‌ساخته و پرداخته بيگانگان و «انقلاب مخملين» بنامند.
اما آن چنان که می‌دانید همگی ما در راه این تجديد حيات ملي و تحقق آرمان‌هایی که در دل و جان پیر و جوان ما ریشه دارند با دروغ وتقلب روبرو شدیم و آن چيزي كه از عواقب قانون‌گريزي پيش‌بيني كرده بوديم به صريح‌ترين شكل ممكن و در نزديك‌ترين زمان تحقق يافت.
استقبال عظيم از انتخابات اخير در درجه نخست مرهون تلاش‌هايي بود كه براي ايجاد اميد و اعتماد در مردم صورت گرفت تا براي بحران‌هاي مديريتي موجود و نارضايتي‌هاي گسترده‌اجتماعي، كه انباشت‌شان مي‌تواند كيان انقلاب و نظام را نشانه برود، پاسخي شايسته فراهم شود. اگر اين حسن‌ظن و اعتماد مردم از طريق صيانت از آراي آنها پاسخ داده نشود و يا آنها نتوانند براي دفاع از حقوقشان به نحوي مدني و آرام واكنش نشان دهند مسيرهاي خطرناكي در پيش خواهد بود كه مسئوليت قرار گرفتن در آنها بر عهده كساني است كه رفتارهاي مسالمت‌آميز را تحمل نمي‌كنند.
اگر حجم عظيم تقلب و جابه‌جايي آرا، كه آتش به خرمن اعتماد مردم زده است، خود دليل و شاهد فقدان تقلب معرفي شود، جمهوريت نظام به مسلخ كشيده خواهد شد و عملا ايده ناسازگاري اسلام و جمهوريت به اثبات مي‌رسد. اين سرنوشت دو گروه را خوشحال خواهد كرد؛ يك دسته آنان كه از ابتداي انقلاب در مقابل امام صف‌آرايي كردند و حكومت اسلامي را همان استبداد صالحان ‌دانستند و به گمان باطل خود مي‌خواهند مردم را به زور به بهشت ببرند و دسته ديگر كه با ادعاي دفاع از حقوق مردم اساسا ديانت و اسلام را مانع تحقق جمهوريت مي‌دانند. هنر شگرف امام باطل كردن سحر اين دوگانه‌‌انگاري‌ها بود. من آمده بودم تا با تكيه بر راه امام تلاش ساحراني را كه دوباره جان گرفته‌اند خنثي كنم.
اكنون مقامات كشور با صحه گذاشتن بر آنچه در انتخابات گذشت مسئوليت آن را پذيرفته‌اند و برای نتایج هرگونه تحقیق و رسیدگی بعدی حد تعیین کرده‌اند، به صورتی که اين رسيدگي‌ها موجب ابطال انتخابات نشود و نتایج آن را تغییر ندهد، حتی اگر در بيش از 170 حوزه انتخاباتي تعداد آراي به صندوق ريخته شده بيشتر از تعداد واجدين شرايط باشد.
از ما خواسته مي‌شود كه در اين شرايط شكايت خود را از طريق شوراي نگهبان پيگيري كنيم، حال آن كه اين شورا در عملكرد خود چه قبل، چه حين و چه بعد از انتخابات عدم بي‌طرفي خود را به اثبات رسانده است و نخستين اصل در هر داوري رعايت بي‌طرفي است.
اينجانب همچنان قويا اعتقاد دارم درخواست ابطال انتخابات و تجديد آن حقي مسلم است كه بايد به صورتي بي‌طرفانه از طريق يك هيئت مورد اعتماد ملي مورد بررسي قرار گيرد، نه آن كه پيشاپيش امكان ثمربخش بودن آن منتفي اعلام شود، يا با طرح احتمال خونريزي، مردم از هرگونه راهپيمايي و تظاهرات بازداشته ‌شوند، يا شوراي امنيت كشور به جاي پاسخگويي به سوالات مشروع در خصوص نقش لباس‌شخصي‌ها در حمله به افراد و اموال عمومي و ايجاد التهاب در حركت‌هاي مردمي به فرافكني بپردازد و مسئوليت فجايع به وجود آمده را بر عهده ديگران بگذارد.
اينجانب چون به صحنه می‌نگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، که تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور می‌بینم. من به عنوان يك همراه که زیبایی‌های موج سبز حضور شما را ديده است هرگز به خود اجازه نخواهم داد بر اثر عمل من جان کسی درمعرض خطر قرار گيرد. در عین حال بر اعتقاد راسخ خويش مبنی بر باطل بودن انتخاباتی که گذشت و استيفاي حقوق مردم پای می فشارم و عليرغم توانايي‌هاي اندكي كه در اختيار دارم براين باورم كه انگيزه و خلاقيت شما مردم همچنان مي‌تواند حقوق مشروع تان را در چهره‌هاي مدني جديد مورد پيگيري قرار دهد و محقق كند. مطمئن باشيد كه اينجانب همواره در كنار شما خواهم ماند. آنچه اين برادر شما در در يافتن اين راه‌حل‌هاي جديد، خصوصا به جوانان عزیز توصيه مي كند اين است که نگذارید دروغگويان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربايند و نا اهلان و نامحرمان، میراث گرانقدر انقلاب اسلامی را که اندوخته از خون پدارن راستگویتان است از شما مصادره کنند. با توكل به خداوند و اميد به آينده و تكيه بر توانمندي‌هايتان حركات اجتماعي خود را پس از اين نيز براساس آزادي‌هاي مصرح در قانون اساسي و اصل امتناع از خشونت پيگيري كنيد. ما در اين راه با بسيجي روبرو نيستيم؛ بسيجي برادر ماست. ما در اين راه با سپاهي روبرو نيستيم؛ سپاهي حافظ انقلاب و نظام ماست. ما با ارتش روبرو نيستيم؛ ارتش حافظ مرزهاي ماست. ما با نظام مقدس خود و ساختارهاي قانوني آن روبرو نيستيم. اين ساختار حافظ استقلال ، آزادي و جمهوري اسلامي ماست. ما با كجروي ها و دروغ گويي ها روبرو هستيم و در پي اصلاح آنيم؛ ا صلاحي با برگشت به اصول ناب انقلاب اسلامي .
ما به دست اندركاران توصيه مي كنيم براي برقراري آرامش در خيابان ها مطابق اصل 27 قانون اساسي امكان تجمع هاي مسالمت آميز را نه تنها فراهم كنند، بلكه چنين گردهم آيي هايي را تشويق كنند وصدا و سيما را از قيد بدگويي ها و يك طرفه عمل كردن ها رها سازند. بگذارند صداها قبل از آن كه به فرياد تبديل شود به صورت استدلال و مجادله احسن در اين رسانه جاري، تصحيح و تعديل گردد. بگذارند جرايد نقد كنند، خبرها را آنچنان كه هست بنويسند و در يك كلام فضايي آزاد براي مردم جهت ابراز موافقت ها و مخالفت هاي خود آماده سازند. بگذاريم آنهايي كه علاقه دارند تكبير بگويند و آن را مخالفت با خود تلقي نكينم. كاملا مشخص است كه در اين صورت احتياجي به حضور نيروهاي نظامي و انتظامي در خيابان ها نخواهد بود و با صحنه هايي كه ديدن آنها و شنيدن خبر آنها دل هر علاقمند به انقلاب و كشور را به درد مي آورد، روبرو نخواهيم بود.

برادر و همراه شما - میرحسین موسوی



موجودیها

مرا بشناس

من ایرانی هستم و برای اعتلای نام ایران هر کار پسندیده ای را که به حقوق مدنی و انسانی دیگران خدشه وارد نکند انجام می دهم و این وبلاگ تا زمان سقوط دیکتاتوری در ایران با منبع قرار دادن سایت های روشنفکران ایرانی در زمینه اطلاع رسانی به هم میهنان حق طلب فعالیت خواهد کرد.